مقدمه
تحولات فناورانه در دهههای اخیر، بهویژه در حوزه هوش مصنوعی (Artificial Intelligence)، مرزهای سنتی علم حقوق را به چالش کشیدهاند. ظهور الگوریتمهای یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی و سیستمهای تصمیمیار، این پرسش را مطرح کرده است که آیا میتوان به هوش مصنوعی در مقام وکیل، قاضی یا مشاور حقوقی اعتماد کرد؟ این یادداشت با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، به بررسی جایگاه حقوقی و چالشهای استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند دادرسی میپردازد.
۱. مفهومشناسی و تمایز مفهومی
در ابتدا باید میان مفاهیم «هوش مصنوعی حقوقی» (Legal AI) و «فناوری حقوقی» (Legal Tech) تمایز قائل شد. در حالیکه Legal Tech به ابزارهایی اطلاق میشود که فرآیندهای حقوقی را تسهیل میکنند (مانند نرمافزارهای مدیریت پرونده یا بانکهای اطلاعاتی حقوقی)، Legal AI به کاربرد الگوریتمهایی اطلاق میشود که قادر به تحلیل، استنتاج و حتی پیشبینی نتایج حقوقی هستند.
۲. کارکردهای هوش مصنوعی در فرآیند دادرسی
هوش مصنوعی در حال حاضر در حوزههای زیر بهکار گرفته میشود:
• تحلیل پیشبینیکننده (Predictive Analytics): پیشبینی نتیجه دعاوی بر اساس دادههای پیشین
• تدوین خودکار اسناد حقوقی: تنظیم قراردادها، دادخواستها و لوایح با استفاده از الگوریتمهای زبانی
• پاسخگویی به سؤالات حقوقی: چتباتهای حقوقی برای مشاوره اولیه
• تحلیل رویه قضایی: استخراج الگوهای تصمیمگیری قضات و دادگاهها
• تشخیص اسناد جعلی یا متناقض: با استفاده از یادگیری ماشین و پردازش تصویر
۳. چالشهای حقوقی و اخلاقی
الف) مسئولیت مدنی و کیفری
در صورت بروز خطا یا خسارت ناشی از تصمیم یا توصیه یک سیستم هوش مصنوعی، تعیین مسئولیت حقوقی با چالش مواجه است. آیا مسئولیت متوجه توسعهدهنده است یا کاربر؟ آیا میتوان برای AI شخصیت حقوقی قائل شد؟ این پرسشها در حقوق ایران هنوز بیپاسخ ماندهاند.
ب) اصل دادرسی منصفانه
استفاده از الگوریتمهای تصمیمیار ممکن است اصل بیطرفی و استقلال قاضی را تحتالشعاع قرار دهد. اگر قاضی بر اساس پیشنهاد یک سیستم هوشمند رأی دهد، آیا این رأی همچنان واجد مشروعیت است؟
ج) حریم خصوصی و امنیت دادهها
سیستمهای هوش مصنوعی برای آموزش نیازمند دادههای گستردهاند. استفاده از دادههای قضایی، پزشکی یا مالی بدون رضایت صریح افراد، میتواند ناقض اصل رضایت آگاهانه و حق بر حریم خصوصی باشد.
۴. وضعیت حقوقی در ایران
در نظام حقوقی ایران، هیچ قانون خاصی در خصوص استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند دادرسی وجود ندارد. با این حال، اصول کلی مندرج در قانون اساسی (اصل ۳۴ و ۱۶۷)، قانون آیین دادرسی مدنی و کیفری، و قانون جرایم رایانهای، میتوانند چارچوبهایی برای تحلیل این پدیده فراهم کنند. بهویژه، اصل «قضاوت انسانی» و «استقلال قاضی» از موانع جدی در پذیرش تصمیمگیری ماشینی هستند.
۵. تجربه تطبیقی: اتحادیه اروپا و فرانسه
الف) اتحادیه اروپا
در مقررات Artificial Intelligence Act، اتحادیه اروپا استفاده از AI در حوزههای پرریسک مانند دادرسی را مشروط به رعایت اصول شفافیت، قابلیت توضیح، و نظارت انسانی کرده است. همچنین، استفاده از AI برای «نمرهدهی اجتماعی» یا «پیشبینی رفتار مجرمانه» ممنوع اعلام شده است.
ب) فرانسه
در فرانسه، استفاده از هوش مصنوعی در تحلیل رویه قضایی مجاز است، اما ماده L111-13 از قانون عدالت دیجیتال، انتشار اطلاعاتی که منجر به شناسایی قضات بر اساس الگوی رأیدهی شود را ممنوع کرده است. این اقدام در راستای حفظ استقلال قضات و جلوگیری از فشارهای بیرونی صورت گرفته است.
۶. آیندهپژوهی و پیشنهادهای اصلاحی
• تدوین قانون جامع هوش مصنوعی در حقوق ایران با تأکید بر حوزههای پرریسک مانند دادرسی
• ایجاد نهاد نظارتی مستقل برای ارزیابی و صدور مجوز استفاده از AI در فرآیندهای حقوقی
• تضمین شفافیت الگوریتمها و حق دسترسی اصحاب دعوا به منطق تصمیمگیری سیستمهای هوشمند
• آموزش تخصصی قضات، وکلا و دانشجویان حقوق در حوزه حقوق فناوری و اخلاق هوش مصنوعی
نتیجهگیری
هوش مصنوعی نه دشمن عدالت است و نه ناجی آن؛ بلکه ابزاری است که بسته به نحوه تنظیم و استفاده، میتواند عدالت را تقویت یا تضعیف کند. نظام حقوقی ایران برای بهرهگیری مؤثر از این فناوری، نیازمند نگاهی آیندهنگر، مقرراتگذاری هوشمند و تربیت نیروی انسانی متخصص است. تنها در این صورت است که میتوان از ظرفیتهای AI در خدمت عدالت بهرهبرداری کرد، بیآنکه اصول بنیادین حقوقی قربانی شوند.