می بینی عزیزِ جانم
جماعتی شده ایم که گاهی یک سطر نوشته در فلان سایت
یک گزارش چند دقیقه ای در یک شبکه تلوزیونی یا ماهواره ای
یا حتی شایعه هایی که دهان به دهان و البته به نقل از منابع موثق! توی تاکسی و اتوبوس و مترو نقل می شود
می تواند چنان تحریکمان کند که دنیا را از های و هویمان پر کنیم
آبروی آدمها را ساده به بازی قضاوتهای سطحی مان بگیریم
و برای مردمان سند بهشت یا بنچاق جهنم را به نام بزنیم
وقتی می گویی: نگو جانِ من! نگو عمرِ من ! تو که خودت یقین نداری، خبر نداری ماجرا چند و چون است چرا چنین می کنی؟
نگاه عاقل اندر سفیهی به تو می اندازد و می گوید: فلانی کجای کاری! در چه عصری زندگی می کنی؟ عصر، عصر ارتباطات است ...
حق با توست
ولی من از عصر ارتباطات، این را که تو می گویی نمی فهمم
من به عصر ارتباطاتی که ایمان و انسانیت و اخلاق را با یک سطر خبر و چند دقیقه گزارش و ... به باد می دهد ایمان ندارم
اما خواهش می کنم اگر نمی خواهم مثل تو زود به تحریکات این عصر ارتباطات واکنش نشان دهم، زود آدمها را قضاوت کنم ، زود به دیگری برچسب تعلق به جبهه باطل و به خودم و همفکرانم برچسب عضویت مادام العمر جبهه حق بزنم، زود در میان مردمان مرز میان بهشتیان و جهنمیان را ترسیم کنم و جای خودم را هم بی گمان در طرف اهل بهشت و سعادت و انسانیت محکم کنم و همگان را بر مدار خویش ارزیابی کنم و ....
فقط خیال نکن احمقم یا چیزی نمی فهمم
همین
مولایم علی (ع) فرمود: آنچه نمی دانی نگو! بلکه هر انچه را هم که میدانی باز مگو! چرا که خدا بر اندامهایت اموری را واجب کرده و روز رستاخیز به وسیله همان اندامها بر تو حجت خواهد آورد... [نهج، قصار382]