مرتضی کلهر
مرتضی کلهر
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

سینماچی۱۵

۱. امیر ، رمانی تخیلی از شاهزاده های ایرانی در عهد باستان می نویسد داستان او هفت شخصیت اصلی دارد که برای تصاحب جان یک درخت بزرگ به جنگ می پردازند .امیر داستان را شروع می کند تا اینکه در یک روز هفت بار تا آستانه مرگ ( مثلا احتمال تصادف ، احتمال سقوط ، احتمال قتل و.... ) پیش می رود و در تجربه این احوالش جنگ هفت قهرمان را خواهد دید . در این میان پریچهر عکاسی حرفه ایست که در همین روز می تواند از این تجربه های امیر عکاسی کند ( در حالی که مردم شهر و دیگران متوجه این غوغا نشده اند ).....

۲. یک کودک وقتی متوجه می شود از نوادگان شاه عباس صفوی است رفتار و گفتارش در خانه و مدرسه تغییر می کند و این تبعاتی برای او و دیگران خواهد داشت . کودک در مدرسه ایجاد مشکل می کند تا اینکه ماجرا به جایی می رسد که کودک دیگری خود را از نوادگان سلسله قجر و دیگری خود را از خاندان پهلوی می داند و .....

۳. سینا پس از مدتی به دوست صمیمی اش که مدتی است زیادی عجیب و غریب شده است شک می کند. سینا دنبال دوستش را می گیرد و به صورت پنهانی او را تعقیب می کند. سینا تصور می کند دوستش در تمام این مدت یک جن بوده است . او ابتدا برای حل این معما دچار وحشت است اما در ادامه به خودش جرات می دهد و ماجرا را دنبال می کند.

۴. پدر و مادری فرزند نوزادشان را در فروشگاه بزرگی گم می کنند . آنها که در آستانه جدایی هستند در تمام مدت داستان به این فکر می کنند آیا به دنبال بچه ای که هنوز اسمی هم ندارد بگردند یا نه که در نهایت نوزاد توسط نگهبانی فروشگاه پیدا شده و به آنها تحویل داده می شود.


لینک اینستاگرام

ایده پردازیایده فیلمایده فیلمنامهفیلمنامه نویسیفیلمنامه
دفترچه ی ایده ها و یادداشت های من | https://zil.ink/morito
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید