مرتضی کلهر
مرتضی کلهر
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

سینماچی۲۳

۱. يک ديوانه از بیمارستان فرار مي کند و در خيابان گوسفندي را مي بيند، با او همراه شده و در نهايت تصمیم می گیرد گوسفند را به خانه خودش بر گرداند غافل از اینکه گوسفند و او هیچکدام خانه ای ندارند......

۲. يک شب قبل از عروسي، حميد آخرين قرار گردش شبانه خودش را با دوستانش مي گذارد ولي در آن شب است که با زن دوچرخه سواري آشنا مي شود و مجذوب حالات غیر عادی او مي شود و اين باب جديدي است که او در انتخاب خودش ترديد کند و.....

۳.ناصر قناد ده سال پیش به خاطر جرم دوستانش به زندان می افتد حالا با گذر ده سال حبس تصمیم دارد با نقشه ای تمامی رفقای خائن قدیمی را ادب کند . ناصر اما حالا می خواهد تر و تمیز این کار را انجام دهد پس او تنها دزد شیرینی و شکلات می شود . ناصر هر شب قنادی ها را جارو می کند و در حاشیه های شهر جشن می گیرد .....

۴. . عماد که بچه اول دبستان است با يک دوره گرد آشنا مي شود و او به عماد يک ساعت هديه مي دهد عماد مدتي بعد مي فهمد که ساعت حرف مي زند . عدد سه ساعت افتاده و گم شده حالا ساعت از عماد می خواهد عدد سه اش را بیابد اما واقعا عماد در کجا می خواهد آن را پیدا کند و.......


لینک اینستاگرام

ساعتدوچرخهعروسیگوسفندعماد
دفترچه ی ایده ها و یادداشت های من | https://zil.ink/morito
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید