یک سال تصمیم گرفتم 60 عدد کاسه چوبی یک شکل برای عید و سفره هفت سین آماده کنم .
یک کنده بزرگ چوب گردو گرفتم و خوردش کردم اما خوب رطوبتش هنوز بالای 30 درصد بود . یک سطل بزرگ برداشتم و چوب ها را ریختم داخلش و یک دسته خاک اره از جنس همان چوب ها ریختم روی سرش .
هر دو روز یکبار به چوب ها سر می زدم و رطوبتش را تست میکردم تا ببینم آماده کار هست یا خیر .
اما خوب هوا خنک بود و چوب ها خشک نمی شد .
خلاصه هر روشی که به ذهنم می رسید را به کار بردم که چوب ها زودتر عرق کنن و آماده کار بشوند .
یک ماه مانده به عید بالاخره چوب ها آماده شد و کار من هم شروع شد .
اما طراحی که انجام داده بودم کار را سخت می کرد . قرار بود دیواره های کاسه ها را برگی شکل نازک کنم .
چند تا از کاسه ها خورد شد تا بالاخره به این نتیجه رسیدم که دست از نازک کردن کارها بردارم و یکمی تپل تر بتراشمشون .
خلاصه یک هفته مونده به عید کاسه ها آماده شد و فرستادم برای گالری .
فرصت کافی برای فروش باقی نمونده بود و کاسه ها فروش نرفت .
پ ن : بعدا کاسه ها را بین چند تا گالری تقسیم کردم تا بالاخره کنار کارهای دیگه فروش رفت اما درسی شد برای من که دیگه چوب نم دار به کار نزنم .
پ ن 2: چوب باید تا 6 ماه گوشه کارگاه بمونه تا آماده کار بشه . عجله کار شیطونه