Amir Mokarchi
Amir Mokarchi
خواندن ۴ دقیقه·۲ ماه پیش

تفاوت بین Event Choreography و Event Orchestration در EDA

در معماری Event-Driven Architecture (EDA)، مدیریت جریان داده‌ها و هماهنگی بین سرویس‌های مختلف می‌تواند به دو روش Event Choreography و Event Orchestration انجام شود.

  • در Event Choreography: سرویس‌ها به‌طور مستقل با هم تعامل دارند و هیچ کنترل‌کننده‌ی مرکزی وجود ندارد.
  • در Event Orchestration: یک سرویس مرکزی (Orchestrator) مدیریت جریان داده‌ها و تعامل بین سرویس‌ها را برعهده دارد.

سوال مهم:

  • چه تفاوتی بین این دو روش وجود دارد؟
  • کدام‌یک بهتر است؟ و در چه شرایطی باید از هر کدام استفاده کنیم؟

رویکرد Event Choreography – هماهنگی غیرمتمرکز بین سرویس‌ها

در Event Choreography، هر سرویس وقتی نیاز به انجام کاری دارد، یک Event منتشر می‌کند و سایر سرویس‌های مرتبط به این Event گوش می‌دهند و واکنش نشان می‌دهند.

  • کنترل غیرمتمرکز: هیچ سرویس مرکزی وجود ندارد که فرایند را مدیریت کند.
  • وابستگی کم(Loose Coupling): سرویس‌ها فقط Eventها را می‌شنوند و به آن‌ها پاسخ می‌دهند.
  • مقیاس پذیری بالا: چون هیچ نقطه‌ی مرکزی کنترل‌کننده‌ای وجود ندارد، مقیاس‌پذیری بهتر است.

مثال: پردازش سفارش در یک سیستم E-Commerce

  • کلاس OrderService یک OrderPlaced Event منتشر می‌کند.
  • کلاس PaymentService این Event را می‌شنود و پرداخت را پردازش کرده و یک PaymentProcessed Event منتشر می‌کند.
  • کلاس InventoryService به OrderPlaced گوش می‌دهد و موجودی را کاهش می‌دهد.
  • کلاس ShippingService به PaymentProcessed گوش می‌دهد و سفارش را ارسال می‌کند.

در این روش، هیچ سرویس مرکزی مدیریت کل جریان را انجام نمی‌دهد، بلکه هر سرویس مستقل از دیگری واکنش نشان می‌دهد.

مزایای Event Choreography

  • مقیاس‌پذیری بالا (Highly Scalable)
  • توسعه و تغییر آسان (Flexible and Extensible) : اضافه کردن یک سرویس جدید فقط نیاز به گوش دادن به Eventهای موجود دارد.
  • حداقل وابستگی بین سرویس‌ها (Loose Coupling)

معایب Event Choreography

  • پیچیدگی بالا در مدیریت جریان داده‌ها : وقتی تعداد سرویس‌ها زیاد شود، ردگیری اینکه چه اتفاقی در سیستم رخ می‌دهد، دشوار می‌شود.
  • دیباگ و مانیتورینگ سخت‌تر : چون هیچ کنترل‌کننده‌ای وجود ندارد، اشکال‌یابی بسیار پیچیده است.

رویکرد Event Orchestration – هماهنگی متمرکز توسط یک Orchestrator

در Event Orchestration، یک سرویس مرکزی (Orchestrator) تعامل بین سرویس‌ها را مدیریت می‌کند.

  • کنترل متمرکز: یک سرویس مرکزی مدیریت کل فرایند را بر عهده دارد.
  • مدیریت وابستگی ها: Orchestrator تصمیم می‌گیرد که چه زمانی و چگونه هر سرویس باید فراخوانی شود.
  • ردیابی و اشکال زدایی ساده‌تر: چون یک کنترل‌کننده‌ی مرکزی داریم، بررسی فرآیندها راحت‌تر است.

مثال: پردازش سفارش در یک سیستم E-Commerce با استفاده از Orchestration

  • کلاس OrderService یک درخواست پردازش سفارش به OrderOrchestrator ارسال می‌کند.
  • سپس OrderOrchestrator اول PaymentService را صدا می‌زند.
  • بعد از تأیید پرداخت، OrderOrchestrator به InventoryService پیام می‌فرستد تا موجودی کالا را کاهش دهد.
  • اگر موجودی کافی بود، OrderOrchestrator به ShippingService پیام می‌دهد تا سفارش را ارسال کند.

در این روش، تمام تعاملات بین سرویس‌ها توسط یک Orchestrator کنترل و مدیریت می‌شوند.

مزایای Event Orchestration

  • مدیریت و اشکال‌زدایی ساده‌تر (Easier Debugging & Monitoring)
  • هماهنگی بهتر بین سرویس‌ها (Better Coordination & Dependencies Handling)
  • کنترل بهینه بر ترتیب اجرای فرایندها (Explicit Execution Flow)

معایب Event Orchestration

  • وابستگی بالا بین سرویس‌ها (Tight Coupling) : اگر Orchestrator خراب شود، کل سیستم ممکن است متوقف شود.
  • مقیاس‌پذیری محدودتر نسبت به Choreography : تمام پردازش‌ها باید از طریق یک نقطه‌ی مرکزی انجام شوند.

کدام‌یک بهتر است؟ Choreography یا Orchestration؟

پاسخ: بستگی به سناریو دارد!

بهتر است از Choreography استفاده کنیم اگر:

  • تعداد زیادی سرویس کوچک داریم که مستقل از هم کار می‌کنند.
  • می‌خواهیم مقیاس‌پذیری بالا داشته باشیم.
  • اگر Eventها به طور طبیعی با هم تعامل دارند و نیازی به کنترل مرکزی نداریم.

مثال: سیستم‌های مبتنی بر Microservices در یک پلتفرم Cloud-native.

بهتر است از Orchestration استفاده کنیم اگر:

  • فرآیندها به شدت به هم وابسته هستند و نیاز به هماهنگی دقیق دارند.
  • نیاز به کنترل کامل روی اجرای فرآیندها داریم.
  • مانیتورینگ و اشکال‌یابی فرآیندها مهم است.

مثال: مدیریت فرآیندهای تجاری پیچیده (Business Process Management).

روش ترکیبی: بهترین رویکرد؟

در بسیاری از سیستم‌ها، ترکیب Choreography و Orchestration بهترین گزینه است.

  • از Choreography برای تعاملات ساده و کم‌وابسته استفاده می‌کنیم.
  • از Orchestration برای کنترل دقیق فرآیندهای حیاتی و وابسته بهره می‌بریم.

مثال:

  • کلاس OrderService یک Event OrderPlaced منتشر می‌کند.
  • سپس Orchestrator به PaymentService و InventoryService پیام ارسال می‌کند.
  • بعد از تأیید پرداخت و به‌روزرسانی موجودی، یک Event جدید منتشر می‌شود که سرویس‌های دیگر از طریق Choreography واکنش نشان می‌دهند.

جمع‌بندی

رویکرد Event Choreography: مناسب برای سیستم‌های توزیع‌شده‌ی مقیاس‌پذیر و منعطف که در آن سرویس‌ها مستقل هستند.

رویکرد Event Orchestration: مناسب برای فرآیندهای پیچیده که به کنترل و مانیتورینگ دقیق نیاز دارند.

رویکرد ترکیبی: استفاده‌ی هم‌زمان از هر دو روش برای مدیریت بهتر فرآیندها.


A software engineer
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید