ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی هاشمی
مرتضی هاشمی
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

اخلاق داوری رساله و کتاب و مقاله

? مرتضی هاشمی


?️ مجلات علمی‌-پژوهشی معتبر از سیستم "پییر ریویو" (peer-review) یا "ارزیابی همکار" استفاده می‌کنند. یعنی دو داور ناشناس مقاله‌ی علمی مورد نظر را می‌خوانند و داوری می‌کنند که آیا اعتبار کافی علمی دارد یا نه. برخی از انتشاراتی‌های علمی هم از یک داور ناشناس برای ارزیابی کتاب قبل از انعقاد قرارداد چاپ با نویسنده کمک می‌گیرند. از چهار سال پیش تا به حال برای برخی مجلات جامعه‌شناسی و یک انتشارات تخصصی انگلیسی داوری می‌کنم. در این مدت از رساله‌ی دکترایم هم دفاع کردم. همه‌ی این مسائل به شکل‌گیری این سوال انجامید که ما با چه معیاری محصولات پژوهش همکاران‌ دانشگاهی‌مان را داوری می‌کنیم و یا داوری می‌شویم؟


?️ تا اینجا به این نتیجه رسیده‌ام که داوری فرمی بهترین و عادلانه‌ترین نوع قضاوت در مورد محصولات فکری‌ست. این موضع را اینطور می‌توان شرح داد:


?️ مثلاً فرض کنید مقاله‌ای با ادعایی شاذ در مورد خوانشی جدید از نیچه را باید داوری کنید. ایده ی مقاله با آنچه شما از نیچه می‌شناسید تفاوت دارد. آیا نویسنده دچار بدخوانی شده؟ یا نابغه‌ای‌ست که تفسیری جدید و ناشنیده ارائه کرده؟ تاریخ اندیشه به ما می‌گوید که بسیاری از تفاسیر مهم از کارهای متفکرین در ابتدا با مقاومت دانشگاهیان مواجه شده‌اند. چون با فهم آنان از خوانش صحیح منطبق نبوده است. اما امروز می‌دانیم که آن تفاسیر نبوغ‌آمیز بودند، نه ناشی از بدخوانی.


?️ راه حل داوریِ فرمی است. یعنی به غیر از داوری در مورد شکل نگارش مقاله (مقدمه و نتیجه‌گیری و شفافیت نگارش و غیره) داور باید در مقابل شنیدن سخن شاذ خویشتن‌داری کند. به نفی و رد سریع و غریضی حرف‌های نامانوس متوسل نشود. بلکه بسنجد که آیا فرم استدلال به صورت کلی قانع‌کننده است یا نه‌. نویسنده شواهد کافی برای تایید نظرش را ارائه کرده یا نه. استدلال به صورت منسجم ارائه شده یا نه‌ و قس علی هذا.


?️فرض کنید باید مقاله‌ای را داوری کنید و با موضع نظری نویسنده موافق نیستید. یا حتی این موضع نظری را به دلایلی نامناسب برای جامعه‌ می‌دانید. اما نویسنده استدلال را به خوبی و با انسجام صورتبندی کرده. چه باید کرد؟ من چنان مقاله‌ای را تایید می‌کنم. چرا؟ چون بر اساس دیدگاه فرمی اصولاً دانش به صورت فردی تولید نمی‌شود. دانش امری اجتماعی‌ست. کسی دیدگاه الف را منتشر می‌کند. دیدگاه ب در نقد دیدگاه الف شکل می‌گیرد. دیدگاه ج به نوعی سنتز می‌رسد و قس علی هذا. قرار نیست یک نویسنده تمام حقیقت را به کلی و طوری که مورد وفاق همگان باشد عرضه کند. در طی فرآیند رفت و برگشتی و برخورد دیدگاه‌هاست که دانش شکل می‌گیرد. اگر دیدگاهی اجتماعی در مورد تولید علم و دانش را بپذیریم، تنها قضاوت ارزشی محدود خودمان را مبنای داوری تولیدات فکری دیگران قرار نمی‌دهیم.


?️ خلاصه اینکه؛ داور باید در مقابل سخن به ظاهر نامانوس یا حتی شاذ خویشتن‌داری کند‌. گذشته از این، دانش را محصول اجتماع علمی بداند، نه تنها محصول یک کار از یک پژوهشگر. یعنی داور باید بیشتر به افق طرح یک نظر خلاقانه بیاندیشد، تا مطلوبیت بلافصل یک استدلال. پیدا کردن این دید هم به نوعی تهذیب علمی و کنترل احساسات و تلاش فردی برای خویشنن‌داری نیاز دارد.


?پ.ن. حیطه‌ی کار من فلسفه و علوم اجتماعی‌ست. در مورد باقی رشته‌ها قضاوت نمی‌کنم.

مقالهرسالهکتابدانشگاهداوری
تأملات جامعه‌شناسانه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید