مقدمه
کلا ما در زندگیمون با هر پدیده ای که سر و کار داریم بهتره اول بدونیم چه بخش هایی داره و تعریف اون ها رو بدونیم.
که چی بشه؟
خب بهتر میتونیم رابطه هایی که باهم دارند و تاثیراتی که بر ما میذارن رو بررسی کنیم.
پس اول از همه می ریم سراغ تورم که اصلا این تورم چیه که بالا رفتن و پایین اومدنش کل زندگی ما رو توو هرجای دنیا که باشیم تحت تاثیر قرار میده...
تورم چیه؟!
تورم اصطلاحیه که برای توصیف افزایش عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد در طول زمان به کار میره. با نرخ تغییر سطح قیمت سبدی از کالاها و خدمات (سبد خانوار) ،در یک اقتصاد معین و در طول زمان اندازه گیری میشه. تورم یک مفهوم مهم اقتصادی هست که بر رشد اقتصادی، تصمیمات سرمایه گذاری، الگوهای مصرف و ثبات کلی یک اقتصاد تأثیر میذاره. تورم میتونه ناشی از عوامل متعددی مثل افزایش عرضه پول، عوامل کشش تقاضا، عوامل فشار بر هزینه و غیره باشه . این رو هم بگم که اینجا می خوایم بر علل، اثرات و کنترل تورم در یک اقتصاد، با تاکید ویژه بر اقتصاد تورمی صحبت کنیم.
با من باش هم زبون :)
علل تورم چیه؟
دلایل متعددی برای تورم در اقتصاد وجود داره. یکی از دلایل اصلی تورم افزایش حجم پول هست. وقتی عرضه پول افزایش پیدا می کنه، مردم پول بیشتری برای خرج کردن دارن و این باعث افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات میشه. اما اگر عرضه کالا و خدمات ثابت بمونه (یعنی اگر امسال مردم پول بیشتری دارن ولی تولید کننده مثل سال قبل همون 100 عدد محصول خودش رو داره تولید میکنه و به هر دلیلی نتونسته تولید رو افزایش بده)، افزایش تقاضا منجر به افزایش قیمت ها میشه .
چرا؟ ساده اس، چون هر ادم عاقلی وقتی چندتا خریدار به سمت کالا یا خدمت در حال ارائه اش میان، به اونی که بیشتر پول بده می فروشه!
اینو تووی اقتصاد به عنوان تورم کشش تقاضا میشناسیم.
یکی دیگه از دلایل تورم، تورم فشار هزینه ست. تورم فشار هزینه زمانی رخ می ده که هزینه تولید افزایش پیدا کنه که منجر به افزایش قیمت کالاها و خدمات میشه.چون قیمت تموم شده کالای ساخته شده بیشتر میشه.
(هزینه تولید هم به دو بخش ثابت و متغییر تبدیل میشن. ثابت ها به میزان تولید ربطی ندارن ولی متغییر ها با افزایش یا کاهش تولید تغییر میکنن.)
افزایش هزینه های تولید می تونه ناشی از عوامل متعددی مثل افزایش قیمت تموم شده مواد اولیه، افزایش دستمزد و یا افزایش مالیات باشه. افزایش هزینه های تولید منجر به افزایش قیمت کالاها و خدمات می شه، چون تولیدکنندها به دنبال حفظ حاشیه سود خودشونند.
سومین علت تورم، انتظار تورمی هست. وقتی مردم انتظار دارن که قیمت ها در آینده بره بالا، تمایل به خرید کالاها و خدمات رشد میکنه و در عین حال باعث افزایش تقاضا و قیمت میشه. این اتفاق به عنوان نظریه انتظارات تورمی شناخته میشه. این نظریه نشون میده که اگر مردم بر اساس انتظارات خودشون عمل کنن، انتظارات تورمی میتونه به واقعیت بدل بشه.
ساده تر با یه مثال ؛بر اساس یکسری اخبار و تجارب ،من انتظار دارم سنگ گرون بشه، میرم سنگ میخرم انبار کنم، اینجا فقط من نیستم، یه سری زرنگ هم مثل من دارند همین کارو میکنن. خب من که ساختمون ساز نیستم که نیاز داشته باشم ، من فقط میخوام انبار کنم چون انتظار دارم گرون میشه. حالا اون بیچاره ای که واقعا نیاز داره باید بره گرون تر بخره ، چون من هم تعداد کالا رو توو بازار کم کردم، هم دوست ندارم بفروشم و اینکه اون اقاهه که تا دیروز خودش پخش کننده بوده دیگه نمیفروشه. پس اون بدبخت مادر مرده ای که واقعا نیاز داره باید پول بیشتری بده که نیازش رو برطرف کنه.
اینجا چی میشه!؟
قیمت سنگ بیشتر میشه و واقعا سنگ گرون تر میشه(حتی اگر من انتظارم اشتباه هم بود با این رفتارم دامن زدم به افزایش قیمت، و واقعا اتفاق افتاد)
حالا این همه گفتم که به چی برسیم؟
اثرات تورم چیه!؟
تورم می تونه اثرات متعددی بر اقتصاد داشته باشه. یکی از تاثیرات اصلی تورم کاهش قدرت خرید پوله. وقتی قیمت ها افزایش پیدا میکنه، مردم برای خرید همان مقدار کالا و خدمات به پول بیشتری نیاز دارن. این امر قدرت خرید پول رو کاهش میده و میتونه منجر به افزایش هزینه های مصرف کننده بشه.
تورم همچنین می تواند منجر به افزایش نرخ بهره بشه. هنگامی که تورم افزایشی میشه، بانک های مرکزی ممکنه نرخ بهره را برای کنترل تورم افزایش بدن.
تا مردم تشویق بشن پول ها شون رو تووی بانک نگه دارن و پول تو بازار کم بشه، اینجوری تقاضا های کاذب هم کم میشه و تورم کنترل میشه. علمی تر اینکه نرخ های بهره بالاتر می تونه مخارج مصرف کننده و سرمایه گذاری رو کاهش بده که میتونه به کاهش تورم کمک کنه. پایین بیشتر توضیح میدم.
تورم همچنین میتونه بر توزیع درآمد و ثروت تأثیر بذاره. با کاهش قدرت خرید پسانداز، تورم به افرادی که دارای درآمد ثابت هستن، مثلا بازنشستگان آسیب میزنه. از سوی دیگه، افرادی که دارای دارایی هایی مانند املاک یا سهام هستن، ممکنه از تورم سود ببرند، چون ارزش دارایی های اون ها افزایش پیدا میکنه.
کنترل تورم چجوریه؟
راه های مختلفی برای کنترل تورم در اقتصاد وجود داره. یکی از راه های اصلی کنترل تورم، سیاست های پولی هست . بانک های مرکزی میتونن از ابزارهای سیاست پولی مثل عملیات بازار باز(بانک مرکزی با خرید و فروش اوراق قرضه دولتی در بازار آزاد اقدام به کنترل نقدینگی در سیستم بانکی میکنه و همزمان با این عمل، رشد اقتصادی و کنترل تورم رو باهم چلو میبره) ، ذخایر الزامی (مقدار پول نقدی که بانک ها ملزم به نگهداری به عنوان ذخایرشون هستن) و نرخ بهره برای کنترل عرضه پول و در نتیجه کنترل تورم استفاده کنن.
تووی مثال سنگ، اگر سرمایه من در حساب مدت دار با سود تضمین شده درست حسابی توسط بانک بود، دیگه دلم نمیومد بهش دست بزنم و سود رو خراب کنم و اینکه روی سرمایه ام ریسک کنم. پس پول من تبدیل به نقدینگی نمیشد و به افزایش قیمت کمک نمیکرد…
راه دیگه کنترل تورم از طریق سیاست مالی هست. سیاست های مالی شامل مخارج دولت و سیاست های مالیاتی ست. وقتی دولت مالیات ها را افزایش میده یا هزینه ها را کاهش میده، می تواند تقاضا برای کالاها و خدمات را کاهش بده و در نتیجه تورم را کنترل کند.
و حالا میریم که اصلی ترین سوال رو داشته باشیم :
اقتصاد تورمی چیه؟
اقتصاد تورمی یک نظریه اقتصادیه که نشون میده تورم در برخی شرایط می تونه برای یک اقتصاد مفید باشه . اقتصاد تورمی نشون میده که تورم متوسط میتونه رشد اقتصادی و سرمایه گذاری رو تحریک کنه. بر اساس این نظریه، تورم می تونه منجر به افزایش سرمایه گذاری بشه چون میتونه احساس فوریت رو در بین سرمایه گذارانی ایجاد کنه که ترس این رو دارند که در صورت عدم سرمایه گذاری ارزش پولشون کم بشه.
اقتصاد تورمی همچنین نشون میده که تورم متوسط میتونه به کاهش بار بدهی کمک کنه. وقتی تورم رخ میده، ارزش پول کاهش پیدا میکنه و این میتونه ارزش واقعی بدهی رو کاهش بده. این یعنی که وام گیرندگان ممکنه بازپرداخت بدهی خود را آسان تر کنند زیرا ارزش واقعی بدهی اونها در طول زمان کاهش پیدا میکنه.
با این حال، توجه به این نکته مهمه که اقتصاد تورمی پذیرفته نشده!!!
برخی از اقتصاددانان استدلال میکنن که تورم بیشتر برای اقتصاد مضره تا مفید و میتونه منجر به افزایش هزینه های مصرف کننده، کاهش سرمایه گذاری و بی ثباتی اقتصاد بشه .
اقتصاد تورمی همچنین سوالاتی رو در مورد سطح مناسب تورم برای یک اقتصاد ایجاد می کنه. در حالی که برخی استدلال میکنن که سطح متوسط تورم می تواند مفید باشه، برخی دیگر استدلال میکنن که تورم باید پایین و ثابت نگه داشته بشه تا ثبات اقتصادی تضمین شه.
خب دیگه خیلی زیاد شد فقط یادمون باشه تورم همیشه بد نیست ولی باید به اقتصادمون نگاه کنیم که ببینیم الان براش خوبه یا نه؟
آخرش چی شد...؟
در کل ،اقتصاد تورمی به اقتصادی میگن که توش از سیاست های انقباضی برای جمع آوری پول از دست ملت خبری نباشه و این سیاست زمانی خوبه که رشد اقتصادی خیلی خوبی داشته باشیم (یعنی نرخ رشد اقتصاد از نرخ تورم بالاتر باشه)
در مقاله بعدی اثرات این نظریه رو در اقتصاد خودمون بررسی میکنیم.
مخلص