در حالی که داده و تحلیل با نرخی سریعتر از همیشه در حال دگرگون کردن صنایع هستند، استراتژی ها و فرهنگ سازمانهای پیشرو می تواند نقشه راهی برای موفقیت سایر شرکتها باشد.
با اینکه داده و تحلیل آن در حال تغییر رقابت و هسته اصلی کسب و کارها در همه صنایع هستند، جای تعجب است که سازمانها اصرار بی رمقی برای پاسخ به این پدیده از خود نشان می دهند. در آخرین پیمایش جهانی ما روی این موضوع، پاسخ دهندگان اذعان داشتند که از آخرین پیمایش ما در سال 2017، تغییراتی که داده و تحلیل روی صنعت آنها داشته است چه به لحاظ دامنه و چه به لحاظ میزان تاثیر، همواره در حال افزایش است. با این وجود پاسخ دهندگان گفته اند بسیاری از واکنش های شرکت شان به این تغییرات، به جای در نظر گرفتن بهبودهای استراتژیک بلند مدت که برای دستیابی به موفقیت پایدار در یم محیط متلاطم لازم است، بیشتر موردی و فاقد عمومیت بوده است. (لینک: جدول تعاملی نحوه استفاده سازمانها از داده و تحلیل)
پیمایش نشان می دهد که فاصله بین پیشروها و جامانده ها در حال افزایش است چرا که سازمانها اشتیاق کمی برای پر کردن این فاصله دارند. بر اساس نتایج پیمایش، شرکتهایی با بیشترین رشد درآمدی و دریافتی ها، بخش عمده ای از این افزایش را از داده و تحلیل آن بدست آورده اند. پاسخ دهندگان از این شرکتهای موفق احتمالا سه برابر سایر پاسخ دهندگان می گویند که استفاده از داده و تحلیل به آنها کمک کرده است حداقل 20% درآمدها قبل از مالیات و بهره (EBIT) در سه سال اخیر افزایش یابد.
چگونه این شرکتهای پیشرو داده های خود را تبدیل به سرمایه می کنند و چگونه سازمانهایشان می توانند این فاصله را پر کنند؟ در راس همه دلایل، پاسخ دهندگان از شرکتهای پیشرو اجماع دارند که رهبرانشان هم برای داده و هم برای تحلیل، استراتژی های بلند مدت دارند. همچنین، این سازمانها، داده را هسته اصلی فعالیت های جریان کاری و تفکرات کارکنان قرار داده اند و آموزش کارکنان را بعنوان یک پیش نیاز برای ایجاد فرهنگ داده-محور در نظر گرفته اند. با همه اینها، این سازمانها اطمینان حاصل کرده اند که داده با کیفیت بالا و همچنین زیر ساخت های تکنولوژی های جدید برای دستیابی و رشد به مقیاس در شرکت نیز مهیا شده باشد.
پاسخ دهندگان در تمامی صنایع داده و تحلیل را به عنوان عاملی که زمین رقابت را زیر و رو کرده است، شناسایی کرده اند. 47 درصد پاسخ دهندگان گفته اند در سه سال گذشته داده و تحلیل، رقابت را بصورت قابل توجه یا اساسا از زیشه در صنعت شان متحول کرده است. هر چند که این درصد نشان می دهد ما در میانه تغییر هستیم، باید توجه داشت که نسبت به پیمایش قبلی 38 درصد اقزایش داشته است. وقتی سوال شد آنها چه تغییر رقابتی را مشاهده می کنند، غالبا پاسخ دادند تازه واردان جدید که کسب و کارشان بر اساس تحلیل داده است- همانطور که در پیمایش قبلی هم گفته بودند- اما باید توجه کرد سایر تغییرات نیز به سرعت در حال فراگیر شدن هستند (شکل 1). برای مثال شرکت کنندگان تقریبا 2.5 برابر بیشتر احتمال می دهند رقبای سنتی شان کسب و کار کاملا جدید داده-محور را شروع کنند و داده هایشان را با سایر شرکا تجمیع کنند. 40 درصد شرکت کنندگان گفته اند که شرکتها در حال ایجاد شراکت های داده ای در زنجیره تامین حود هستند که نسبت به سال قبل، 91 درصد افزایش داشته است.
در قیاس با پیمایش قبلی، برخی تغییرات رقابتی که با داده و تحلیل مرتبط بوده اند، فراگیر تر شده اند.
علیرغم افزایش تهدید های رقابتی، نتایج نشان می دهد که شرکتها در حال دست و پا زدن برای پیدا کردن مسیر خود هستند. چهار نفر از هر ده نفر پاسخ دهنده گفته اند شرکت هایشان در مواجه با این تهدید ها تصمیمات موردی و غیر جامع گرفته است.
داشتن یک استراتژی دقیق برای موفق شدن در همه ارکان کسب و کار حیاتی است و داده و تحلیل نیز از این قانون مسنثنا نیستند. اما نتایج مخاطرات ویژه ای که از پاسخ ناگهانی به تغییرات رقابتی حاصل از داده و تحلیل را برجسته می کند. در بین پاسخ دهندگانی که شرکت هایشان هنوز به اهداف داده و تحلیل نرسیده اند، دانش مشترکی از نداشتن استراتژی به عنوان اصلی ترین مانع موفقیت در حال گسترش است. و با تغییر زیاد نسبت به پیمایش قبل، پاسخ دهندگان غالبا مشکل خلق استراتژی را بعنوان بحرانی ترین جز در دستیابی به اهداف شرکت شناسایی کرده اند (شکل2). در بین شرکتهایی که موفق شده بودند به اهدافشان دست یابند، 21 درصد پاسخ دهندگان عامل اول موفقیت را داشتن استراتژی داده و تحلیل عنوان کردند که نسبت به پیمایش قبلی 14 درصد رشد داشته است.
در حال حاضر، خلق استراتژی رتبه اول چالش و دلیل موفقیا شرکت ها در داده و تحلیل ارزیابی شده است.
با یک نگاه سریع به فعالیت های شرکت های با عملکرد بالا می توان به اهمیت استراتژی پی برد. پاسخ دهندگان در این شرکتها با احتمال بالا استراتژی را عامل اصلی موفقیت شرکت خود می دانند، از هر 10 شرکت کننده سه پاسخ دهنده پاسخ مثبت دادند که البته در پیمایش قبل 15 درصد بوده است (نتیجه دو برابر شده است). در واقع پاسخ دهندگان از شرکتهای پیشرو 57درصد بیشتر نسبت به سایر هم رتبه های خود در سایر شرکتها گفته اند که استراتژی هایشان را بخاطر داده و تحلیل تغییر داده اند، در حالی که در پیمایش قبلی بین شرکتهای پیشرو و معمولی تفاوتی در این بخش دیده نشد. همچنین شرکتهای پیشرو ارزش پیاده سازی یک استراژی رسمی که تمامی فعالیت های داده و تحلیل را همسو سازد را درک کرده اند: 60 درصد آنها گفته اند این استراتژی ها کاملا/غالبا همسو شده است، در مقایسه با 44% در سایر شرکت ها.
هر چند تمرکز بر استراتژی مهم است، نتایج نشان می دهند یکی دیگر از کلیدهای موفقیت، ایجاد فرهنگ داده محور یا ایجاد یک سری عاداتی است که استعدادها، ابزارها و تصمیم گیری بر مبنای داده را تجمیع می کنند تا داده را بعنوان پشتیبان پیش فرض فعالیت های سازمان جانمایی کند. ما درباره ده تا از بهترین عاداتی که می توانند به ایجاد فرهنگ مبتنی بر داده در سازمان کمک کنند، سوال کردیم و شرکتهای پیشرو در قبول و اجرای تنها یکی از این ده مورد نسبت به سایر شرکتها خیلی جلوتر بودند.
در بین این ده عادت، پاسخ دهندگان در همه شرکتها ادعا کردند که کلیدی ترین عامل استفاده مداوم کارکنان از داده ها برای تصمیم گیری ها است. افرادی که موفق به اجرای این عادت در شرکتهای خود شده بودند حدودا دو برابر در رسیدن به اهداف داده ای و تحلیلی موفق بوده اند و 1.5 برابر از سایر شرکتها رشد 10درصدی در سه سال گذشته را گزارش کرده اند.
بزرگترین تفاوت ها بین شرکتهای پیشرو و سایر شرکتها سرنخ های بیشتری را برای یافتن عادات موثر بعدی فراهم می آورند. برای مثال پاسخ دهندگان در شرکتهای با عملکرد بالا گفته اند با احتمال بیشتری یکی از رهبران آنها در سطح مدیران ارشد روی بحث داده مسلط بوده و ابزارهای سلف سرویس داده ای در اختیار کارکنان اجرایی قرار داده شده است و فرهنگ سازمانی که تکرارهای سریع (چرخه های نوآوری) و تحمل شکست را پشتیبانی می کند، ایجاد شده است (شکل 3)
عواملی که شرکتهای پیشرو در حوزه داده و تحلیل را ازدسایرین متمایز میکند عبارتند از رهبری داده در سطح ارشد، دسترسی فراگیر به داده، و فرهنگی که تحمل سکشت را دارد
آموزش نیز بعنوان یک عامل متمایز کننده در بین 5 چالش اول برای رسیدن به اهداف شرکت و داشتن نیروی کار با دانش داده و تحلیل رتبه بندی شده است. در حالی که شرکت کنندگان گفته اند آنها روزانه در پی تشویق و تحریک کارکنان برای استفاده از داده هستند، شرکتهایی که عملکرد بالا ندارند دو برابر نسبت به شرکتهایی که عمکلرد بالا دارند، این چالش را (عدم کار کردن کارکنان با داده) به فقدان آموزش درست در حوزه های داده مرتبط می دانند. آنها کمتر از شرکتهایی که عملکرد بالا دارند می گویند که همه سطوح کارکنان –مدیران ارشد، مدیران، یا کارکنان اجرایی- در مورد مباحث داده آموزش دیده اند. (شکل 4).
در شرکتهایی که در حوزه تحلیل و داده پیشرو هستند، کارکنان شان در تمامی سطوح بهتر از سایر شرکتها مفاهیم داده را آموزش دیده اند.
یکی دیگر از جنبه های ایجاد فرهنگ داده محور جذب و نگهداری افراد مستعد این حوزه است که هم شرکتهای پیشرو و هم سایر شرکتها به آن اشاره کرده اند. همانند پیمایش قبلی، بزرگترین نیاز شرکتها مهارتهای تحلیل داده است، در حالی که پاسخ دهندگانی که از مدیران ارشد نبوده اند نیز نیاز به مترجمان داده و دانشمندان داده را مطرح کرده اند. اگر چه اتوماسیون در همه جنبه های زندگی دیجیتال در حال فراگیر شدن است، مدیریت داده ها با همه این تغییرات هنوز کار انسانی است و این امر اهمیت بیشتر استعدادهای داده ای خوب را پر رنگ تر می کند. نیمی از شرکت کنندگان گزارش داده اند که فرآیندهای کلیدی مدیریت داده شرکت هایشان- از مصرف و تمیز کردن داده ها برای ردیابی کیفیت داده ها ، گزارش گیری و تصویرسازی در داده ها- تا حدی خودکار شده اند.
یکی دیگر از خصیصه های فرهنگ داده محور حصول اطمینان از وجود تکنولوژی های لازم برای پشتیبانی فعالیتها و بهر برداری از داده و تحلیل است. بر مبنای نتایج، شرکتهای پیشرو نسبت به سایرین با احتمال بیشتری معماری داده ای مدرن را پیاده سازی کرده اند (شکل 5). در واقع، معماری داده دومین-مهمترین چالش (بعد از استراتژی) برای رسیدن به اهداف داده ای سازمان رتبه بندی شده است.
شکل 5
ما به تجربه می دانیم که یک معماری داده قوی، به سازمانها امکان می دهد که داده ها را به سرعت جمع آوری کنند و به اشتراک بگذارند. با این امر کارمندان عملیاتی به داده هایی که می خواهند دسترسی دارند و می توانند از آنها بهره لازم را ببرند. همچنین به ایجاد و حفظ سطح بالایی از کیفیت داده های مورد نیاز برای پشتیبانی از تصمیم گیری مؤثر بر پایه داده کمک می کند. نتایج ما نقش مهم داده با کیفیت در استفاده از تحلیل را خاطر نشان می کند: شرکتهای پیشرو از داشتن داده های با کیفیت در قیاس با سایر خبر داده اند. در بین پاسخ دهندگان داده بی کیفیت مهمترین مانع برای استفاده کارکنان از داده برای تصمیم گیری برشمرده شده است.
نتایج پیمایش نشان می دهد سازمانهایی که عملکرد بالا دارند بهتر از سایر شرکتها با بکارگیری استراتژی و فرهنگ داده محور قوی به اهداف داده و تحلیل خود دست پیدا می کنند و از رقبا فاصله می گیرند. مراحل زیر اقداماتی است که مدیران ارشد شرکتها می توانند در حوزه داده و تحلیل اتخاذ کنند تا به شرکتهای پیشرو بازار قبل از اینکه خیلی دیر شود، برسند.