۱. امیر برای تهیه مقداری پول جلوی یکی از ورزشگاه های فوتبال شروع به فروش چیبس هایی کرده که مادرش آنها را در خانه سرخ می کند. همه چیز معمولی است تا اینکه یک روز یک مرد و زن جوان برای مراسم مهمانی شان به امیر سفارش کار می دهند و می روند . بعد از آنها دختر جوانی سراغ امیر می آید و با اصرار می خواهد پیشنهاد میهمانی را قبول کند و او را در این کار شریک پنهانی خود قرار دهد و ....
۲. ارسلان می میرد و زن او با وجود چهار بچه مجبور می شود به عقد مردی که از طلبکاران شوهرش بوده است درآید. در این میان زنان محله به فکر چاره ای برای این اتفاق اند.آنها دور هم جمع می شوند تا بتوانند در مقابل مرد طلب کار و دار و دسته اش که از لات و اوباش هم هستند ایستادگی کنند.
۳. مادر و دختری در جزیره ای کوچک در جنوب ایران به سختی روزگار می گذرانند. مادر مدتی است فراموشی و بیماری دارد در این میان سر و کله ی مردی پیدا می شود که مدعی است مرد این خانواده است ولی دختر از کودکی هیچ پدری در خانه ندیده است و...
۴. مردی شکلاتی را برای تهیه کیک خانگی شب تولدش خریداری می کند. در خانه متوجه می شود درون شکلات یک جایزه ویژه قرار دارد و آن یک شب استفاده رایگان از کل مجموعه تفریحی تجاری ...... است. مرد کیک را آماده می کند و یک تاکسی دربست می گیرد و مستقیم به آدرس روی برگه جایزه می رود و....
