منا ربانی
منا ربانی
خواندن ۹ دقیقه·۳ سال پیش

ضمیر نا خودآگاه

مسیر تغییر زمانی لذت‌بخش خواهد بود و با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت که ما بدانیم چگونه باید تغییر کنیم و برای ایجاد تغییرات در خودمان باید به کدامین قسمت وجودمان قدم بگذاریم. علتی که تغییر برای ما دشوار می‌باشد و نمی‌توانیم تغییراتی که در زندگی انجام می‌دهیم را به‌صورت پایدار حفظ کنیم این است که ما نمی‌دانیم چگونه و در کجا باید تغییرات موردنظر خودمان را انجام دهیم تا آن‌ها پایداری بیشتری داشته باشند و ما بتوانیم مسیر تحول را با سرعت و راحتی بیشتری طی کنیم. سؤالات اساسی که مطرح می‌شود این است که آیا ما قادریم تغییرات پایداری را در مدت‌زمان کوتاه‌تر و با سرعت و کیفیت بیشتری انجام دهیم؟ جایگاه تغییرات اساسی در وجود انسانی کجاست و چگونه می‌توان به این جایگاه دست پیدا کرد؟ مفهوم ضمیر ناخودآگاه چیست و چه نقشی در تغییرات انسان دارد؟

نقش ضمیر ناخودآگاه درتغییرات پایدار در انسان

ان ال پی که امروزه به‌عنوان دانشی برای تغییرات پایدار و اثربخش در مدت‌زمان کوتاه‌تری شناخته می‌شود همواره به دنبال جواب این سؤالات بوده و با شناخت و مطالعه عمیق انسان هرروزه در حال کشف رمز و رازهای بیشتری از توانمندی‌های مغز و ذهن انسان است چراکه سرمنشأ تغییرات در ان ال پی از ذهن و مغز شروع می‌شود و یکی از جایگاه‌هایی که در ان ال پی موردتوجه بسیاری قرار می‌گیرد ضمیر ناخودآگاه در ذهن و مغز می‌باشد و ابزارها و اصولی که در ان ال پی طراحی‌شده تأثیرات بیشتری بر روی ناخودآگاه می‌گذارند چون ان ال پی معتقد است شناخت مکانیزم‌های ذهن ناهشیار و راه‌های ارتباط با آن قدمی بزرگ به سمت خلق زندگی دلخواه می‌باشد که در این قسمت شما با ساختارهای ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در ذهن آشنا می‌شوید.


چرا تغییر و تحول برای بشر امری ساده نمی‌باشد؟

در مباحث قبل به این موضوع پرداختیم که جایگاه و زمینه‌ای که در ان‌ ال‌ پی برای تغییر مورد توجه می‌باشد ذهن و مغز و سیستم عصبی می‌باشد و ذهنی که مدنظر ماست از سه قسمت تشکیل‌شده که به ترتیب این قسمت‌ها ضمیر خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه می‌باشند که این تقسیم‌بندی توسط فروید انجام‌گرفته که نیمه خودآگاه و ناخودآگاه همان ضمیر ناخودآگاه در نظر گرفته می‌شود. درنتیجه برای ایجاد تغییر و تحول باید در فرایندهای ضمیر خودآگاه و به‌خصوص ناخودآگاه تغییراتی را ایجاد کنیم و برای این کار نیاز داریم تا ابزارهایی را در اختیار داشته باشیم که بتوانیم با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم چراکه ذهن هر فرد که مجموعی از خودآگاه و ناخودآگاه اوست دارای زبان خاص خود می‌باشد.


علتی که ما نمی‌توانیم در خودمان، دیگران و جهانی که با آن در ارتباط هستیم تغییرات سریع و پایداری ایجاد کنیم عدم آگاهی به زبان ذهن و ضمیر ناخودآگاه و راه‌های برقراری ارتباط با آن است و علتی که ما در ان ‌ال ‌پی قادریم تغییرات پایدارتری را در بازده زمانی کوتاه‌تری ایجاد کنیم آشنایی با ابزارها و تکنیک‌هایی می‌باشد که ما قادریم تغییرات را در سطح ضمیر ناخودآگاه که جایگاه تولید شخصیت، رفتارها، احساسات، باورها و ارزش‌های ماست ایجاد کنیم. پس درنتیجه برای تغییر ساختارهای شخصیت باید احساسات و باورها و ارزش‌های موجود در ناخودآگاه را تغییر دهیم که این کار ملزم شناخت راه‌های نفوذ به ساختارهای ناخودآگاه و زبان مختص آن می‌باشد.

عملکردها و وظایف ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه

همان‌طور که بیان شد ساختار ذهن در ان ال پی مجموعی از ضمیر خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه می‌باشد که هرکدام از این بخش‌ها در ان ال پی عملکرد و وظایف خاص خود را بر عهده‌دارند که با تعدادی از وظایف اصلی آن‌ها آشنا می‌شویم.


ضمیر خودآگاه

ضمیر خودآگاه به‌صورت منطقی در بالاترین قسمت از ذهن قرارگرفته و به‌عنوان یک تحلیل‌گر عمل می‌کند. خیلی از استدلال‌هایی که ما انجام می‌دهیم و توجیهاتی که بیان می‌کنیم از خودآگاه می‌باشد و انسان تنها موجودی می‌باشد که دارای خودآگاه است و این قابلیت باعث شده تا ما بتوانیم در مورد نحوه اندیشیدن و احساسات خودمان تفکر و اندیشه کنیم و آن‌ها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. ضمیر خودآگاه به ما این قدرت را می‌دهد تا با آگاهی به جریان‌هایی که در ما اتفاق می‌افتد ناظر باشیم و بتوانیم با اختیار به سمت این برویم که هر تغییراتی که می‌خواهیم را در هر زمینه‌ای ایجاد کنیم و بتوانیم با آگاهی موجود در خودآگاه، مکانیزم‌های ناخودآگاه را در دسترس قرار دهیم و ذهن و مغز خودمان را مجدداً برنامه‌ریزی و برنامه‌نویسی کنیم.


موضوعی دیگری که در مورد خودآگاه وجود دارد این می‌باشد که اطلاعات و تغییراتی که در سطح خودآگاه باشند فراموش می‌شوند و قابلیت ماندگاری ندارند، این دلیلی است که ما زمانی که رفتارهایمان را تغییر می‌دهیم، رفتار جدید قابلیت ماندگاری و پایداری ندارد چون رفتار جدید در سطح خودآگاه ایجادشده و به‌زودی به دست فراموشی سپرده می‌شود و خودآگاه فقط می‌تواند تعداد کمی از رفتارهای ما را مدیریت کند و اطلاعات ورودی را به میزان کمی پردازش می‌کند و پردازشگر مرکزی و اصلی ناخودآگاه می‌باشد.

ضمیر نیمه خودآگاه و ناخودآگاه

نیمه خودآگاه جزئی از ناخودآگاه محسوب می‌شود و هر دو به‌عنوان ضمیر ناخودآگاه شناخته می‌شوند. ضمیر ناخودآگاه یا ذهن ناهشیار ما وظیفه حفظ و بقا، امنیت، رفاه، آسایش و آرامش ما را بر عهده دارد و تمامی فعالیت‌ها و مکانیزم‌هایی که مرتبط با بقای ما هستند مانند گردش خون یا تنفس بر عهده آن می‌باشد و محل برنامه‌های ذهنی است که باعث خلق زندگی ما می‌شوند.


این برنامه‌ها و نرم‌افزارها همان باورها و ارزش‌های غالب ما می‌باشند که تمامی عملکرد ما را بر عهده‌دارند و ما برای ایجاد تغییرات اساسی در نظام باورها و ارزش‌هایمان باید مهارت و آگاهی لازم را جهت نفوذ به ناخودآگاه فرابگیریم که ما در ان ال پی زبان ذهن و ضمیر ناخودآگاه و راه‌های ارتباط با آن را می‌شناسیم تا بتوانیم از این طریق به منابع بی‌نهایت موجود در ناخودآگاه و این موجودیت عجیب که به‌عنوان غول درون با قدرت‌های بی‌شماری شناخته می‌شود دست پیدا کنیم و برای ایجاد تغییرات پایدار به سراغ آن برویم و آن را برای خلق اهداف و خواسته‌هایمان به خدمت بگیریم.

مهم‌ترین وظیفه ضمیر ناخودآگاه

وظیفه اصلی که بر عهده ضمیر ناخودآگاه می‌باشد حفظ امنیت، رفاه، آسایش و آرامش ما در زندگی است و تمامی چیزهایی که بخواهند این امنیت را در ما به خطر بیندازند با مقاومت و مخالفت‌هایی از سمت ناخودآگاه روبه‌رو می‌شوند و نکته دیگر این‌که این امنیت بر اساس برنامه‌های موجود تعریف می‌شود و ناخودآگاه تعادلی که برای خودش می‌سازد بر اساس همین برنامه‌هاست یعنی اگر فردی رفتار نادرستی را بارها تکرار کند تا ناخودآگاه شود زمانی که می‌خواهد آن را تغییر دهد با مخالفت روبه‌رو می‌شود چراکه تغییر آن رفتار ممکن است تعادل و امنیت فرد را به خطر بیندازد.


مثلاً فردی که دروغ می‌گفته تا بتواند اجناس خود را بیشتر بفروشد اگر تصمیم بگیرد که صداقت را در دستور کار خود قرار دهد با مقاومت‌هایی روبه‌رو خواهد شد که از سمت ناخودآگاه می‌باشد چراکه ناخودآگاه می‌گوید صداقت باعث می‌شود پول کمتری وارد زندگی شود و امنیت مالی به خطر می‌افتد و این عکس‌العمل توسط ناخودآگاه به خاطر نیت و منظوری است که برایش تعریف‌شده که این نیت در اینجا این می‌باشد که دروغ باعث کسب درآمد بیشتر می‌شود و ثروت بیشتری را به وجود می‌آورد؛ که برای تغییر این نیت‌ها و رفتارهای ناشی از آن‌ها ما می‌توانیم از تکنیک‌هایی در ان ال پی استفاده کنیم تا مخالفت ناخودآگاه را برطرف کنیم و آن را به سمت تغییری که متعالی‌تر است هدایت کنیم.


شکل‌گیری شخصیت در ضمیر ناخودآگاه

زمانی که ما متولد می‌شویم دارای باوری خاصی نیستیم و سوژه‌ای در ذهن ما تعریف‌نشده و با گرفتن ورودی و اطلاعات از خانواده، دوستان، رسانه‌ها و فرهنگی که در آن بزرگ می‌شویم و محیط‌هایی که در آن رشد می‌کنیم شروع به گرفتن سوژه‌های مختلفی به‌صورت خواسته یا ناخواسته می‌کنیم و بعد از ورود اطلاعات که همان سوژه‌ها می‌باشند، توسط مکانیزم‌ها و فرایندهای ناخودآگاه و خودآگاه پردازش‌شده و رفتارها، احساسات، واکنش‌ها و … را که خروجی این پردازش‌ها هستند تولید می‌شوند و به‌این‌ترتیب باگذشت زمان‌بر اساس نوع زندگی و ورودی‌هایی که ما دریافت می‌کنیم و تکرار دائم آن‌ها نظام باورها و ارزش‌ها و در کل هویت و شخصیت ما در ضمیر ناخودآگاه شکل می‌گیرد که باعث خلق جهان بیرون ما می‌گردد.


ازآنجایی‌که یکی از وظایف اصلی ناخودآگاه حفظ امنیت ماست تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا برنامه‌ها و نرم‌افزارهای ایجادشده و موجود در خودش را هرچند نامطلوب و تأثیرگذار باشد حفظ نماید و از این طریق تعادل ما را برای حفظ این امنیت، رفاه و آسایش به‌صورت کاملاً ناخودآگاه بر اساس نوع برنامه‌اش رهبری نماید؛ که برای تغییر این برنامه‌ها و نرم‌افزارهای ذهنی موجود در ناخودآگاه نیاز به دسترسی به آن داریم زیرا تعداد بی‌نهایتی از پردازش‌های ذهنی و مغزی ما توسط ناخودآگاه و برنامه‌های ناشی از آن‌که توسط ورودی‌های قبلی ایجادشده پردازش می‌شود؛


ما در ان‌ ال‌ پی با استفاده از زبان و کلام که یکی از پایه‌های اساسی آن کلام هیپنوتیزمی می‌باشد قادریم به سطوح و ساختارهای عمیق ناخودآگاه دسترسی پیدا کنیم و برنامه‌های ذهنی نا مؤثر را از کار انداخته و با دست‌کاری فرایندهای ذهنی و مغزی نحوه پردازش‌ها را عوض می‌کنیم تا خروجی‌های متعالی را با آن تولید کنیم.


چگونه می‌توان به ضمیر ناخودآگاه دسترسی پیدا کرد؟

همان‌طور که می‌دانید ما هنگام تولد کاملاً ناخودآگاه هستیم و با رشد کردن و بزرگ شدن و آموزش‌های منطقی که در طول زندگی می‌آموزیم دریچه‌های ضمیر ناخودآگاهمان به‌مرور بسته می‌شود و به سمت خودآگاه پیش می‌رویم؛ این‌یکی از علت‌های اساسی می‌باشد که تغییر و تحول برای کسانی که ذهن و ناخودآگاه و عملکردهای آن را نمی‌شناسند کار آسانی نیست. آیا این دریچه‌ها راه ورودی دارند و می‌توان به منابع ناخودآگاه دسترسی پیدا کرد؟


فرکانس‌های مغزی و برنامه‌نویسی ضمیر ناخودآگاه

بله! ما قادریم به سطوح عمیق ناخودآگاه که محل برنامه‌ها و نرم‌افزارهای ذهنی ما می‌باشد دست پیدا کنیم و اگر نیاز به تغییری در برنامه‌های ذهنی که نا مؤثر هستند داریم می‌توانیم با ساختارها و تکنیک‌های مشخصی به سمت آن‌ها رفته و در آن‌ها تغییرات اساسی را ایجاد کنیم که این راه دسترسی به ناخودآگاه رابطه مستقیمی با فرکانس‌های مغزی دارد که ما دارای پنج سطح فرکانس مغزی می‌باشیم.

1- سطح گاما: در این سطح فرکانس‌های مغزی بالاتر از 30 هرتز می‌باشد که در این حالت مغز بیشترین فعالیت خود را دارد؛ مانند زمانی که عصبانی هستیم و … به علت اینکه ناخودآگاه محل شخصیت ما و فعالیت‌های حیاتی بدن می‌باشد در زمانی که مغز ما در این سطح فرکانسی باشد برای حفظ امنیت ما دریچه‌های ناخودآگاه بسته می‌شود. پس درنتیجه با این سطح ما قادر نیستیم به ناخودآگاه دسترسی پیداکرده و تغییری انجام دهیم.

2- سطح بتا: در این سطح فرکانس‌های مغزی بین 14 تا 30 هرتز می‌باشد که ما در حالت عادی خود قرار داریم و در راحتی نسبی در حال انجام کارهای روزمره خود هستیم.

3- سطح آلفا: در این سطح فرکانس‌های مغزی بین 7 تا 14 هرتز قرار دارد. سطح آلفا، سطحی است که ما برای برنامه‌نویسی و دسترسی به منابع ضمیر ناخودآگاه به آن احتیاج داریم. در این سطح دریچه‌های ضمیر ناخودآگاه باز است و قابلیت برنامه‌نویسی مجدد وجود دارد. ما این سطح را هنگامی‌که در حال خواب رفتن بین خواب‌وبیداری هستیم و زمانی که صبح از خواب بلند می‌شویم و کمی گیجی را در خود احساس می‌کنیم تجربه می‌کنیم؛ و به‌طور آگاهانه نیز ما می‌توانیم با ریلکسیشن و مراقبه و یا خود هیپنوتیزم خود را به سطح آلفا ببریم یا اینکه با استفاده از کلام هیپنوتیزمی که در ان ‌ال ‌پی این ساختارهای کلامی از دکتر میلتون اریکسون گرفته‌شده و دارای فرمت خاصی می‌باشد افراد را به سمت آلفا یا همان خلسه هیپنوتیزمی و ترانس هدایت کنیم.

4- سطح تتا: در این سطح فرکانس‌های مغزی بین 4 تا 7 هرتز می‌باشد که ما در حالت خواب سبک قرار داریم.

5- سطح دلتا: در این سطح فرکانس‌های مغزی بین 5/0 تا 4 هرتز می‌باشد که ما در حالت خواب عمیق قرار داریم.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید