جمله سازی = ۱۲ جمله بی ربط به هم
۱- روزی می رسد که همه چیز بدون تو برای من بی معنی و سرد خواهد بود آن روز مرده باد .
۲- درخت پیروزی در صدای فریاد های کوچک و بزرگ گم بود و ناگهان جوانه در قرار افتاد.
۳- کبوتر های سفید به نماز من لانه می آیند و مرا گاهی به خیال تو می برند پس بگذار این خیال ستودنی باشد.
۴- روزی روزگاری همه چیز به خاطر پول معنی پیدا می کرد حالا هم همین طور است .
۵- تابستان و زمستان هیچ وقت در کنار هم در خانه ای جمع نمی شوند .
۶- عروسک در میان قافله سالار خود یک حرف مشترک داشت او از عشق و بیان حرف های داغ یک نسل فرتوت و پارچه ای سخن بر زبان می آورد.
۷- من از روی تو خجالت می کشم چرا که دنیای تو مرا به سوی بی نهایت بی وفایی می کشد
۸- نور وجود هر کسی در قلب او در جایی به نام از صمیم قلب پنهان شده است.
۹- تاریک ترین جای شهر همیشه سهم کسانی می شود که روشنایی را بیشتر دوست دارند.
۱۰-نور خورشید با همه مهربان نیست او گاهی آدمکش هم می شود .
۱۱- قصه های پر از نور و روشنایی با وجود تاریکی زیباتر میشوند.
۱۲- برای نابودی ظلمت و تاریکی با نور چراغ قوه مدت زیادی زمان لازم است