پنجشنبه شب گذشته به همت بسیج دانشجویی دانشگاه شریف، مناظرهای بین علی مهدیان و میلاد دخانچی انجام شد. عنوان مناظره آرمان عدالت بود و جرقهی آن جنجالهای بعد از انتشار نوشتهی علی مهدیان درباره عدالت خواهی در خبرگزاری فارس بود.
هر چند بیشتر زمان گفت و گو صرف این شد که هر طرف ادعا کند که چه هست و چه نیست و طرف مقابلش چه هست و چه نیست، اما با نزدیک شدن به پایان در مواقعی به صحبتهایی چالشی و مولدتر رسیدیم.
میلاد دخانچی جبههی فکری مهدیان را متهم قانونگرایی کرد. یعنی بر سر هر صدایی که به اعتراض بلند میشود چوب التزام به قانون کوبیده میشود و اینکه در بحثهایشان اخلاق جایی ندارد و همیشه به قانون ارجاع داده میشود.
اما سوالی که علی مهدیان در این باره پرسید درخواست راه حل بود: فرض کنیم به قانون الف اعتراض داشته باشیم، فرایند مطلوب برای تغییر آن چیست؟
برخلاف تمام لحظات دیگر در طول مناظره که دخانچی موضعش آماده بود و در لحظه بیان میشد، اینبار با کمی تامل پاسخ داد که به وسیلهی مذاکره و تحت لوای قانون. مهدیان هم از این پاسخ نتیجه گرفت که حرف ما هم همین است: احترام به قانون.
میخواهم صورت بندی دیگری از پاسخ به سوال مهدیان بدهم. هر چند فکر میکنم خود دخانچی در صورت فرصت و لزوم جواب دقیق و کاملتری از آن چه گفت خواهد داشت.
وقتی به قانون اعتراض میکنیم یعنی درستی اخلاقی قانون را به چالش میکشیم. همیشه نهادهایی برای صیانت از قانون وجود دارند تا برابر معترضان بایستد. این جدال تا جایی ادامه پیدا میکند که فشاری که معترضان وارد میکنند به کمک حمایت اجتماعیای که موضع اخلاقیشان بدست میآورد نهادهای نگهبان قانون را تسلیم کند.
این فرایندی طبیعی است و مطلوب آن است که فضای نقد اخلاقی قانون (یعنی به چالش کشیدن آن به صورت نظری) هر چه بیشتر باز باشد و نهادهای حاکمیتی در مقابل اعتراضی که پایگاه اجتماعی بدست آورده تسلیم باشند.
اما اعتراض دخانچی به قانونگرایی در این فرایند به این معنی است که قانون به ذات خود، غیر از نهادهای نگهبان آن هیچ حامی دیگری لازم ندارد. پس آنچه در مقابله با یک چالش اخلاقی میتواند گفته شود باید خود استدلالی اخلاقی باشد نه ارجاع دادن به قانون.