الگوریتم گوگل برای حل مشکلات کاربران ساخته شده است. به خاطر همین در نتایج شما اسنیپت ها و یا ستاره ها و یا جستجوهای محلی را میتوانید ببینید. دانستن این قضیه که گوگل چگونه این موضوعات را میفهمد و اهداف کاربران را آنالیز میکند تا به سایت ها رنک دهد ، میتواند اطلاعات بسیار مفیدی برای طراحی یک استراتژی محتوایی باشد. نگرش های زیر توسط مطالعات زیاد و بررسی های منتشر شده توسط خود گوگل جمع آوری شده اند.
یکی از مشکلات شناسایی هدف کاربر این است که تقریبا هر جستجوی کاربر شامل چندین موضوع است. گوگل این موضوع را این گونه حل کرده است که لینک هایی که غالبا کاربران روی آنها کلیک میکنند را در اول نتایج نشان میدهد. مثلا در جستجوی انگلیسی این موضوع کشف شده است که ۴۵٪ کاربرانی که جگوار رو جستجو میکنند به دنبال اطلاعاتی درباره اتومبیل هستند و ۳۵٪ دیگر دنبال اطلاعاتی درباره حیوان جگوار میگردند. این یعنی هدف کاربر!
اگر شما به گوگل بروید و کلمه جگوار رو جستجو کنید به احتمال زیاد شما اولین جایگاه را برای اتومبیل جگوار خواهید دید و همچنین جایگاه دوم نیز مال ماشین خواهد بود و در جایگاه سوم جگوار حیوان را مشاهده خواهید کرد. این یک طراحی است که ۴۵٪ کاربران انتظار دارند تا جگوار اتومبیل را در موقعیت های اولی ببینند تا جگوار حیوان!
چه تعداد لینک به سایت جگوار فرستاده شده است و چرا آن رنک اول را در نتایج دارد؟ لینک ها یک نقش مهمی را بازی میکنند ولی شرط کافی برای قرار گیری در رتبه یک نیستند. به هر حال شاید تلاش برای رساندن یک صفحه درباره پلنگ جگوار به رنک اول غیر ممکن باشد. به دلیل اینکه بیشترین هدف کاربران از جستجو برای این کلمه یافتن نتیجه درباره اتومبیل جگوار است.
نتایج جستجو دیگر فقط درباره لینک ها نیستند. حتی آنها فقط درباره کلمات کلیدی ، تایتل تگ ها و یا هدینگ تگ ها هم نیستند. همه اینها مهم هستند ولی در گذشته و برای چندین سال قبل. میتوان گقت که قبلا گزینه هایی انتخاب می شد تا به کاربران نشان داده شود. آن بدین معنی است که یک صفحه وب با کاربری تجاری برای هدف کاربر هیچ وقت نمیتواند جایگاهی در گوگل کسب کند چراکه بطور طبیعی هدف کاربر غیر تجاری است. مهم نیست اون صفحه چقدر بک لینک گرفته باشد تا وقتی که کاربران به گوگل سیگنال ندهند که بیشتر هدف کاربران تجاری است ، آن صفحه هیچ جایگاهی نخواهد داشت.
یاد بگیرید کدام محتوا کاربران را بیشتر راضی میکند
رضایت کاربران یک هدف شفاف و کامل است. آن ضمانت تداوم کسب و کار و درآمد بیشتر شماست. اما رضایت کاربر پیش بینی شده است بر رضایت بیشتر افراد و رضایت مندی بیشتر افراد بعضی مواقع معنی برد را میدهد.
آن نوع از محتوا لزومی ندارد که یک پاسخ جامع باشد. گوگل به سادگی پاسخی را نشان میدهد که مورد رضایت بیشتر افراد است و بیشتر اوقات آن محتوا از نظر ساختاری بسیار ساده و قابل فهم است.
یک راه وجود دارد که میتوان فهمید که چه محتوایی کاربران را راضی میکند و آن را به مطالعه لینک ها و کلمات کلیدی بدست می آید. روی هدف کاربر عینک بگذارید تا ببینید گوگل چطور نتایج جستجو را بر اساس آن میچیند. سپس بر روی چه محتوایی میتواند کاربران را راضی کند و در صدر قرار بگیرد تمرکز کنید.
آیا رنکینگ گوگل محتوای کوتاه نشان میدهد؟ ممکن است کاربران دنبال جواب سریع باشند. محتوا سطح پایین است؟ این ممکن است نشان دهد که کاربران آن نیز سطح پایین هستند.
تفاوت بزرگی بین محتوای حرفه ای و محتوای حرفه ای سطح پایین وجود دارد. اگر محتوای سطح پایین چیزی است که اکثر کاربران از آن راضی هستند و آن چیزی است که گوگل به آن اهمیت میدهد پس شما باید به این نوع مطالب بیشتر اهمیت دهید.
تا حالا متوجه شده اید که چرا ۱۰ لیست اول در نتایج اکثرا محبوب هستند؟ به خاطر اینکه افراد براحتی آنها را درک میکنند. و اگر آن چیزی است که مردم میخواهند ، گوگل نیز آن را نمایش خواهد داد. با استفاده از این نوع نگرش میتوان استراتژی محتوای جدید ساخت.
تا حالا در سوپر مارکت دقت کرده اید که مثلا حبوبات در یک قفسه قرار دارند؟ مردم انتظار دارند که تمام حبوبات را در یک راهرو ببینند و سوپرمارکت این کار را انجام میدهد و مردم نیز رضایتمند میشوند.
گوگل نیز همان کار را انجام میدهد. گوگل نتایجی به کاربران نشان میدهد که آنها را راضی کند مثل همان راهرو حبوبات! بعضی اوقات جواب های ساده و سطح پایین و بعضی اوقات نیز پاسخ های نژاد پرستانه و ناراحت کننده.
برای مثال در سال 2009 گوگل مجبور به عذرخواهی شد برای عکسی از میشل اوباما که هر وقت اسم او را جستجو میکردند یک میمون شبیه به آن نیز در نتایج ظاهر میشد. اما چرا گوگل باید آن نتایج را نشان میداد؟ به خاطر اینکه مردم اسم میشل اوباما را همراه با شباهت آن به میمون جستجو کرده بودند.
نرخ تبدیل کلیک و فاکتورهای دیگر از رضایت کاربر نشان میدهد که آنها چه جیزی میخواهند ببینند. در واقع این الگوریتم هدف کاربر گوگل هست که آنها را به کاربران نشان میدهد.
معنی رضایت هدف کاربر چیزی یعنی نمایش نتایج مرتبطی که گوگل درباره آن صحبت میکند. اما قبلا این موضوع معنای دیگری داشت. در واقع شامل صفحات وبی بود که در آنها کلمات کلیدی وجود داشت و کاربر نیز همان ها رو جستجو کرده بود. ولی الان به این معنی است که گوگل میخواهد صفحاتی را به کاربران نشان دهد که آنها انتطار دیدنش را دارند.
اساسا صفحات نتایج جستجو شبیه به راهرو حبوبات در سوپرمارکت است. این یک انتقاد نیست بلکه یک نظر است. من فکر میکنم این مورد بسیار مفید خواهد بود اگر نتایج جستجو را مانند راهرو سوپرمارکت در نظر بگیریم و به این توجه کنیم که چه نوع حبوباتی محبوب است؟ این ممکن است استراتژی محتوایی شما را در راه درست قرار دهد.
این همان دلیلی است که گوگل ویدئو های یوتیوب را در نتایج نمایش میدهد. این همان چیزی است که مردم میخواهند ببینند. به همان دلیل گوگل ویژگی اسنیپت را نشان میدهد و همان دلیلی است که بیشتر کاربران را راضی میکند. مردم ویدئو را مفید میدانند و به خاطر این گوگل نیز آن را نمایش میدهد. این یک نمایش تعصب در نتایج جستجو است ولی نه تعصب گوگل نسبت به یوتیوب بلکه تعصب گوگل نسبت به رضایت کاربرانش. پس اگر کاربری نسبت به ویدئوهای یوتیوب تعصب داشته باشد ، استراتژی شما چه خواهد بود؟ آیا همچنان میخواهید مطلب بیشتری بنویسید و لینک بیشتری بسازید؟ یا میخواهید محتوای خود را به سمتی ببرید که کاربر آن را میخواهد؟
بعضی اوقات سقوط در رنکینگ میتواند توجیحی بر این باشد که گوگل چطور هدف کاربر را تفسیر میکند. برای مثال : من شاهد بودم که چطور یک مطلب بازنویسی شده در صدر نتایج بود. محتوای اطلاعاتی در صدر نتایج و محتوای تجاری در ته نتایج دیده میشوند. هیچ اشتباهی در اینباره صورت نگرفته است و در واقع این کاربران هستند که هدف خود را تغییر داده اند.
برای اصلاح این وضع شاید شروع به لینک سازی کنید و یا کلمات کلیدی زیادی به صفحه اضافه کنید ولی این روش ها هیچ کمکی به رنک سایت شما نخواهند کرد. اصلاح چیزی که خراب نشده است هیچ فایده ای ندارد.
اگر سایت شما در رنکینگ سقوط کرده است دوباره آن را بررسی کنید. اگر هدف کاربر متفاوت تر از هدف محتوای شما است پس دلیل آنکه سایت شما چرا سقوط کرده است در مورد چیزی نیست که شما اشتباه کرده اید. آن میتواند درباره این باشد که گوگل تفسیر کرده است که هدف کاربر تغییر نموده است.
شاید به نظر برسد که در این بین توطئه ای در میان است یعنی گوگل با پایین آوردن صفحات شما میخواهد کلیک بیشتری روی تبلیغات خود داشته باشد. اما حقیقت این نیست. گوگل ۱۰ نتیجه اول را بر اساس هدف کاربر میچیند. پس اگر واقعا شما میخواهید ۳ رتبه اول را داشته باشید باید بر روی هدف کاربر تمرکز کنید تا محتوای خود را بر آن اساس بسازید.
مهم نیست شما چقدر برای سایت تجاری خود لینک بسازید شما هیچ گاه نخواهید توانست ۳ رتبه اول را در اختیار بگیرید اگر آنها در اختیار سایت های محتوا محور باشند. چونکه آنها دقیقا همان سایت هایی هستند که کاربران بدنبال آنها میگردند. من یکبار سایت تجاری دیدم که در عنوان و آدرس صفحه خود از کلمه “بررسی” استفاده کرده بود تا نشان دهد که مطلب خود تجاری نیست ولی متاسفانه آن هم کمکی نکرده بود.
اگر به مثال سوپرمارکت برگردیم بیشتر افراد شاید دو چیز مختلف میخواهند که در یک راهرو نیست ولی سوپرمارکت بسته به نیاز آنها پاسخ میدهد. الگوریتم های جستجو نیز به همی روال کار میکنند. این به معنی کلمه کلیدی مرتبط با واژه جستجو شده نیست. این مربوط به چیزی است که بیشتر کاربران انتظار دیدن آن را دارند. بعضی اوقات اینطور بیان میشود که چه مقدار لینک یک سایت دریافت میکند. ولی من مطمئن هستم که یکی از راه هایی که میتوان هدف کاربر را فهمید توسط لاگ کلیک است.
این مطلب رو از این لینک ترجمه کردم. البته قسمت هایی از متن رو حذف کردم که باعث سردرگمی کاربر نشود. شاید بزودی بقیه متن رو هم به این محتوا اضافه کنم. امیدوارم از این مطلب استفاده کنید. نکات خوبی در آن هست که خود من هم باید در پروژه ها بیشتر به این موضوعات دقت کنم.