نخست بگذار بگویم به این بیان شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی ایمان دارم که گفت « اسلام دین انصاف است ».
یعنی خیالت را راحت کنم از نظر من آدم بی انصاف، دین درست و درمان ندارد
حالا هی شعار بدهد ، هی نماز شب بخواند، هی بر قطر پینه پیشانی بیافزاید و ....
انصاف از عدالت بر می خیزد و عدالت به تقوا نزدیک تر است و خدا دین و عمل دینی را فقط از متقین می پذیرد.
حالا می روم سر اصل مطلب
برای نقد دیگران ، خصوصاً نقد مخالفین باید منصف بود
شرط نخست انصاف آن است که آدمی معیارهای یگانه ای برای سنجش داشته باشد. فرد یا جامعه ای که معیارهایش دوگانه است، برای خودش و دوستان و همفکرانش یک نوع ترازو و معیار دارد و برای آنها که منتقد یا مخالف او هستند یک نوع معیار و ترازوی دیگر ، هرگز نمی تواند منصف باشد و در نتیجه هرگز نمی تواند یک مسلمان قابل قبول باشد.
تعارف هم ندارد می خواهد این آدم یک فرد معمولی بی سواد باشد می خواهد یک دکتر یا مجتهد مسلّم.
آدمی که معیارها و ترازوهایش برای سنجش خوب و بد یا درست و نادرست اعمال خودش و مخالفینش (حتی دشمنانش) یکی نیست از نظر من فاقد عدالت است، نه می توان پشتش نماز خواند و نه اگر مجتهد باشد می توان از او تقلید کرد و نه می توان به حرف و تحلیلش اعتماد کرد و نه اگر ...
حالا این بماند تا بقیه اش .