استایل زنان سیاستمدار به اندازهای که مهم است، مورد بحث قرار نگرفته است. در طول تاریخ زنان سیاستمداری را داشتهایم که تأثیر زیادی بر روی تاریخ دنیا گذاشتهاند. این در حالیست که یکی از مهمتریم المانهای تأثیر آنها علاوه بر زبان بدن، نوع لباس آنها هم بوده است.
شاید در نظر اول چنین بیاید که استایل چه تفاوتی بر نوع نگرش افراد جامعه بر شخصیت فرد سیاستمدار دارد. اما دقیقاً تأثیرگذار است. نگاه جامعه و دیدگاهها، قبل از اینکه کسی شروع به صحبت کند استایل شخص را بررسی میکنند. نقل است که اولین جنبش زنان از یک مهمانی چای شروع شد. برای اینکه موضوع را بهتر قابل درک کنیم به سراغ مطالعه بر روی استایل زنان سیاستمدار رفتیم. امروز هم کمد را همراهی کنید تا دیدگاه تازه و نویی را به شما هدیه کند.
در قرون متمادی، وقتی مردان در جامعه حضور پررنگ داشتند و برای آن تصمیم میگرفتند، زنان تنها نظارهگر آنها بودند. شاید در خلوت خانه همسران مردان سیاستمدار مشورتهایی هم به همسر خود میدادند، اما نقش اصلی را مردان ایفا میکردند. با از بین رفتن امپراطوریها و سلسلههای پادشاهی، قدمهای اول برای شکلگیری دموکراسی برداشته شد.
بعد از گذشت سالها از حضور دموکراسی در جوامع، زنان نیز با تشکیل انجمنهای حزبی کار خود را شروع کردند. زنانی که تا پیش از این تنها نظارهگر بودند، حالا در انجمنهای خصوصی خود میتوانستند نظراتشان را به گوش همجنسهای خود برسانند. طبقه اجتماعی زنانی که در انجمنها حضور پررنگ داشتند یکی از مهمترین شاخصهها برای تعیین استایل آنهاست.
در کنار اقشار مرفه که دلسوز همجنسهای خود بودند، زنانی هم وجود داشتند که با آنها متفاوت بودند. اما این تفاوت سبب نشد که دست از مبارزه برای گرفتن حق خود بردارند. زنانی که از اقشار ضعیف جامعه بودند و به خاطر تبعیضی که نسبت به مردان برای آنها بود به صدا آمدند.
شما این دو گروه را در کنار هم تصور کنید. یکی زن مرفه با دیدگاهی باز که دغدغههای قابل تأملی برای زنان دیگر دارد و دیگری زنی از قشر ضعیف که برای حقوق اولیه خود تلاش میکند. دو سبک و فکر متفاوت که علاوه بر دیدگاه، مدل پوشش آنها هم متفاوت است.
بالاخره تلاش هر دو گروه نتیجه داد و در قرن نوزدهم در آمریکا حق رأی برای زنان به دست آمد. از Susan B. Anthony یکی از زنان فعال برای گرفتن حق رأی برای زنان نقل است: حق رأی برای زنان قدم اول است و جایگاه اصلی آنها در قدمهای بعدی به دست میآید.
از عکسهایی که از گذشته به جا مانده، استایل زنانی که در زمینه حقوق زنان فعال بودند جالب توجه است. آنها اغلب با ظاهری آراسته به مد روز و لباسهای ترند آن زمان به چشم میآیند. گرچه مد در آن زمان مانند امروز برای جوامع پررنگ نبود. به هرحال همین موضوع نشان میدهد که زنان آن دوره به خوبی از تأثیر استایل خود بر جامعه به عنوان رهبر یک جنبش با خبر بودهاند.
بعد از گرفتن حق رأی زنان در قرن نوزدهم، مردان جایگاه همیشگی خود را در جامعه متزلزل دیدند. در این زمان بود که مخالفتهایی علیه حضور زنان در جامعه شکل گرفت. زنی که تاکنون در کنج خانه بود و تنها باید نظارهگر مردان جامعه میبود، حالا اجازه یافته بود ابراز وجود کند و نظر بدهد.
با جبههگیری مردان علیه زنان، آنها مجبور شدند قدمی به عقب بردارند. این عقب نشینی تا قرن بیستم ادامه یافت. زمانی رسید که تلویزیون به خانهها راه پیدا کرد و دنیا از گوشهی خانه هم قابل دیدن بود. زنانی که حالا دیگر حق رأی داشتند، اما به خاطر جو موجود در جامعه سکوت کرده بودند، دوباره شروع به فعالیت کردند. حالا دیگر اجتماع با قرن نوزده تفاوت زیادی داشت.
کسانی که مدافع حقوق زنان بودند میتوانستند از طریق تلویزیون و رسانهها صدای خود را به گوش افراد بیشتری برسانند. نماد استایل مردان سیاستمدار قوی، کت شلوار بود. پس زنان باید برای مقابله با مردان کت شلوارپوش که قدرت آنها سالها بود بر جوامع حاکم بود، ظاهری مناسب برای خود انتخاب میکردند. این ظاهر و استایل باید به گونهای بود که علاوه بر تأثیرگذاری، نگاه جنسی به آنها را هم محدود میکرد تا حرفشان بیشتر شنیده میشد.
شاید در سیاست بیشتر از عرصههای دیگر تفاوت دیدگاه به چشم بیاید. زمانی که استایل زنان در عرصه سیاست تأثیر خودش را نشان میداد، زنانی بودند که در این زمینه باهم متفاوت بودند. عدهای پیرو سادگی بودند و فکر میکردند اینگونه تأثیر کلامشان بر مخاطب بیشتر خواهد بود. عدهای هم با آراستن خود و جلب تحسین ظاهری میخواستند مخاطب را جذب کنند.
بعد از سال ۱۹۱۰، زنانی که از سادگی تبعیت میکردند، استایل مردانه را مدنظر داشتند. این زنان فکر میکردند چه فرقی بین آنها و مردها وجود دارد؟ پس آنها هم میتوانند مانند مردان با ظاهری ساده حرفهایشان را بیان کنند. این دسته از زنان طرفداران کمی هم نداشتند. طرفداران آنها زنان شاغل، سوسیالیستها، قشر متوسط و ضعیف و عامه مردم را تشکیل میدادند. کسانی که از جلوههای زنانه دوری میکردند تا بتوانند برای همجنسان خودشان حق بیشتری از جامعه بگیرند.
در مقابل زنان ساده پوش، زنانی هم بودند که به ظاهر خود اهمیت زیادی میدادند. طرفداران آنها زنانی از قشر خودشان بودند. آنها میخواستند در کنار سیاست، زنانگی خود را هم حفظ کنند و به جامعه یادآوری کنند، آنها زن هستند. این دسته از زنان هم از طبقه مرفه و سرمایهداران بودند که زندگی متفاوتی با دسته اول داشتند.
در شرایطی که دو طیف متفاوت برای حقوق زنان پا به میدان گذاشته بودند، همه چیز به نفع حقوق زنان پیش میرفت. این دو تفکر نه در مقابل هم، که در راستای هم قدم به میدان گذاشته بودند و حقوق زنان آمریکا را یک به یک محقق میکردند.
زنانی که بیتوجه به مخالفت مردان شروع به ابراز وجود در عرصه سیاسی کردند، چنان قدرتمند به میدان آمده بودند که توانستند قدمهای مؤثری بردارند. مردان سیاسی که سالیان برای مهار قدرت زنان با آنها به مقابله پرداخته بودند، حالا برای تبلیغ حزبشان از زنان استفاده میکردند. مردان فهمیده بودند میتوانند از قدرت زنان برای رسیدن به اهداف خود بهره ببرند.
در دهههایی که زنان شروع به ابراز وجود در عرصههای سیاسی کردند، اتفاقات زیادی به وقوع پیوست. اتفاقاتی که حضور و نقش زنان را در جامعه پررنگتر کرد. توضیح اتفاقاتی که آن روزها در جوامع غربی افتاد از حوصله این مقاله خارج است. به همین دلیل به جملهای بسنده میکنیم. با به وجود آمدن بینش سیاسی در میان زنان، سالها زمان برد تا به جایگاهی که میخواستند دست یابند.
سالهایی که جنبش زنان آغاز به کار کرد، زمان سبک ویکتوریایی بود. زنان مرفه با همان لباسهایی که در مراسم و جشنها شرکت میکردند، به انجمنهای حمایت از زنان هم میرفتند. بعضی از این جنبشها در انگستان با لباس سفید که نشانه پاکی است صورت میگرفت ولی هر کشور سبک خودش را داشت.
سبک و استایل زنان سیاستمدار، با جامعه و تغییراتی که طراحان برای لباس زنان ایجاد میکردند دچار تغییر میشد. از طرف دیگر با ظهور احزاب و گروههای مختلف سیاسی در دنیا مثل سوسیالیستها و احزاب کارگری، افکار بیشتر به سمت آنها گرایش یافت. اما زنان هنوز از قدرت استایل خود برای تأثیرگذاری بیخبر بودند. مردان به سمت تشکیل احزاب میرفتند اما زنان هم دیگر تنها نظارهگر نبودند.
در آمریکا زمانی رسید که زنان به دفعات و انگیزههای مختلف به خیابانها میآمدند؛ از نژادها و رنگهای متفاوت، با سبکها و استایلهای مختلف. زنان مانند رودخانهای خروشان جلوه شهر را به طرز شگفتانگیزی تغییر داده بودند. آن زمان مردان بودند که دست از مبارزه برداشته و قدمهایی که زنان برای احقاق حقوق خود برمیداشتند، تماشا میکردند.
به مرور با تغییر مد در جامعه و با طراحی برندهایی همچون کوکو شنل، استایل زنان دستخوش تغییراتی شد. کوکو شنل نگاه متفاوتی نسبت به زن داشت. او لباسهایی در مجموعههای خود عرضه میکرد که تعجب همگان را برانگیخته بود. سبک ویکتوریایی کنار زده شد و به جای آن راحتی لباس در اولویت قرار گرفت. یکی از اقشاری که بیشترین استقبال را از این سبک لباس کرد زنان سیاستمدار بودند.
رهایی از کرستهای تنگ و فنرهای چوبی، موهبتی بود که زنان را در حرکت و جنب و جوش آن هم از نوع هدفمندش یاری میکرد. کت دامن یکی از اولین مدلهای متفاوت برای استایل زنان بود. بعد از آن شلوار هم به استایل جدید اضافه شد. در ۱۸۰۰ میلادی سارا برنهارد Sarah Bernhardt بازیگر، با پوشیدن کت شلوار مردانه برای اولین بار بسیار مؤاخذه شد. اما دیگر آن دوران به پایان رسیده بود و حالا زمان تغییر سبک بود.
زنان سیاستمدار که راحتی به مذاقشان خوش نشسته بود سبک جدید را برگزیدند. جامعه به تازگی از سبک و دوره استایلهای دست و پاگیر رها شده بود. از طرف دیگر زنانی بودند که با ورود به جامعهای که تا به حال به نام مردان سند خورده بود، از حد خود فراتر رفته بودند. حالا زنان سیاستمدار را با استایل نو تصور کنید؛ بدون شک تأثیر زیادی بر جامعه خود میگذاشتند.
اما اینکه چگونه شد استایل زنان سیاستمدار در سالهای بعد تا به امروز باز هم دچار تغییرات شد، موضوعیست که در مقاله بعدی به آن میپردازیم.