وقتی سیستم ساخته میشود، مشکلاتی بوجود میاد که ظاهراً به خاطر سوءتفاهمهای اولیه بوده است. این سوءتفاهمها چطور ایجاد میشوند؟
معمولاً این مشکلات به این خاطر به وجود میایند که چیزهایی که باید صریح و واضح باشند، مبهم یا ضمنی باقی میمانند. Implicit Concepts یا مفاهیم پنهان به زمانی گفته میشود که مفاهیم را شفاف نکنیم، که باعث برداشت های متفاوتی شود و همین باعث اختلاف یا اشتباه میگردد.
فرض کند در جلسهای هستیم و دربارهی مشکلی حرف میزنیم. هرکسی تصویری در ذهنش از مشکل و راهحل دارد، ولی چون این تصاویر شفاف بیان نمیشوند، همه فکر میکنند با هم موافقند، در حالی که ممکن است کاملاً برداشتهای متفاوتی داشته باشند.
مثل وقتی که فکر میکنید منظور شخصی رو فهمیدید، ولی بعداً معلوم میشود اشتباه برداشت کردید؟
این اتفاق معمولاً به خاطر سوگیریهای شناختی مثل WYSIATI (What You See Is All There Is) رخ میدهد. ما براساس اطلاعات محدودی که داریم، تصمیمگیری میکنیم و فکر میکنیم کاملاً مشکل را فهمیدیم.
یک فرم ساده ثبت مرخصی پزشکی رو در نظر بگیرید. فرض کند فرم اینگونه طراحی شده:
در نگاه اول، این فرم ممکن است ساده به نظر برسد. ولی وقتی دقت کنید، کلی ابهام دارد:
این فرم خیلی گنگ است. حالا یک فرم مشابه رو در نظر بگیر که فیلدها و دکمههاش شفافتر تعریف شده اند:
این فرم مشخص و واضح طراحی شده است.