Mondo SEO Team
Mondo SEO Team
خواندن ۵ دقیقه·۴ ماه پیش

فرق مدیریت و رهبری گروه


تعریف رهبری

رهبری توانایی فرد برای تشویق، توانمندسازی و تاثیرگذاری بر دیگران در جهت دستیابی به یک هدف مشترک است. به عبارت دیگر، رهبری شامل یک فرآیند بین فردی برای الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در پیروان برای اجرای یک عمل با میل است.

مهارت‌های رهبری قابل مطالعه و آموختن است; برخی از افراد دارای تمایلات و ویژگی‌های طبیعی هستند که به آنها اجازه می‌دهد رهبران عالی باشند. جهان شاهد چندین رهبر بزرگ از جمله مهاتما گاندی، مارتین لوتر کینگ جونیور و نلسون ماندلا بوده است. این شخصیت‌ها همگی به دلیل نیاز به تغییر وضعیت موجود و چشم انداز هدایت مردم خود به سوی رفاه بودند. با این حال می‌توان گفت فرق مدیریت و رهبری گروه و وظایف هریک مهم است.

تعریف مدیریت

هنگامی که رهبران اهدافی را که می‌خواهند به آن دست یابند تعیین می‌کنند، وظایفی را به مدیران می‌سپارند تا بر یک سری تاکتیک‌های طراحی شده برای ایجاد نتایج نظارت و اجرا کنند. آنها وظایف را با در نظر گرفتن منابع موجود تخصیص می‌دهند و سایر اعضای تیم را برای انجام بهینه هدایت می‌کنند.

در ساختار سازمانی، مدیران برای انجام مأموریت‌ها و اطمینان از اجرای روان عملیات روزانه، استراتژی‌هایی را برنامه ریزی و توسعه می‌دهند. به طور معمول، آنها توسط پروتکل‌ها و استانداردهای تعیین شده هدایت می‌شوند. نقش آنها هدایت و اجرا است.

مدیریت می‌تواند با الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در دیگران، جستجوی دیدگاه‌های جدید و حل مشکلات به رهبری ارتقا یابد. یک مدیر ممکن است به کارمندان کمک کند تا وظایف روزمره خود را انجام دهند. یک رهبر آنها را تشویق به رشد و توسعه مهارت‌های جدید می‌کند.

تفاوت مدیریت و رهبری

به طورخلاصه، رهبری اهداف بلندمدت در ذهن دارد، در حالی که مدیریت بر اهداف کوتاه مدت تمرکز دارد. هر دو در حوزه‌های دیگر نیز متفاوت هستند. در ادامه به فرق مدیریت و رهبری گروه می‌پردازیم:

  • رهبران چشم انداز را تعیین می‌کنند، مدیران آن را دنبال می‌کنند

وقتی صحبت از تنظیم و اجرای ماموریت و چشم انداز یک گروه می‌شود، مدیران و رهبران نقش‌های متفاوتی دارند.

رهبران بینا هستند. اکثر آنها چشم انداز روشنی از اینکه می‌خواهند سازمانشان در آینده کجا باشد دارند. با این حال، آنها خود تنها مسئول تحقق این دیدگاه نیستند.

در اینجا مدیران نقش تعیین کننده‌ای دارند. رهبران ممکن است از طریق ارتباطات رهبری کارآمد، مسئول انتقال ماموریت، چشم انداز و اهداف شرکت به کل سازمان باشند، اما مدیران مسئول همسو نگه داشتن کارکنان با ارزش‌ها و اهداف اصلی شرکت هستند. با این حال، ۷۱ درصد از کارکنان معتقدند که رهبران و مدیران آنها زمان کافی را برای برقراری ارتباط با اهداف و برنامه‌ها صرف نمی‌کنند.


  • ایده‌های رهبران در مقابل مدیرانی که به اجرا فکر می‌کنند

در حالی که فرهنگ مدیریتی بر عقلانیت و کنترل تاکید دارد، رهبران بیشتر به دنبال فرصت‌هایی برای بهبود در سطح سازمانی هستند. آنها این کار را با ارائه ایده‌های جدید و سوق دادن به سمت یک ذهنیت آینده نگر انجام می‌دهند; به عبارت دیگر، مدیران همیشه به دنبال پاسخ‌هایی برای «چگونه و چه زمانی» هستند، در حالی که رهبران به دنبال پاسخ‌هایی برای «چه چیزی و چرا» هستند.

بنابراین مسئولیت اصلی مدیران این است که وظایف خود را بر اساس دیدگاه رهبر انجام دهند. فرق مدیریت و رهبری گروه این است که مدیران اطمینان حاصل کنند که افراد دارای وظایف مختلف با مسئولیت‌های مختلف به طور موثر، سازنده و احساس می‌کنند که می‌توانند صدای خود را به اشتراک بگذارند.

  • رهبران الهام بخش مردم در مقابل مدیران هستند که موفقیت آنها را هدایت می‌کنند

در حالی که رهبران قدرت زیادی برای الهام بخشیدن به افراد دارند، مدیران مسئول هدایت موفقیت مستمر و تجربه کاری مثبت آنها در کل مسیر شغلی کارکنان هستند. مطالعات نشان می‌دهد که افراد وقتی فرصت تعامل منظم با رهبران را دارند کمتر احساس استرس و فشار می‌کنند. علاوه بر این، رهبری قدرت زیادی برای تاثیرگذاری بر مشارکت گروه دارد.


  • رهبران به آینده نگاه می‌کنند، مدیران در زمان حال کار می‌کنند

یک نمونه دیگر از فرق مدیریت و رهبری گروه این است که رهبران بیشتر بر آینده متمرکز هستند; در حالی که مدیران بیشتر بر زمان حال متمرکز هستند. بنابراین مهمترین هدف مدیر دستیابی به اهداف سازمانی با اجرای فرآیندها و رویه‌هایی پیرامون بودجه ریزی، ساختار سازمانی و نیروی انسانی است. از سوی دیگر، رهبران تمایل دارند از قبل فکر کنند و از فرصت‌های آینده استفاده کنند.

با این حال، چشم انداز رهبری از آینده اگر نتواند به طور شفاف و واضح به مدیران و کارکنان ابلاغ شود، معنایی ندارد.

  • رهبران فرهنگ را در مقابل تایید مدیران شکل می‌دهند

فرهنگ سیستمی از ارزش‌ها، باورها و رفتارهایی است که نحوه عملکرد سازمان و نحوه انجام کار را شکل می‌دهد و تعیین می‌کند. هنگامی که فرهنگ سازمانی با استراتژی کلی کسب و کار همسو می‌شود، اعضای گروه به گونه‌ ای عمل می‌کنند و رفتار می‌کنند که از اهداف کسب و کار پشتیبانی کرده و امکان دستیابی به آنها را فراهم می‌کند.

این وظیفه رهبر است که از طریق اقدامات، ارتباطات معتبر و تصمیمات خود، از ارزش‌های اصلی شرکت و باورهای فرهنگ سازمان حمایت کند. رهبران پرشور و الهام بخش قدرت زیادی برای انتقال فرهنگ سازمانی در سطح شرکت و تأثیرگذاری بر رفتارهای اعضای گروه دارند.


چگونه از مدیریت به رهبری ارتقا یابیم؟

ارتقا از مدیریت به رهبری اغلب شامل توسعه تفکر استراتژیک و مهارت‌های ارتباطی و پرورش نوآوری است. به دنبال راهنمایی باشید، نقش‌های رهبری را بر عهده بگیرید و به طور مستمر بر روی گسترش قابلیت‌های رهبری خود کار کنید تا این تغییر موفقیت آمیز باشد.

مدیریت استراتژیک در درجه اول شامل برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل منابع برای دستیابی به اهداف خاص است. با این حال، رهبری استراتژیک بر تنظیم یک چشم‌انداز قانع‌کننده، پرورش نوآوری و هدایت تیم‌ها از طریق تغییر و عدم اطمینان و در راستای همسویی آنها با اهداف استراتژیک بلندمدت تأکید دارد.

رهبری مهم است یا مدیریت؟

با اینکه با فرق مدیریت و رهبری گروه آشنا شده اید اما باید گفت هر دو آنها به یک اندازه مهم هستند و با یکدیگر در هم تنیده هستند. رهبری یک عامل حیاتی در موفقیت اهداف بلندمدت یک سازمان است، در حالی که مهارت‌های مدیریت بر عملیات روزمره متمرکز است. هر دو باید دست به دست هم بدهند تا به موفقیت سازمانی برسند.

رهبری و مدیریت هر دو چالش‌های خود را ارائه می‌دهند. دشواری به نقاط قوت فردی و زمینه خاص بستگی دارد. رهبران و مدیران موفق اغلب دارای ترکیبی از مهارت‌ها و ویژگی‌ها هستند.


مجله بهینه سازی سایت تیم موندو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید