همزمان با جستجوی امکانهای مختلف در علی بابا شروع کردم به بررسی آژانسهای مسافرتی که با دوستان و همکاران اداری آشنا بودند. یکی از امکانهایی که پیش روی من بود سفر غیر مستقیم به «یوگیاکارتا» بود. «یوگیاکارتا» یکی از شهرهای پرجمعیت اندونزی در جزیره «جاوه» است. اندونزی کشوری جزیره ای است که بیش از هفده هزار جزیره و 400 کوه آتشفشانی دارد که در آن میان 130 آتشفشان، فعالاند. جزیره جاوه که پرجمعیت ترین جزیره جهان محسوب میشود نیمی از جمعیت 260 میلیون نفری اندونزی را در خود جای دادهاست. بله، یوگیاکارتا یا آنگونه که مردم محلی میگویند «جوگجا» پروازهای مستقیم به تهران یا حتی استانبول ندارد. پس من تصمیم گرفتم برای کمتر شدن هزینه هایم تهران ـ جاکارتا را هوایی و جاکارتا ـ یوگیاکارتا را زمینی بروم. قبلا سابقه سفر زمینی از «کوالالامپور به سنگاپور را داشتم. خیلی راحت، ارزان و پر از مناظر زیبا. این بار هم با این تصور با خود گفتم که از جاکارتا تا یوگیاکارتا را با اتوبوس میروم. به همین راحتی!
اما آیا واقعا قصه اندونزی با مالزی یکسان است؟ آیا کشوری با 260 میلیون نفر جمعیت با مالزی سی میلیون نفری امکان حمل و نقلی مشابه دارد؟ زمان این را نشان خواهد داد.
با این فرضیهی جدید دوباره دکمه جستجو را فشار دادم. قیمتها هنوز در سقف بالاتر از 12 میلیون تومان دور میخورد. حالا نوبت به دستکاری زمان سفر رسید. طول دوره ای که من میبایست در «جوگجا» باشم پنج روز بود و با یک روز اضافی که پولش را میزبان پرداخت کرده بود میشد شش روز. بلیتی که «ترکیش ایرویز» به من پیشنهاد می داد زمان سفر مرا به دوازده روز افزایش ولی هزینهی آن را به 6.6 میلیون تومان کاهش میداد. بلیت قطار درجه یک که در اندونزی به Executive مشهور است به قیمت ما کمتر از 400000 تومان یعنی یک سوم بلیت هواپیمای ارزان قیمت از جاکارتا به «جوگجا» میشد. منطقی بود که این گزینه را انتخاب کنم. ولی یادم هست که هم در سفر به پرتغال و هم در مالزی با این مشکل مواجه شده بودم که هزینه های درون شهری شهرهای بزرگ دنیا به ویژه برای توریست هایی که ناآشنا با شرایط کشور مقصد هستند، سرسام آور است. پس باید برای سفر درون شهری از فرودگاه به ایستگاه راه آهن هم برنامه ای داشته باشم.
ایستگاهی که قطارهای «جوگجا» از آنجا حرکت میکنند؛ «گمبیر»نام دارد. فاصله گمبیر از فرودگاه بینالمللی سوکارنو که فرودگاه اصلی شهر جاکارتا است با اتوبوس در آن زمانی که من به جاکارتا میرسم حدود یک ساعت است. البته قصهی ماشین شخصی و تاکسی را شاید بدانید که برای خودش معضلی در شهرهای توریستی بزرگ دنیا است. پر از کلاه برداریهای تلخ و شوخی های پر خرج.
همین جا بگویم که وقتی سفر دارای محدودههای زمانی مشخص است؛ مثل سفر با هواپیما، قطار یا رسیدن به زمان شروع یک سخنرانی یا کنفرانس، مسافر باید دارای جدولی زمانی باشد که فرنگیها به آن «آیتینرری» (Itinerary) میگویند. در این جدول زمانی باید دقیقا مشخص شود که چه ساعتی از منزل یا هتل حرکت میکنید، چه ساعتی به فرودگاه میرسید و چه ساعتی پرواز صورت میگیرد. ولی اگر شما یک جدول زمانی درست کنید در داخل سفر خیلی راحت خواهید بود. جالب اینجاست که در این زمانه داشتن چنین جدولی با وجود امکانات اینترنتی فراوان بسیار راحت شده است. هرچند ما ایرانی ها به دلیل اینکه کارت اعتباری نداریم از بسیاری از امکانات اینترنت در جهان نمیتوانیم بهره مند شویم.
پس تا اینجای کار من بلیتی خریدم که قیمت خیلی ارزانی داشت ولی وقت های آزاد زیادی را برای من در دو کشور ایجاد میکرد: 15 ساعت در استانبول در زمان رفت و 24 ساعت در جاکارتا در زمان برگشت. اصطلاح پروازهای متصل (connecting flight) را حتما شنیده اید. یعنی توقفی بین دو پرواز در یک فرودگاه برای مسافر ایجاد میشود و مسافر میتواند در آن زمان یا به هتل برود، یا در یک تور شهرگردی شرکت کند و یا در فروشگاه های داخل فرودگاه (Duty Free) بچرخد.
سه کار مهم دیگر باقی ماند: ویزا، بیمه مسافرتی و ارز مسافرتی. تازه بلیت قطار از جاکارتا تا «جوگجا» چه میشود. من که کارت اعتباری ندارم که بلیت رزرو کنم و اگر هم بتوانم به کمک دوستان خوبم بلیت رزرو کنم زمانبندی چه میشود؟ ترافیک مشهور جاکارتا را چه کنم؟