شنیدین مائوریتزیو همون موزی که میخوریمو زده دیوار موزه و یکیم پیدا شده و 120 هزار دلار پول بی زبونو داده و خریدتش! این ماجرا مث بقیه عجیب غریب بازیا یه حاشیه هاییم داشته که مثلا چرا پول پورشه مدل فلانو دادین به یه موز پلاسیده یا اگه اون هنرمنده که من قطعا ژن خوبیم که استعدادهام با بیرحمی تمام نادیده گرفته شده..
بالاخره یه موز چسبیده دیوار! قبول دارم بیشتر شبیه چل بازیه و خود پست مدرنیستام گرخیدن.. ولی بیاین یه جور دیگه بهش نگاه کنیم. میشه از هر چیزی که دوروبرمونه برداشتهای یواشکی داشته باشیمو مث راز تو دل خودمون بمونن(; مث کاری که مائوریتزیو کرد. شاید یه دفعه که از خواب بیدار شده بوده و گیج و منگ زل زده بوده به ساعت و هی فک میکرده که چرا این رو دیواره! به نتیجه ای نرسیده و رفته آشپزخونه و در یخچالو وا کرده که یه چیزی بخوره دیده هیچی نیس بجز یه موز پلاسیده! بعد فحشهای که زیر لب داشته میداده چشاش وا میشه یه تلنگر میخوره که این موزه میتونه مقدس باشه ها.. پس باید همه بدونن! کی میخواد بره سر کوچه آخه. خلاصه ایده موز چسبونی اومد تو ذهنش.. بعدشم خیلی شیک ایده ای که تو ذهنش بودو برای همه رونمایی کردو هیــــــــــــــچ نگران فک های چسبیده به سقف منو توام نبوده!
ازون طرفم اگه این ایده فقط میموند توی ذهن خودش چی؟ هیچکس هیچ نظر مثبت و منفی نداشتو اونم با یه پرستیژآلپاچینویی یه چک یه میلیارد و پونصد و شصت میلیونیو نمیذاشت جیب بغلش!
گرفتی چی شد.
درسته که ایدش ساده به نظر میاد ولی همین ایده های به ظاهر ساده میتونن بترکونن مهم اینه که به ایده هامون احترام بگذاریم.
اگه با چشم خریدارم نگاه کنیم این ماجرا میتونه الهام بخش خیلیا باشه. نوکیا از همین موز بیچاره که قطعا الان داره تجزیه شدنو تجربه میکنه برداشت خودشو داشته و برای تبلیغاتش استفاده کرده و کار باحالیم از آب درومده. منم یه جورایی به سبک خودم به این تابلوی زنده نگاه کردم "به نظرم عملی کردن فکرامون، یه شجاعت خاصی میخواد." این برداشت منه از کار دل و جیگردار کاتلن! دم جفتمون گرم(: فکر من و تو هرچی باشه مال خودمونه و اگه ترس از واکنش بقیه رو فاکتور بگیریم حله.
اگه همون مضحک ترین ایده هامون که کلی بهشون میخندیمو جدی بگیریم یه چیزی از توش درمیاد. باور میکنی غول های دنیا از همین فکرایی که نصفه شب میاد تو کلمون و مطمئنیم رد دادیم ساخته شدن!؟ ایده ها و تصمیم هایی که ممکنه به نظر خودمون یا بقیه احمقانه باشن ولی اگه بهشون پروبال بدیم تاثیر خودشونو تو زندگیمون میذارن.
خدایی اگه هر فکر بکری که به ذهنمون میرسیدو انجام میدادیم چه دنیای علمی تخیلی فانی داشتیم. ولی حالا که پامون رو زمینه، نمیشه حالا هر کاری اومد بکنیمو بگیم شجاعیم!
راستش من خودم یه کارای خفنی میکنم که جوابم میده! اول میام فکرامو آنالیز میکنم یه تحقیق درست حسابیم میزنم تنگشو بعد صاف میرم تو کار عملی کردنش. فقط میمونه واکنش های بقیه که اونم مشکل خودشونه;)
*ایده هاتو دنبال کن نه واکنشهای بقیه رو