صفات در انگلیسی یکی از اجزا کلام به شمار میآیند که برای توصیف اسم به کار گرفته میشوند. در حقیقت به کمک صفتها در زبان انگلیسی در مورد خصوصیات و ویژگیهای یک اسم صحبت میشود.
صفت در انگلیسی چیست؟ به زبان ساده صفت کلمهای است که برای توصیف شخص، مکان یا شی به کار میرود. بدون صفت ما نمیتوانیم تشخیص بدهیم که آیا شما آخر هفتهی آرامی داشتهاید یا خیر. در حقیقت آنها به سوالاتی مانند چه نوعی، چند عدد و کدام یک در مورد اسم پاسخ میدهند. به جملههای زیر که در آنها به کمک صفت به سوال پاسخ داده شده است دقت بکنید:
Which cat did you see?
It was the gray cat.
Which spoon did you use to stir the soup?
I used the wooden spoon.
صفت در زبان انگلیسی جمعکننده اطلاعات است. آنها اطلاعات بیشتری در مورد اندازه، سن، شکل، رنگ، منشا (اصل و نسب) و جنس یک شی یا شخص ارائه میدهند. برای درک بهتر این موضوع به مثالهای زیر توجه کنید که به ترتیب اطلاعاتی در مورد اندازه، منشا، رنگ و سن یک میز به کمک صفتها در زبان انگلیسی در اختیار خواننده گذاشته شده است.
It's a big table.
It's an English table.
It's a brown table.
It's a round table.
یک پسوند به انتهای یک کلمه اضافه میشود. به طور کلی بسیاری از صفتها در زبان انگلیسی به پسوندهای مشخصی مانند ، ish- یا ful- ختم میشوند که به شما برای تشخیص آنها کمک میکنند. شما به کمک یادگیری پسوندهای صفتساز در زبان انگلیسی به راحتی میتوانید آنها را تشخیص بدهید. به مثالهای زیر دقت بکنید:
-able/-ible: adorable, invisible, responsible, uncomfortable
-al: educational, gradual, illegal, nocturnal, viral
-an: American, Mexican, urban
-ar: cellular, popular, spectacular, vulgar
یادگیری پسوندهای صفتساز دشوار است. گاهی اوقات نمیتوانید صفت مورد نظر را به کمک پسوند آن تشخیص بدهید. برای مثال پسوند -y میتواند اسم، قید یا صفت باشد. علاوه بر این ممکن است در انتهای کلمه مورد نظر شما پسوندی دیده نشود.
با این حال نیاز نیست نگران باشید زیرا با توجه به جایگاه صفت در زبان انگلیسی به طور معمول تشخیص آنها همچنان آسان است. در حقیقت شما با دانستن جایگاه قرارگیری و وظیفه صفت میتوانید آنها را شناسایی کنید.
اگر بلافاصله قبل از اسم بیاید به احتمال زیاد یکی از صفات در انگلیسی است. به مثال زیر دقت بکنید. در این مثال Blue صفتی برای توصیف آسمان است.
Blue sky
اگر کلمه مورد نظر شما بین حرف تعریف (a / an یا the) قرار گیرد و پس از آن یک اسم آمده باشد به طور معمول میتوان گفت که یک صفت است. در مثال زیر برای توصیف اسم field از grassy استفاده شده است.
The grassy field
اگر کلمه مورد نظر شما بین یک ضمیر ملکی و اسم دیگری قرار داشت یک صفت است. در مثال زیر red برای توصیف kite به کار گرفته شده است.
His red kite
هنگام صحبت کردن در مورد ظاهر، بو، صدا و مزه از صفت در زبان انگلیسی استفاده میشود.
I feel great.
It seems impossible.
در هنگام آموزش زبان انگلیسی یکی دیگر از راههای تشخیص صفات در انگلیسی از طریق جایگاه آن استفاده از ضمایر اشاره و کمیتسنجها است.
اگر کلمه مورد نظر شما بین یک ضمیر اشاره در انگلیسی مانند This، That، These و Those و یک اسم قرار گرفته باشد یک صفت است. به مثال زیر دقت بکنید که با توجه به جایگاه immaculate میتوان گفت یک صفت در انگلیسی است که اسم kitchen را توصیف میکند.
That immaculate kitchen
اگر کلمهای بین کمیتسنجها مانند Some، Most، All و A few و یک اسم قرار بگیرد یک صفت است. برای مثال ordinary در اینجا برای توصیف days به کار گرفته شده است.
A few ordinary days
صفات در انگلیسی همچنین میتوانند به عنوان مکمل عمل کنند. متمم در حقیقت زمانی که از فعل to be استفاده شده است معنی جمله را کامل میکند. هر مکملی صفت نیست اما برخی از صفتها میتوانند متمم باشند.
She is tall.
He is smart, handsome, and rich.
This tent is malodorous.
اگر چه با توجه به گرامر صفت در انگلیسی از آن جهت توصیف اسم استفاده میکنیم اما میتوانیم آنها را بدون اسم نیز به کار ببریم. صفتها اغلب برای اشاره به برخی از گروههای شناخته شده بدون اسم به کار گرفته میشوند. در این حالت از ساختار زیر استفاده میکنیم:
The + Adjectives
برای مثال The rich به گروهی از افراد ثروتمند اشاره دارد. برای آشنایی بیشتر به جمله زیر دقت بکنید:
He is collecting money for the blind.
در این جمله The blind برای اشاره و توصیف افراد نابینا استفاده شده است.
برخی از صفتهایی که به -sh و -ch ختم میشوند و برای توصیف ملیت به کار گرفته میشوند را نیز میتوان بدون اسم به کار برد.
The Irish are proud of their sense of humor.
فراموش نکنید که این عبارتها همیشه جمع هستند. برای مثال The blind به معنی تمام نابینایان است. برای درک بهتر این موضوع میتوان به معادل مفرد The Irish یعنی Irishman اشاره کرد. علاوه بر این در این حالت صفتها به طور معمول بدون The به کار گرفته نمیشوند.
در برخی از موارد ممکن است ترکیب The + adjective معنی مفرد داشته باشد. برای مثال به جمله زیر دقت بکنید:
The accused was released on bail.