ویرگول
ورودثبت نام
fateme moosavi
fateme moosavi
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

بوسه ای بر لب های پاییز ?

امروز که رفتم لب پنجره در کلبه پاییز باز بود ..? باد آلاچیق حیاطش رو با کلی برگ تزئین کرده بود ..?

مهر به کلبه پاییز اومده بود ..?

من وارد کلبه نقلیش شدم روی پله آن نشستم و اناری از نگاه زیباش چیدم ..

امروز پاییز را توی فنجون قهوه ام نوشیدم ..☕

امروز پاییز را توی نگاه خشکیده برگ دیدم ..

گندم زار موهایش در باد می رقصید ..?

تپش دیوانه وار قلبش را شنیدم ..? انگار پاییز همیشه عاشق است ، عاشق تک تک جاده هایی که با مهر خاطره دارد ..?

عاشق تک تک برگ های نارنجی لباس معشوقش ..?

عاشق تمام بوسه های مهر که بر لبانش مُهر کرد ..

شاید اگر مهر به دیدار پاییز نمی آمد برگ ها هرگز از تن درختان کنده نمی شدند ..

و پاییز دیگر عاشق نمیشد ..❤

ممنون میشم از کانالم حمایت کنین ??

اینجا بهترین خودت شو?

@hadafdaaar

نویسنده ?? تولیدکننده محتوا ?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید