ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی هاشمی
مرتضی هاشمی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

آداب دعوت از اساتید خارجی

? مرتضی هاشمی


?️ هر سال دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی از برخی اساتید شناخته شده در هر رشته برای سخنرانی و شرکت در سمینارهای ایرانی دعوت می‌کنند. برخی از این دیدارها و ارتباطات برای یک رشته‌ی خاص دانشگاهی تاریخی و تاریخ‌ساز هم محسوب می‌شوند؛ مثل مسافرت یورگن هابرماس و ریچارد رورتی و امانوئل والرشتاین و امانوئل کاستلز و مایکل بوراووی به کشور. جلسات سخنرانی و سمینار این اساتید معمولا با اشتیاق زیاد دانشجویان و اساتید همراه می‌شود. گاه حتی عکاسان صفحه‌ی اندیشه‌ی روزنامه‌ها در جلسات حضور دارند و روزنامه‌ها نیز به صورت گسترده اخبار دیدارها را دنبال می‌کنند. شاید انتظار داشته باشید که بعد از این توصیف در مذمت این استقبال از اساتید خارجی چیزی بگویم. اما برعکس، این اشتیاق عامه به شنیدن نظرات جدید و دیدار با اساتید برجسته و تامل در مورد نظریات متاخر نشان از فرهنگ نخبگی و اقبال به دانایی است. این دوست‌داری دانش از جنبه‌های زیبای فرهنگ ایرانی‌ست. اما چند ملاحظه و نکته:


?️ کارنوال شدن این دیدارها، به خودی خود، بد نیست. خیلی از دانشجوهای دوره‌ی کارشناسی با همین تک دیدارها و سخنرانی‌ها انگیزه‌ی بیشتری برای انتخاب راه دانشگاه و علم پیدا می‌کنند. چه بسا متفکرانی از بین همان دانشجویان ساخته شود و آن دیدارها نقطه‌ی عطفی در زندگی‌شان باشد. در زندگی‌نامه‌ی بسیاری از اساتید داستان‌های مشابهی را خوانده‌ایم.


?️ در عین حال، سر و کله زدن با خودِ اساتید و متفکران برجسته‌ی خارجی (عمدتا اروپایی و آمریکایی) باعث شکسته‌شدن بت‌های ذهنی می‌شود که ما از آنها ساخته‌ایم. مکانیزم معیوبی که فقط از راه ترجمه‌ی متون تخصصی با متفکران فرنگی برخورد پیدا می‌کند، ناخودآگاه از آنها خدایگانی غیرقابل قیاس با ما می‌سازد. گام ابتدایی برای شکستن این بت‌ها و بازیابی قدرت تفکر مستقل روبرو شدن با این متفکرین در دنیای واقعی و مبادله‌ی علمی‌ست.


?️ اما سخنرانی‌های معمولی اساتید فرنگی آن نتیجه‌ی نهایی مورد نظر را نخواهد داد. باید گروهی از دانشجویان برتر (ارشد و دکترا) از مدتی قبل جلسات خوانش متون استاد مزبور را تشکیل دهند. بعد در جلسه‌ای خصوصی و با حضور تعداد محدود به مباحثه و مناظره با آن استاد بپردازند.


?️ در واقع این تفاوت کنفرانس و مدرسه‌ی تابستانی است. در کنفرانس هر پژوهشگر بیست دقیقه فرصت ارائه مطلب را دارد و ده دقیقه هم به سوال و جواب اختصاص خواهد داشت. لزوماً اتفاقات بزرگ در کنفرانس‌ها نمی‌افتند. همایش‌های علمی بیش از هر‌چیز برای شبکه‌سازی محققین حوزه‌ی خاص و شناسایی کارهای مشابه پژوهشی که شما در دست دارید اهمیت دارد. اما کارگاه یا مدرسه‌ی تابستانی دوره‌ی فشرده‌ای‌ است با موضوعی واحد. معمولاً بیش از سه روز طول می‌کشد و همراه با مشارکت فعال تمام شرکت‌کنندگان است. در مدرسه‌ی تابستانی سخت است که شنونده‌ی آزاد باشی. فعالیت‌های متنوع نگارش و مباحثه‌ی گروهی و حتی تفریح جمعی طراحی می‌شوند که شرکت کننده را مجبور می‌کند با دیگر محققین تعامل داشته باشد. به دلیل مدت طولانی‌تر مدرسه‌ی تابستانی، ناخودآگاه سلسله مراتب دانشگاهی و سنی از بین می‌رود. بعد از مدتی می‌بینید که دانشجوی تازه‌وارد با استاد مسن گفتگو می‌کند و محققین از رشته‌های بسیار متنوع پژوهش خود را با زبان ساده به هم توضیح می‌دهند. این باعث غنای مدرسه‌ی تابستانی می‌شود.


?️ اساتید و متفکران خارجی را برای کارگاه و مدرسه‌ی تابستانیِ چند روزه و با حضور تعداد محدودی دانشجو و استاد دعوت کنید، نه فقط چند سخنرانی عمومی و کارنوالی.

دانشگاهمدرسه تابستانیکنفرانسعلوم اجتماعی
تأملات جامعه‌شناسانه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید