tadabbor
tadabbor
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

تدبر در قرآن، نَمی از دریا-8(غربال خدا قسمت دوم)


ناگفته پیداست که خداوند می خواهد که همه ما انسانها هدایت پیدا کنیم و برای این خواست الهی شواهد متعددی وجود دارد، ازجمله آیات ابتدایی سوره نصر؛

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾

چون يارى خدا و پيروزى فرا رسد (۱)

وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾

و ببينى كه مردم دسته‏ دسته در دين خدا درآيند (۲)

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾

پس به ستايش پروردگارت نيايشگر باش و از او آمرزش خواه كه وى همواره توبه‏ پذير است (۳)

اما همانگونه که در قسمت قبل اشاره شد نگاه خداوند متعال به هدایت انسانها تنها معطوف به تعداد هدایت شدگان نیست. بلکه خداوند همزمان در حال غربال کردن و گلچین کردن بندگان خود نیز هست. آیاتی از سوره بقره که در ادامه خواهید دید در مورد گروهی از بنی اسرائیل است که گرفتار ظلم کنعانیان هستند.خداوند اینگونه آنها را "غربال" می کند:

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۲۴۶﴾
آيا مشاهده نكردي جمعي از بني اسرائيل را بعد از موسي، كه به پيامبر خود گفتند: زمامدار (و فرماندهي) براي ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او) در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچي كنيد، و) در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد! گفتند: چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم، در حالي كه از خانه‏ ها و فرزندانمان رانده شده‏ ايم، (و شهرهاي ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شدهاند)؟! اما هنگامي كه دستور پيكار به آنها داده شد، جز عده كمي از آنان، همه سرپيچي كردند. و خداوند از ستمكاران، آگاه است. (۲۴۶)

در ابتدا جمعیتی از بنی اسرائیل در خواست یک فرمانده و حاکم از خداوند می کنند، اما طبق آیه فوق فقط تعداد اندکی از آن جمع زیاد پای کار و متعهد به فرمانده منصوب خدا می مانند و اکثر آنها سرپیچی می کنند. خداوند طالوت را که جوانی قوی و دانشمند بود برای آن‌ها برمی‌گزیند اما با بهانه های مختلف از اطاعت او سرپیچی می کنند. به هر حال طالوت با همان گروه اندک سپاهی را برای مقابله با کنعانیان آماده می سازد؛

فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۲۴۹﴾
و هنگامي كه طالوت (به فرماندهي لشكر بني اسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: خداوند، شما را به وسيله يك نهر آب، آزمايش مي‏كند، آنها (كه به هنگام تشنگي،) از آن بنوشند، از من نيستند، و آنها كه جز يك پيمانه با دست خود، بيشتر از آن نخورند، از من هستند! جز عده كمي، همگي از آن آب نوشيدند. سپس هنگامي كه او، و افرادي كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته آزمايش، سالم به در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از كمي نفرات خود، ناراحت شدند، و عده‏ اي) گفتند: امروز، ما توانايي مقابله با جالوت و سپاهيان او را نداريم. اما آنها كه مي‏دانستند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز رستاخيز، ايمان داشتند) گفتند، چه بسيار گروههاي كوچكي كه به فرمان خدا، بر گروههاي عظيمي پيروز شدند! و خداوند، با صابران (و استقامت كنندگان) است. (۲۴۹)

اینجا سپاهیان دوباره غربال می شوند طالوت به آنها که خسته و تشنه یک مسیر طولانی را پیموده اند می‌گوید کمی جلوتر نهر آبی است، آنها که از آن نمی نوشند یا فقط اندازه کف یک دست آب بنوشند از من هستند و بقیه همراه من نخواهند بود. از آن سپاهیان جز اندکی همگی آب نهر را نوشیدند و از فرمان سرپیچی کردند. اینجا خداوند آنها که با طالوت مانده بودند را "الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ" می نامد.یعنی آنها که همراه او(طالوت) ایمان آوردند. آیا باز هم غربال دیگری در کار هست؟ این جمع مومنان غربال شده از کمی تعدادشان بیمناک شدند، اینها هم غربال شدند و گروهی از آنها که "به ملاقات با خداوند باور داشتند" گفتند که چه بسا گروه اندکی که خداوند برگروه بسیار غلبه دهد. این سپاه با لشکر تا بن دندان مسلح کنعانیان روبرو می شود و پهلوان تنومند و رعب آور کنعانیان یعنی جالوت در میانه میدان مبارز می طلبد و از آن جمع غربال شده و برگزیده فقط چوپانی نوجوان و گمنام به نام داوود بر می خیزد و به اذن و نصرت الهی با فلاخن سنگی را بر پیشانی جالوت می نشاند و او را می کشد و اینگونه بر دل سپاه کنعان رعب می اندازد:

فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾
سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت وا داشتند. و «داوود» (نوجوان نيرومند و شجاعي كه در لشكر طالوت بود)، جالوت را كشت، و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد، و از آنچه مي‏خواست به او تعليم داد. و اگر خداوند، بعضي از مردم را به وسيله بعضي ديگر دفع نمي‏كرد، زمين را فساد فرا مي‏گرفت، ولي خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد. (۲۵۱)

خداوند آن جمع انبوه بنی اسرائیل را در چهار مرحله غربال می کند تا در نهایت جواهری دیگر، یعنی داوود، را جدا کند. طوری زندگی کنیم که خداوند ما را نیز برای خودش "جدا" کند.

بنی اسرائیلتدبرقرآن
تلاش می کنم نمی از دریای معرفت قرآن دریافت کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید