آیا تا به حال شنیدین بهتون گفته باشن پورتفولیوتون عمق کافی نداره؟ یا کاری که انجام دادین معلوم نیست یا اینکه به نظر میرسه تجربه کافی ندارین درحالی که اینطوری نیست؟ یا ممکنه مصاحبه حضوری رفته باشید و مصاحبه خوب پیش نرفته باشه چون به صورت تصادفی از پروژه هاتون سوال پرسیدن و شما تو جواب دادن دچار مشکل شدین.
همه اینها علائم یک مشکل اساسی هستنن و اونم اینه که کیس استادی های UX شما به اندازه کافی خوب نوشته نشدن.
با انجام حداقل ۱۰۰ ساعت تحقیق شخصی خودم از طریق صحبت کردن یک به یک با کاندیداهای UX و بررسی یک عالمه پورتفولیوی مختلف و تجزیه و تحلیل دیتاهای نظرسنجیها، یک چیز برام مشخص شد اونم این بود که متخصصان UX تاکید زیادی روی یادگیری نحوه ی ساخت محصولات قابل تحویل دارن، اما به اندازه کافی رو بیان تصمیمات طراحی شون تاکید نمی کنن.
وقتی نتونید تصمیمات طراحی تونو بیان کنین انجام نقش روزمره تون سخت میشه چون که نمیدونین چطور باید با پوش بک ها و ریسپانس های منفی برخورد کنید. از طرفی گزینههای شغلی شما محدود میشن چون که توانایی شما تو نوشتن یک کیس استادی قوی، پایه و اساس ایجاد یک پورتفولیوی خوب و عملکرد قوی، توی مصاحبه های شغلیه.
اینجا قصد مون اینه که این موارد رو بررسی کنیم:
دیگه فقط نشون دادن کارتون کافی نیست به گفته Center center انتظار میره در ۱۰ سال آینده رشد شغلی UX دیزاینرها ۲۲ درصد افزایش پیدا کنه. UX یک فیلد پر رونقه و رقابت زیادی در اون وجود داره.
بنابراین پورتفولیوی شما نمی تونه صرفاً مجموعه ای از کارهای جذاب باشه. ریکروترها و مدیران مسئول استخدام نیاز دارن تا شما تصمیمات طراحی و فرایند طراحی تون رو براشون بیان کنید. یه مهارت کلیدی برای متخصصان UX توانایی برقراری ارتباطه. توی هر نقشی از UX که باشید متوجه میشین نه تنها کار UX انجام میدید، بلکه بارها و بارها اون کارها رو توضیح میدین.
اگر کیس استادی ها خوب نوشته نشن استخدام کننده ها چطوری میتونن به شما اعتماد کنن وقتی نتونید در مورد اینکه چه کاری انجام دادین و به چه دلیلی انجامش دادین صحبت کنین و ارتباط برقرار کنین؟
میدونیم که نوشتن مهارت مهمیه اما دیزاینرها به ندرت براش مطالعه یا تمرین می کنن. با این حال وقتی صحبت از کیس استادی میشه کیفیت نوشتار یکی از مهمترین متغیرها تو موفقیت پورتفولیوی شماست.
بیاین واقعبین باشیم نوشتن در مورد پروژه های UX کار آسونی نیست ولی این مراحل به شما کمک می کنن که واضح تر و موثرتر بنویسین.
توصیه من اینه وقتی می خواین کیس استادی تون رو بنویسین مثل یک وکیل فکر کنین. وکلا چطوری تو پرونده های حقوقی پیروز میشن؟ با قوی ارتباط برقرار کردن و آوردن شواهد قوی.
پروژه های داخل پورتفولیو نقش شواهد و مدارک رو داخل یه پرونده حقوقی دارن، بنابراین برای انتخاب و اضافه کردن پروژه ها داخل پورتفولیو باید دقت کافی به خرج بدید.
در ابتدای کار نگران بلندبالایی کیس استادی تون نباشین وقتی همه چیز رو روی کاغذ آوردین بعدش میتونین تصمیم بگیرین چیا بمونن و چیا حذف بشن.
سعی کنین نوشتار کیس استادی تون رو به سمت ویژوال و بصری تر بودن ببرین. ادیت کنین و در مورد تبدیل نوشتار ها به جدول،نمودار، تصاویر و ... فکر کنین.
مرحله اول : تعیین عنوان پروژه
عنوان پروژه باید جزئیات کافی داشته باشه. یک عنوان قوی زمینه فکری برای پروژه رو ایجاد میکنه، با جزئیات اما مختصر بنویسین.
مرحله دوم : قدم نوشتن طرح کلی
قبل از رها کردن جزئیات، افکارتون رو سر و سامون بدین و اون هارو بیان کنین. هدف از نوشتن طرح کلی اینه که به شما کمک کنه تصویر بزرگ پروژه تونو درک کنین، برای اینکه تصمیم بگیرین ساختار کیس استادی تون چطور باشه، یا اینکه اگر پروژه به اندازه کافی بزرگ هست که شایسته این باشه بیشتر از یک کیس استادی براش بنویسید، اینجا مشخص کنید. هفت مرحله ذکر شده در جدول ملزوات کیس استادی در بالا بخش های مختلف طرح کلی رو تشکیل میدن. شروع کنین به پر کردن بولت پوینت های هر بخش و نگران ساختار جمله نباشین، فقط بنویسین و ذهنتونو خالی کنین. اگر حین پروژه مستند سازی کرده باشین احتمالاً این موارد رو قبلاً نوشتین پس بهشون رجوع کنین.
مرحله سوم : نوشتن و اضافه کردن جزئیات
الان که طرح کلی رو دارین و تصویر بزرگ پروژه تونو دارین میبینین، وقت اضافه کردن جزئیاته. بخش اعظم تلاشتونو رو بخش فرآیند و اونچه انجام دادین بگذارین. به این سوالات جواب بدین:
از گفتن اونچه انجام شده فراتر برید و اطلاعات عمیق تر ارائه بدین. عمق چیزیه که کارتون رو متفاوت میکنه و بیان فرآیند و تصمیمات طراحی بهتون کمک میکنه به یک حرفه ای متفکر و رشد یافته تبدیل بشین.
مرحله چهارم : نوشتن سرفصل ها
در این مرحله به این فکر کنین چه کسی قراره این کیس استادی رو بخونه؟ همه چیز رو خلاصه کنین و چکیده شو به دست بیارین و روی نکات کلیدی تمرکز کنین. فرض کنین می خواین کیس استادی تونو توییت کنین، همین قدر مختصر بنویسین که توی یک توییت جا بشه. برای هر بخش از طرح کلی یک هدلاین یا سرفصل و یا نهایتاً یک جمله بنویسین، به جز بخش فرآیند که باید برای هر کدوم از زیربخش هاش یک سرفصل جداگانه بنویسین مثلاً:
مرحله : نوع تحقیق انجام شده و علت انتخاب متد تحقیق
تجزیه و تحلیل ها نشون داد که مشتریان در بخش ارسال با مشکل مواجه شده و گاهی اونو رها می کنن. برای پیدا کردن علت هشت Useability تست انجام شد.
مرحله : یافته های تحقیق
تست های Useability نشان داد که مشتریان تجاری در مقایسه با مشتریان غیر تجاری نیازهای حمل و نقل متفاوتی دارند که در تجربه پرداخت فعلی به اونها توجه نشده.
مرحله : تاثیر تحقیق بر توسعه و ایجاد محصول
ما دو نسخه جدید از پرداخت را پروتوتایپ کردیم که به مشتریان امکان اینو میده که آدرس ارسال را به تناسب هر محصول انتخاب کنن.
با رعایت محدودیت ۱۴۰ کاراکتر ( اندازه یک توییت در سال ۲۰۱۹) خودتونو وادار می کنین تا مهمترین نکات کیس استادی تون رو شناسایی کنین که اینها به سرفصلهای شما در پورتفولیو تبدیل میشن. یه راه خوب برای اینکه متوجه بشین آیا هدلاین ها و سرفصلهای قوی نوشتین یا نه اینه که از خودتون بپرسین آیا کسی میتونه با مرور این سرفصلها نکات اصلی پروژه شما را درک کنه؟ اگر جواب منفی بود سرفصل ها رو دوباره بنویسین. این کار به درک سریع پورتفولیوتون کمک می کنه.
مرحله پنجم : خلاصه تر کردن متون کیس استادی برای قرار دادن داخل پورتفولیو
صرف نظر از فرمتی که برای پورتفولیوتون انتخاب می کنین، نوشته های شما باید واضح و مختصر باشن و این تنها با یکبار نوشتن به دست نمیاد. برای نمونه می تونین به کیس استادی اوبر که سیمون پن اون رو نوشته نگاه کنین و وضوح و اختصارنویسی مطالب رو در این کیس استادی ببینین. مشاهده می کنین که:
بعدش چی میشه؟
اگر تمام این مراحل را دنبال کنین یک کیس استادی طولانی خواهید داشت که ادیت میشه و به نسخه خواناتر و قابل اسکن تری برای خوانندگان پورتفولیوتون تبدیل میشه.
منبع مقاله:
https://www.invisionapp.com/inside-design/how-to-write-a-ux-case-study/