در این مقاله به تجربیات کسانی که عمل اسلیو معده انجام دادهاند پرداخته ام. این تجربیات کاملا واقعی هستند و از گروهی استخراج شدند که آدم های آن درحال تلاش برای پذیرش بدن خود هستند. برای حفظ حریم خصوصی افراد از درج نام آنها خودداری شده است.

چند وقت پیش داشتم توی اکسپلور اینستاگرام میچرخیدم. یه ویدیو دیدم از صفحهی یه دکتر عمل اسلیو، که مراجعش خیلی وزن کم کرده بود. همه چیز قشنگ بود؛ ظاهر، لبخند، نتیجه. ولی یه چیزی تو دلم شکست. چند ساعت فقط خودم رو سرزنش میکردم: «ببین همه دارن اسلیو میکنن و لاغر میشن، تو هنوز میگی خطرناکه؟»
اما بعدش، ذهنم برگشت به واقعیت. به این که الان پریودم منظمتره، بهتر راه میرم، حالم بهتره، دارم ورزش میکنم، تغذیهم شهودیتر شده. واقعاً میخوام برگردم به اون روزهای بیاشتهایی؟ به ضعف جسمی و روانی، فقط برای اینکه سایز کم کنم؟

یکی از عوارض پنهان اما رایج عمل اسلیو، افسردگی بعد از عمل اسلیو معده است. خیلیها فکر میکنن وقتی وزن کم بشه، همه چیز خوب میشه. اما بعد از افت اولیه وزن، فشارهای روانی تازه شروع میشن: محدودیت در غذا خوردن، مشکلات گوارشی، تنهایی اجتماعی، و گاهی بازگشت تدریجی وزن.
تبلیغات عمل اسلیو طوری طراحی شدن که فقط نتایج کوتاهمدت رو نشون بدن. اما واقعیت اینه که در بسیاری از موارد، بازگشت وزن بعد از عمل اسلیو اتفاق میافته. مخصوصاً وقتی رابطه فرد با غذا بهبود پیدا نکرده باشه و تنها تمرکز روی عدد ترازو بوده باشه.
ماجرا فقط یه تصمیم شخصی نیست. یه چرخه عظیم پولسازه. دکترهایی هستن که با همین عملها بیمارستان میخرن. اونقدر پول پشت این ماجراست که حتی میتونن وزیر بهداشت رو هم بخرن. پرستارها و پزشکهای خانوادهم همه میگن این عمل خطرناکه، ولی دکترهای این حوزه اونقدر قدرت و ثروت دارن که کسی نمیتونه جلوی این جریان بایسته.
بیمارستانها پر از بیمارهاییان که بعد از عمل با عوارض جدی مواجه میشن. خون بالا مییارن، غش میکنن، بدنشون ضعیف میشه. ولی برای پزشکها اینا «طبیعیه» چون پول جریان داره.
اگه فقط تبلیغات رو نگاه کنین، همه از عمل اسلیو راضی به نظر میرسن. ولی کسایی که واقعاً این مسیر رو رفتن، خیلی وقتها از عمل اسلیو راضی نیستند. باید هر دو روی سکه رو دید. نباید تصمیمگیری برای چنین جراحی مهمی فقط براساس ظاهر افراد یا عکسهای اینستاگرامی باشه.

لینک مرتبط: چطور ظاهرمان را دوست داشته باشیم؟ 💚
اگه چیزی از این تجربه باید باقی بمونه، اینه: انتخاب کنین که به بدنتون گوش بدین، نه تبلیغات. اون عکسهای «قبل و بعد»، اون لبخندهای ساختگی، فقط بخش کوچکی از واقعیته. خیلیها بعد از این عملها، وارد دورهای از رنج جسمی و روانی میشن که هیچ تبلیغاتی دربارهش حرف نمیزنه.
اجازه ندین عزیزانتون زیر تیغ این عملها برن، بدون اینکه حقیقت رو بدونن.
راه آگاهی، راه سادهای نیست. ولی تنها راهیه که واقعاً به بدنتون، به حالتون و به خودتون احترام میذاره.