Amir Mokarchi
Amir Mokarchi
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

چالش‌ها و راهکارهای تعیین نیازمندی‌های نرم‌افزار

یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین مراحل در توسعه‌ی هر نرم‌افزار، مشخص کردن نیازمندی‌ها (Requirements) است. کیفیت و شفافیت نیازمندی‌ها تأثیر مستقیمی بر موفقیت پروژه دارد؛ اما متأسفانه، اغلب در این مرحله با مشکلاتی مواجه می‌شویم.

مشکل کجاست؟

1. فاصله بین مشتری و توسعه‌دهنده

در فرآیندهای سنتی، توسعه‌دهندگان معمولاً به‌صورت مستقیم با کسانی که مشکل واقعی را تجربه می‌کنند، در ارتباط نیستند.

  • نقش تحلیل‌گران: افرادی مانند تحلیل‌گران نیازمندی، تحلیل‌گران کسب‌وکار یا مدیران محصول، میانجی بین تیم توسعه و مشتری هستند.
  • ریسک انتقال ناقص اطلاعات: وقتی دیدگاه و تفسیر تحلیل‌گر وارد اسناد نیازمندی می‌شود، ممکن است بخش مهمی از مشکل یا انتظارات واقعی کاربر نادیده گرفته شود یا به اشتباه فهمیده شود.

2. توصیف راه‌حل به‌جای مشکل

در اغلب اسناد نیازمندی‌ها، راه‌حل توصیف می‌شود نه خود مشکل.

  • مثال: جمله‌ای مثل «هر روز، سیستم باید لیستی از مهمانان هتل که قرار است وارد یا خارج شوند را تولید کند» تنها راه‌حل را توصیف می‌کند، نه این‌که مشکل اصلی چیست.
  • خطر تمرکز بر راه‌حل: وقتی تنها راه‌حل مطرح باشد، احتمال این‌که راه‌حل‌های بهتر و مؤثرتر را از دست بدهیم، زیاد می‌شود.

3. حتی داستان‌های کاربری (User Stories) هم ممکن است راه‌حل نباشند

روش‌های چابک (Agile) معمولاً از User Story برای بیان نیازمندی‌ها استفاده می‌کنند. این داستان‌ها تا حدی بهتر عمل می‌کنند، اما همچنان گاهی مشکل اصلی را پنهان می‌کنند.

  • مثال: در جمله «به‌عنوان مدیر انبار، من نیاز دارم گزارش سطح موجودی را چاپ کنم تا بتوانم به‌موقع سفارش بدهم»، مشکل ریشه‌ای می‌تواند خیلی عمیق‌تر باشد: شاید سیستم خرید نیاز به اتوماسیون و پیش‌بینی داشته باشد تا دیگر نیازی به گزارش دستی نباشد.

راهکارها برای حل مشکلات نیازمندی‌ها

1. ارتباط مستقیم تیم توسعه با کاربران نهایی

در روش‌های Lean و Agile بر اهمیت ارتباط مستقیم بین تیم توسعه و کاربران نهایی تأکید می‌شود.

  • مزیت: وقتی تیم توسعه مشکل را از زبان کاربر بشنود، هم شناخت بهتری از ابعاد مسئله پیدا می‌کند، هم احتمال سوءتفاهم کاهش می‌یابد.

2. استفاده از پروتوتایپ (Prototype)

ساخت نمونه‌ی اولیه و گرفتن بازخورد از کاربران نهایی، می‌تواند به شناسایی نیازهای واقعی و حذف فرضیات نادرست کمک کند.

  • چرخه‌ی سریع: در هر تکرار (Iteration) یک پروتوتایپ تولید و تست می‌شود و بازخوردها به‌سرعت به تیم توسعه منتقل می‌گردند.

3. رویکردهای طراحی دامنه‌محور (DDD)

در Domain-Driven Design (DDD) توصیه میشود تیم‌ها با درک عمیق از دامنه‌ی کاری مشتری (Domain)، به راهکارهای نرم‌افزاری دست یابند.

  • مزیت: با درک دقیق مدل کسب‌وکار، نیازمندی‌ها به‌صورت شفاف‌تری بیان می‌شوند و درک مشترک بین تیم‌های فنی و کسب‌وکار شکل می‌گیرد.

4. تمرکز بر «مشکل» پیش از «راه‌حل»

به‌جای این‌که بپرسید «چه چیزی باید بسازیم؟»، بهتر است ابتدا پرسیده شود «چه مشکلی باید حل شود؟» یا «چه نیازی باید برطرف شود؟».

  • مزیت: تعریف دقیق مشکل، راه را برای یافتن راه‌حل خلاقانه باز می‌کند و گزینه‌های بیشتری را پیش روی تیم توسعه می‌گذارد.

نتیجه‌گیری

اگرچه تدوین نیازمندی‌های نرم‌افزار اغلب مشکل‌ساز و گیج‌کننده است، اما با تمرکز بر فهم مشکل به‌جای تمرکز صرف بر راه‌حل، استفاده از متدولوژی‌های چابک و Lean، به‌کارگیری پروتوتایپ‌ها و بهره‌گیری از رویکردهایی همچون Domain-Driven Design، می‌توان کیفیت نیازمندی‌ها را به‌شدت ارتقا داد. در نهایت، هر چه تیم توسعه و ذی‌نفعان پروژه با هم ارتباط بیشتری داشته باشند و مشکل واقعی کاربر را بهتر درک کنند، احتمال موفقیت محصول نرم‌افزاری بالاتر می‌رود.

توسعه نرم افزار
A software engineer
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید