منا ربانی
منا ربانی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

جاه طلبی

(( پیوسته تلاش کنید، تجسس کنید و کشف کنید؛ اما هیچ وقت تسلیم نشوید))

آلفرد لرد تنیسون آیا تاکنون به این فکر کردهاید که انسان به طور فطری جاه طلب و بلند پرواز پای به این دنیا می گذارد؟ در صورتی که تا به حال در مورد آن تفکر نکردهاید حتما در این رابطه اندکی فکرکنید، زیرا حقیقت این است که انسان به طور فطری بلند پرواز است. در بدو تولد، سرشت شما طوری نهادینه شد که جویای هدف باشید. شما ذاتا به گونه ای برنامه ریزی شدهاید که کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشید. هر کدام از موفقیت هایی که به آنها دست مییابید موجب ایجاد حسِ رضایت بخشی و افتخار درون شما شده و باعث میشود که از زندگی خود بیشتر لذت ببرید. اولین هدف شما بعد از تولد غذا خوردن بود. کسی تا به حال خوشحالتر از بچهای که به تازگی غذا خورده است، ندیده . در مورد بقیهی هدفهای اولیهی انسان مثل چهار دست و پا رفتن، صحبت کردن و راه رفتن چه نظری دارید؟ به محض برداشتن اولین گام و گفتن اولین کلام، رضایتبخشی از بین رفته و احساس نارضایتی به دنبال آن میآید. هدفهای شما میتوانند اینگونه شکل بگیرند که کلمات را در کنار هم قرار دهید یا گامهای پیوسته بردارید.

زمانیکه به هدفهای خود دست می یابید، احساس شادی و شعف وجود شما را فرا میگیرد، اما بعد از آن عدم رضایت جایگزین آن همه شادی میشود. زیرا به صورت فطری شما تمایل به این دارید که کارهای بزرگتری را به انجام رسانید. قطعاً شما تمایل دارید زندگی پر از وفور نعمتی را داشته باشید. نه تنها باید این میل درون شما وجود داشته باشد، بلکه باید به هر آنچه که دوست دارید برسید. اما متاسفانه از کودکی درگوش ما خواندهاند که باید به هر آنچه که داریم قانع باشیم و این طرز تفکر باعث میشود که ما از هدفها و آرمانهای خود دور شویم. به هیچ وجه نباید اجازه دهید که حس رضایت بر شما غلبه شود. باید از به انجام رسیدن کارتان راضی و خوشحال شوید؛ ولی رضایت کامل نداشته باشید. عدم رضایت حالتی خلاق است.

در واقع بشر به خاطر عدم رضایت بود که از زندگی غار نشینی به زندگی شهر نشینی و سکونت در ساختمانهای باشکوه نقل مکان کرد و به دنبال وسایل نقلیه، فکس و زندگی مرفه رفت. عدم رضایت باعث میشود که به دنبال ساختن زندگی باشی که همهی مردم دنیا حسرت آن را داشته باشند. در زندگی به دنبال هدفها و ایدههای جدید و نابی باشید که با شور و شعف بسیاری در پی دستیابی به آنها حرکت کنید. در واقع زندگی کردن یعنی هدفمند بودن و شوق و ذوق داشتن برای رسیدن به خواسته ها.

جاه طلبی موجب به وجود آمدن نتایج عظیمی میشود. اهداف بزرگی را انتخاب کنید. آمادگی این را داشته باشید که در مسیر تحقق آرزوها تنها شوید. شکست را بپذیرید و ایستادگی کنید. جهان به تلاش و کوشش شما احتیاج دارد.طبیعت به بیشتر مخلوقاتِ خود غنیمتی خارقالعاده بخشیده داده است. غنیمتی به نام به طوریکه گوزن هم رنگ با بیشه میشود، ماهی در دریا و پرنده بر روی درخت پنهان میشوند. اما باید بدانید که این موهبت شامل حال انسان نشده است. در واقع به انسان غنیمتی با ارزشتر داده شده است. به انسان قدرتی داده شده که به وسیله ی آن میتواند محیط پیرامون خود را مطابق با میل خود عوض کند.زمانیکه شما تغییر میکنید یا بهبود می یابید، محیط و پیرامون شما با تغییر کردن این بهبودی را نشان میدهند. میتوانید با نگاه کردن به محیط شخص دربارهی او اطلاعات

فراوانی به دست آورید. برخلاف باورهای عمومی، افراد انعکاسی از محیط پیرامون خود نیستند. بلکه این محیط است که انعکاسی از افراد است. با بهتر کردن مردم، محیط نیز بهتر میشود. زمانیکه تغییرات روی افراد رخ میدهد، آنها محیط قبلی خود را رها میکنند و به دنبال محیط جدیدی هستند که با روحیات آنها سازگار باشد. وقتی که به ماهی، پرندگان و حیوانات مینگریم، شگفتزده میشویم که طبیعت با چه مهارتی آنها را در خود پنهان میکند. اما قبل از این همه شگفتی، باید به خودمان نگاه کنیم و بخاطر

قدرت و تواناییهایی که در وجودمان نهفته است حیرت زده شویم. محیط و جهانی که در آن کار و زندگی میکنیم، انعکاسی از نحوه تفکر و اندیشه ماست . مهم نیست که چه رویدادی که برای شما رخ میدهد اهمیت ندارد، بلکه برداشت شما و نحوه برخورد شما با این رویداد است که حائز اهمیت است. هر روز میلیونها .» آن حقیقت محض است « ،» او حقیقت را می گوید « ،» حقیقت این است «

نفر در جهان از کلمهی حقیقت استفاده میکنند. همواره اصرار داریم که حق با ماست و ماحقیقت محض را می دانیم ، اما اگر ما روشن بینانه به موضوع نگاه کنیم، به این نتیجه میرسیم که هرگز این طور نیست. راهی که ما در پیش گرفتهایم ممکن است راه خوبی باشد. میتواند راه معتبری باشد، حتی میتواند نسبت به بقیه راه ها، راه بهتری باشد؛ اما هیچگاه تنها راه نیست و حقیقت محض نیست.

به محض اینکه فکر کنید، شما تنها راه درست را پیدا کرده اید و در پیش گرفته اید، بقیهی راهها نادرست میشوند. این طرز تفکر و دیدگاه پیشرفت را در زمانی کوتاه از پای در می آورد و خلاقیت را نابود میکند.نخستین تلفنهایی که اختراع شدند، روش خوبی برای برقراری ارتباط بودند؛ اما ثابت شد که آن تلفن ها بهترین وسیله ی ارتباطی نیستند. در مقایسه با سیستمهای ارتباطی امروز آنها وحشتناک بودند. این موضوع در همه ی فعالیتهای ما شامل مراقبتهای پزشکی گرفته، مسافرتهای هوایی و ... صدق میکند. همیشه باید به دنبال راه بهتری باشیم. هر چند راه کنونی اثربخش باشد. شاید با به وجود آوردن یک تغییر مثبت بهره وری خود را 110 درصد افزایش دهید. قطعاً راه بهتری وجود دارد، پس به دنبال آن باشید. هیچ چیز به اندازهی تجربه، حقیقت را نشان نمیدهد ؛ انسانی که به دنبال تجربه اندوزی است می تواند اشتباه بودن بسیاری از حقایق را اثبات کند.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید