مسافر
مسافر
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

خاطره‌ای از سال 1390: سفر به دبی

اگر خطایی رخ دادنی باشد، رخ میدهد.

این یکی از قوانین اساسی مورفی است که سالها قبل به تجربه دریافت شد. من و همراهم که به سفر دبی میرفتیم از این آقای مورفی لطیفه ای ساختیم و البته با توجه جدی به آن میخندیدیم. شاید هم ما خیلی شانس آوردیم که مورفی جدی به ما نخندید. در روز اول سفر هنگامی که برای دریافت دلارهای مسافرتی به بانک ملی در کرج رفتیم آقای مورفی سرحال و غبراق ما را همراهی کرد. 20 دقیقه تاخیر نتیجه آن بود. بعد که آژانس گرفتیم برویم فرودگاه امام در همان آغاز راه متوجه شدیم که از ساعتی قبل مورفی تصمیم به تجدید روکش آسفالت اتوبان گرفت. ما از مسیر دیگری رفتیم. راننده با 160 کیلومتر در ساعت میرفت و ما به صندلی هامان چسبیده بودیم. خلاصه سروقت رسیدیم. هواپیما سه ساعت تاخیر داشت. نیمه شب به دبی رسیدیدم.

اپراتور خنگ آژانس هواپیمایی که به ما بلیت فروخته بود روی وچر تاریخ درست را زده بود و داخل کامپیوتر برای یک هفته بعد ثبت کرده بود. مورفی چه حالی میکرد. ساعت سه نیمه شب در حالی که مورفی نیشش تا بناگوش باز بود ما در هوای گرم و شرجی دبی ساک و چمدانهایمان را به دنبال خود میکشیدیم تا در هتلی اتاق خالی پیدا کنیم.

http://www.murphys-laws.com/murphy/murphy-true.html
http://www.murphys-laws.com/murphy/murphy-true.html

فردای آن روز نسبتا آرام بود . همراهم به نیشخند گفت ظاهرا مورفی دیشب خیلی خسته شد و خوابش برده. بیا از فرصت استفاده کنیم کارهای مهم را انجام دهیم. روز خوبی بود . ما به نمایشگاه رفتیم و از غفلت مورفی کلی استفاده کردیم.

روز بعد به خیال اینکه مورفی ماست چکیده موسیر خورده راه افتادیم بریم نمایشگاه . با راننده تاکسی طی کردیم 30 درهم. وسط راه یادمان آمد که کارت های ورود به نمایشگاه را در هتل جا گذاشته ایم و بدون آنها ما را به نمایشگاه راه نمیدهند. ناراحت کننده بود ولی همراهم خندید و گفت مورفی بیدار شده!

اگر اطلاعات بیشتری درباره قوانین مورفی به زبان اصلی بخواهید در سایت زیر می یابید: http://www.murphys-laws.com/murphy/murphy-true.html

سفر به دبیقانون مورفی
همه مسافریم. من هم مسافری هستم میان این همه مسافر که هر روز در این جاده ها سرگردانیم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید