منا ربانی
منا ربانی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

چگونگی برخورد با موانع و مشکلاتچگونگی برخورد با موانع و مشکلات

همه در زندگی خود با موانع و مشکلات روبرو می شوند. افراد موفق کسانی هستند که در مقابل این مشکلات ایستادگی کنند و این موانع را از سر راه خود بردارند. به یاد دارم سال ها قبل در نیروی دریایی آموزش میدیدم. در یک ساعت مشخص ما را از خواب بیدار می کردند. من در آن زمان خیلی سن کمی داشتم و دلیل این کار نیروی دریایی را نمی دانسته، که چرا در این سرما ما را بیدار می کنند و به ما آموزش های سخت نظامی می دادند. با خود فکر می کردم آنها قصد کشتن ما را دارند. اما امروز که سال ها از آن دوران می گذرد، وقتی به گذشته نگاه می کنم، می بینم آنها می خواستند از ما انسانهای محکم تری بسازند. می خواستند از پسرها مرد بسازند. وجود موانع برای دوستانه و من لازم بود تا بتوانیم به پتانسیل های درونی خود پی ببریم، توانایی هایی که از وجودشان بی خبر بودیم. نکته ی دیگر این است که هر چند این برنامه ها در شروع ما را آزار می داد، اما در پایان برنامه، حس اشتیاق فراوانی داشتیم. در پایان ما بر موانع غلبه کرده بودیم، فرمانده هایی که قبل از شروع آموزش انسانهایی بد و سادیسمی به نظر می رسیدند، در پایان افراد قابل احترامی برای ما بودند. اگر شما امروز در زندگی خود در شرایط سختی هستید و با موقعیتی چالش برانگیز روبرو هستید، به استقبال موانع بروید و بر آنها غلبه کنید. من مطمئنم که بعد از برطرف کردن این چالش و گذر از این مرحله زندگی احساس قدرت و تدبیر بیشتری خواهید.

اگر مانع و مشکلی در مسیر دستیابی به هدفمان وجود نداشت تا بر آن غلبه کنیم، اگر دره های تاریک در مسیر راهمان قرار نداشت،

رسیدن به قله موفقیت خیلی لذت بخش نبود.

جورج برنارد شاو می گوید: «مردم همیشه دیگران را سرزنش می کنند و آنها را مسبب گرفتاری های خود می دانند. من معتقد نیستم که این شرایط هستند که زندگی ما را کنترل می کنند. کسانی که جزو افراد موفق هستند از جا برمی خیزند و شرایط مورد علاقه شان را خلق می کنند. اگر شرایط مورد نظرشان وجود نداشته باشد، آن را به وجود می آورند. به شما توصیه میکنم از امروز به مدت سی روز بکوشید شرایط زندگی خود را کنترل کنید و سعی کنید به تدریج شرایط دلخواه خود را خلق کنید.

هرگاه متوجه می شوید و به خود می گوید: «دوست دارم که این کار را انجام دهم؛ اما نمی توانم زیرا...» بدانید آن چه بعد از «زیرا می آید یک شرایط است و لحظه ای این کلمات را به زبان می آورید به شرایط اجازه داده اید، زندگی شما را کنترل کند. در طول تاریخ کسانی بوده اند که به ظاهر در شرایط نامناسبی بوده اند و شرایط به گونه ای بوده است که که رسیدن به هدف بسیار غیر ممکن جلوه می کرده است. شون فوجی موتو، ژیمناستیک ژاپنی که استخوان ساق پایش مو برداشته بود و آن را گچ گرفته بودند، برنده ی مدال طلای المپیک مونترال شد. او اجازه نداد که شرایط او را از رسیدن به رویایش باز دارد. در دهه ی 1950 هم به توافق رسیده بودند که به دلیل محدودیت های علم و قوانین فیزیک امکان ندارد یک کامپیوتر قدرتمند را در یک کیف دستی قرار دهید. کسانی پیدا شدند که این نظر را نپذیرفتند. امروزه می توانید کامپیوتر را در کیف دستی خود قرار دهید. افراد موفق تسلیم شرایط نمی شوند و خود شرایط دلخواه را خلق می کنند؛ آنها به شرایط اجازه نمی دهند آنها را متوقف کند.

اگر فرصت مناسب در نمی زند. دری برای آن بسازید.

بحران و مشکلات از دو بخش تشکیل می شوند؛ یک بخش مربوط به خطر و بخش دیگر مربوط به فرصت مناسب است. مراقب خطر باشید، اما فرصت مناسب را هم در نظر بگیرید. بحران فرصتی مناسب برای رشد و پی بردن به توانایی های نهفته است. وقتی با این نگرش با مفهوم بحران روبرو می شوید، از فرصتی که در هر مشکل و بحرانی وجود دارد، به نفع خود استفاده می کنید. یک الماس در شکل اولیه ی خود یک تکه زغال سنگ است. تنها بعد از تحمل گرما و فشار زیاد تبدیل به یک جواهر گران قیمت میشود. وقتی تصمیمی بزرگ و جدی می گیرید، تمامی کائنات و عالم هستی برای تحقق آن تصمیم نقشه می کشد. به تازگی با خانم جوانی صحبت می کردم که به برنامه های مرتبط با رشد و پیشرفت شخصی علاقه داشت. زندگی اش به سرعت در حال تغییر بود. وقتی به صحبت های او گوش دادم، متوجه شدم که با شرایطی مشکل مواجه است، خود من هم سالیان قبل حال و روز او را داشتم. به او گفتم که شرایط او بسیار طبیعی دارد. تقریبا تمام کسانی که می خواهند شرایط زندگی خود را بهتر کنند با چنین مشکلاتی روبرو می شوند. او متوجه شده بود وقتی که در حال رشد و پیشرفت است و زندگی و شرایطش به سرعت در حال تغییر هستند با سربازان دشمن روبرو شده است؟ شاید متوجه منظور من از عبارت سربازان دشمن نشده باشید. اجازه بدهید بیشتر توضیح بدهم. وقتی اشخاص تصمیم می گیرند مسیر جدیدی را در زندگی خود در پیش بگیرند، آنها متوجه میشوند که برخی از بستگان، دوستان و آشنایان با تغییر و پیشرفتی که آنها کرده اند، رابطه ی خوبی ندارند و عجیب این است که آنها همان کسانی هستند که ادعا دارند بهترینها را برای شما می خواهند. با این حال می خواهند در همان شرایط گدشته که هستید، باقی بمانید. هر چند که شرایط گذشته شما، به شدت بد و ناراحت کننده است. چرا؟ خیلی ساده است؛ اشخاص حاضر در زندگی این زن جوان تمایلی به تغییر نداشتند و ترجیح می دهند در همان شرایط قبلی خود بمانند. اکنون آن زن جوان تغییر کرده بود، روش تعامل آنها باید تغییر می کرد و اطرافیان او در برابر این تغییر مقاومت می کردند. البته این روند در بعضی از موارد موجب تعارض و اختلاف می شود. بسیاری از نزدیک ترین اشخاص به این زن ، ناگهان تبدیل به سربازان دشمن شدند. اگر شما هم خود را در این موقعیت می یابید، به توصیه ی من عمل کنید: به راهتان ادامه دهید هرگز تسلیم سرزنش ها و حرف های انسان های منفی نگر نشوید. این انسان ها چون خود تمایلی به تغییر ندارند و شجاعت مواجهه با چالش های جدید را ندارند تمام تلاش خود را می کنند تا شما را از پای نهادن در سفر قهرمانه تان منصرف کنند.

در اغلب مواقع فرصت های مناسب در لباس بدبیاری با شکست موقتی پدیدار می شوند.

ناپلئون هیل

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید