قبل از اینکه در مورد مشاور برندنیگ صحبت کنیم، بهتر است این مقدمه را بخوانید. استیو جابز دنیا را این گونه توصیف کرد: پر سروصدا. اگر اپل برند کسب و کار خود را عوض نکرده بود، هرگز مایکروسافت را شکست نمی داد. چرا استیو متفاوت عمل کرد؟ او چگونه اپل را از محصولات رقیبانش چنان برجسته تر کرد که ۴۰ درصد از کل بازار موبایل های هوشمند را به دست آورد؟
این یک دستورالعمل پیچیده برای موفقیت است، اما یک نکته بسیارمهم است؛ اپل دید خود را در تمام محصولات و خدمات پیشنهادیش بازتاب می دهد. از طریق این موضوع، برند اپل می تواند با احساسات مشتریان ارتباط معنی داری برقرار کند.
اپل قوانین برندینگ را عوض کرد. استیو هیچ لیستی از کپی استراتژی های رقیبان خود دنبال نکرد. کاری که او کرد به شدت منحصربه فرد بود؛ اینکه مردم از استفاده محصولاتش احساس خوبی داشته باشند.
متاسفانه بیشتر کمپانی ها نمی توانند حالتی که اپل برندینگ بیزینس خود را اجرا می کند تکرار کنند. برای داشتن یک برندینگ قوی، بهترین کاری که می توان انجام داد، الهام گرفتن روش کار و ایجاد تعامل با متخصص هاست. اینجاست که نقش مشاور برندینگ مشخص می شود.
مشاور برندینگ تحلیل ها، راه حل ها و بازاریابی عمومی و تخصصی را برای کمپانی ها فراهم می کند تا محصولات خود را به فروش برسانند. آنها این کار را با آنالیز برند و مشاهده اینکه در مقابل رقبا چگونه ایفای نقش می کنند انجام می دهند و با نام استراتژیست برندها نیز شناخته می شوند. یک مشاور برندینگ می تواند شرکت های کوچک را با آنالیز بازار، بازاریابی محتوا، بازرسی وبسایت، جست وجوی کلمات کلیدی و ویدیو مارکتینگ به کمپانی های بزرگ تبدیل کنند.
مشاور برندینگ تحلیل بازار را برای آنالیز رقبا، پیداکردن هدف بازار و حضور آنلاین برند انجام می دهد. با انجام این کار، سازمان ها می توانند رقبای اصلی خود را بشناسند و برای برتر بودن از آنها، استراتژی خود را شناسایی کنند. آنالیز رقبا آنها را قادر می سازد تا از کلمات کلیدی مورد استفاده همکاران خود؛ چگونگی بهینه سازی جست وجو در وب سایت و نوع افرادی که آنها را در شبکه های اجتماعی دنبال می کنند آگاه شوند.
مشاور برندینگ هم چنین نگاه عمیقی به شخصیت مصرف کنندگان می کند تا با دقت برای نیازهای آنان راه حل مناسبی پیدا کند. مشاور برندینگ به بازرسی وب سایت نیز می پردازد تا عامل هایی که باعث رتبه بندی ضعیف سایت در گوگل می شوند را شناسایی کند. او به عمق مسائل توجه می کند تا متوجه شود چه چیزی می تواند در وبسایت تقویت شود که سازمان را در رسیدن به هدف خود نیز کمک کند.
بازرسی سایت به بهینه سازی صفحات وب سایت، اجرای هرچه بهتر سئو مانند استفاده از تگ مناسب، بهینه سازی توضیحات و برچسب های تصویری کمک می کند. استراژیست های برند هم چنین به موارد قابل استفاده در سایت مانند نقشه سایت، قوانین و مقررات، امنیت سایت و ساختار لینک ها توجه می کنند. علاوه برقابلیت های مطرح شده، ایجاد یک استراتژی قوی برندینگ یکی دیگر از تخصص های اصلی مشاور برندینگ است. مشاور های برندینگ می توانند درباره بازار، رقبا، قیمت ها، بسته بندی ها و راه های توزیعی برای به تصرف در آوردن بازار تحقیق کنند. آنها می توانند با در نظر گرفتن ویژگی های خاص یک بیزنس، خدمات یا محصولات آن سازمان را به گونه ای معرفی کنند که از آن موضع برای مصرف کنندگان جذاب تر و متفاوت تر از محصولات یا خدمات رقبا به نظر برسد.
انتخاب یک مشاور برندینگ مناسب، خصوصا برای سازمان هایی که برای اولین بار از آن ها کمک می گیرند، یک چالش محسوب می شود. بهترین راه انجام این کار مصاحبه با حداقل سه تا پنج شرکت و محدود کردن آنها به دو سازمان مناسب براساس ارزیابی در زمینه های مختلف است. مشاورین برندینگ می توانند بر اساس میزان تجربه، مخصوصا درباره استفاده از کانال های متنوع و واسطه ها در موقعیت های حساس، ارزیابی شوند. به طور ایده آل سازمان ها باید مشاور برندینگ ای را انتخاب کنند که هم بتواند استراتژی برند و هم طراحی آن را ارائه دهد.
مشاور برندینگی را انتخاب کنید که از همه چیزهایی که سازمان می گوید پیروی نمی کند؛ بلکه مدیران را به چالش می کشد تا از منطقه امن خود بیرون بیایند، در معرض آسیب قرار بگیرند، احساس عدم اطمینان کنند و راهی برای خلاقیت و نوآوری بیابند. هم چنین مهم است که شریکی را برای سازمان خود انتخاب کنید که به هدف برند شما باور داشته باشد واستراتژی برندینگ را همگام با آن طرح ریزی کند. یک استراتژیست برند خوب کسی است که بتواند حالت آینده ی سازمان را تصور کند و بداند که چگونه از برندینگ، کسب و کار سازمان به موفقیت می رسد.
زمانی که مشاور برندینگ با یک سازمان همراه می شود، وظیفه اول او شامل درک عمیق ماهیت و هدف سازمان با برگزاری جلسات متعدد و گروه های بحث و گفت و گو با اعضای اصلی مدیریت و دپارتمان های برندینگ و بازاریابی سازمان است. چشم انداز، ماموریت، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، پیشنهادهای منحصر به فرد فروش، ارزش برند و توانایی آن، بازار هدف، مصرف کنندگان مورد نظر و تمام سابقه برند باید به طور کامل توسط مشاور برندینگ شناخته و یادداشت شود تا راه پیشروی سازمان را سازماندهی کند.
دلایل مشخصی برای استخدام یک مشاور برندینگ در سازمان ها وجود دارد که مهم ترین آن ها، حول محور کم اهمیت شدن برند، با هدف افزایش به اشتراک گذاری بازار و بالا بردن ارزش برند است. مهم ترین نقش و وظیفه مشاور برندینگ، آنالیز شرایط دشوار و تنگناها است؛ چون با وجود آن ها برند نمی تواند به اهداف مطلوب خود برسد. مشاور برندینگ باید بفهمد مشکل در عملکرد کسب و کار، تیم فروش، انگیزه کارمندان، ابزارهای بازاریابی، استراتژی های برندینگ، رقبای موجود در بازار یا در ماهیت و ویژگی های محصولات پیشنهادی قرار دارد. مشکل سازمان می تواند یکی یا بیش تر از آن باشد؛ او باید برای فراهم کردن راه حل های عملی و قابل اجرا، داده ها را آنالیز کند.
مصرف کنندگان بهترین سفیر برند در شرکت هستند و برای مشاور برندینگ دسترسی به احساس مصرف کننده، با به اجرا در آوردن تحقیق و مطالعه اولیه و ثانویه، بسیار اهمیت دارد. او نیاز دارد به سوالاتی نظیر چرا آنها به برند فکر می کنند، چگونه محصولات پیشنهادی به حل مشکلات مردم کمک می کنند، انتظارات بیشتر از برند چه چیزهایی را شامل می شود، آیا مصرف کنندگان شکایتی دارند، چرا مردم ترجیح می دهند که محصولات رقیب را خریداری نمایند و مسائل دیگر مانند سوالات کلیدی ای که به برند کمک می کند تا وفاداری طولانی مدتی از جانب مصرف کننده دریافت نماید پاسخ دهد.
مرحله بعد از درک ماهیت کسب وکار و ویژگی های محصولات پیشنهادی، برنامه ریزی موثر استراتژی های بازاریابی و تبلیغاتی است که به برند شما کمک می کند تا فروش محصولاتش را از محدوده کنونی بالاتر ببرد.
برای مشاوران ضروری است تا درباره ی رقیبان مستقیم و غیر مستقیمی که برند با آنها در بازار مواجه است تحقیق کنند تا بتوانند برنامه های بازار یابی، ابزارهای تبلیغاتی و روش هایی برای بالا بردن ارزش برند و کمک به سازمان برای رسیدن به برتری در رقابت، پیشنهاد کنند.
مشاور برندینگ هم چنین نیاز دارد که یک سرویس پشتیبانی از مشتری و به طور کلی ثبت تجربه حین و بعد از خرید محصول، طراحی و اجرا کند تا به برند در حفظ مشتریان و تبدیل آنها به مصرف کنندگان وفادار و همیشگی کمک کند.
یک مشاور برندینگ، کار خود را در رسیدن به اهداف سازمان متمرکز می کند تا استفاده از روش های خلاقانه در برندینگ. به یاد داشته باشید که برای برندینگ یک فرمول ریاضی وجود ندارد؛ بهترین راه امتحان کردن و حل مشکلات به صورت مداوم است. با این وجود، به دنبال همکار و شریکی باشید که دارای خلاقیت و اشتیاق نظر باشد و هم چنین به عنوان یک روند قابل تعریف، در کارش ثبات داشته باشد. نگاراد به عنوان یک تیم مشتری مدار در زمینه استراتژی برند فعالیت می کند و هدف آن پیداکردن راه حل مناسب برای رساندن مشتریان خود به مرحله پیشرفت است. در واقع نگاراد به عنوان یک مجموعه ی مشاور برندینگ می تواند با ایجاد یک استراتژی مناسب، تصویر برند را در بازار با سروصدا همراه کند.