ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی کلهر
مرتضی کلهر
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

جمله سازی زمستانه

جمله سازی = ۱۲ جمله بی ربط به هم

۱- روزی می رسد که همه چیز بدون تو برای من بی معنی و سرد خواهد بود آن روز مرده باد .

۲- درخت پیروزی در صدای فریاد های کوچک و بزرگ گم بود و ناگهان جوانه در قرار افتاد.

۳- کبوتر های سفید به نماز من لانه می آیند و مرا گاهی به خیال تو می برند پس بگذار این خیال ستودنی باشد.

۴- روزی روزگاری همه چیز به خاطر پول معنی پیدا می کرد حالا هم همین طور است .

۵- تابستان و زمستان هیچ وقت در کنار هم در خانه ای جمع نمی شوند .

۶- عروسک در میان قافله سالار خود یک حرف مشترک داشت او از عشق و بیان حرف های داغ یک نسل فرتوت و پارچه ای سخن بر زبان می آورد.

۷- من از روی تو خجالت می کشم چرا که دنیای تو مرا به سوی بی نهایت بی وفایی می کشد

۸- نور وجود هر کسی در قلب او در جایی به نام از صمیم قلب پنهان شده است.

۹- تاریک ترین جای شهر همیشه سهم کسانی می شود که روشنایی را بیشتر دوست دارند.

۱۰-نور خورشید با همه مهربان نیست او گاهی آدمکش هم می شود .

۱۱- قصه های پر از نور و روشنایی با وجود تاریکی زیباتر میشوند.

۱۲- برای نابودی ظلمت و تاریکی با نور چراغ قوه مدت زیادی زمان لازم است

نگارشجمله سازیایده پردازیزمستانجمله
دفترچه ی ایده ها و یادداشت های من | https://zil.ink/morito
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید