ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی هاشمی
مرتضی هاشمی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

چطور اختلافات را صورتبندی کنیم؟

? مرتضی هاشمی

?️ در خبرها آمده بود که گروهی از خداناباوران/آتئیست‌های آمریکایی در خواست کرده بودند که عبارت "ما به خدا توکل می‌کنیم" (In God We Trust) از روی دلار حذف شود‌. اما دیوان عالی آمریکا با این درخواست مخالفت کرده است. یاد خاطره‌ای از حدود چهارده سال پیش و دوران کارشناسی در دانشگاه علامه طباطبایی افتادم.

?️ در آن دوران با چند نفر از همکلاسی‌ها تصمیم گرفتیم که انجمن دانشجویی جامعه‌شناسی را بعد از مدت‌ها فترت زنده کنیم. انتخابات پرشوری برگزار شد و تمام اعضای گروه پنج نفره‌ی ما به انجمن راه پیدا کردند. چون روی بروشورهای تبلیغی‌مان نوشته بودیم "يَا عَالِماً لا يُعَلَّمُ" تصمیم گرفتیم که تا پایان سال بر روی پوستر فعالیت‌ها و اعلامیه‌هامان هم همین عنوان را بنویسیم. در همان ایام تعداد قابل توجهی از بچه‌های دانشکده‌ی علوم اجتماعی به شعبه‌های مختلف سوسیالیسم گرایش داشتند و در تحت تاثیر قرار دادن فضای دانشکده با انجمن اسلامی‌ِ اصلاح طلب و بسیجی‌ها رقابت می‌کردند. انجمن علمی دانشجویی هم سعی می‌کرد صنفی و اکادمیک بماند و وارد این دسته‌بندی‌ها نشود‌. یک روز یکی از مشهورترین‌ِ همین دوستان سوسیالیست که الان روزنامه‌نگار شده‌است یک بار در جمع دوستان با زبان تندی به من حمله کرد که "شما انجمن را ایدئولوژیک کردید. این نهادی انتخابی‌ست و نباید از بسم الله و غیره استفاده کنید و باید بی‌طرف باشید." من هم با شنیدن تهمت ایدیولوژیک بودن از کسی که ایدئولوژی (از نوع سوسیالیستی یا مارکسیستی) ویژگی بارز شخصیتی‌اش است از کوره در رفتم. مدام می‌گفتم "تو به من می‌گویی ایدئولوژیک؟ تو؟" بحث‌مان بالا گرفت که یکی از هم‌کلاسی‌های دیگر وارد شد. او هم روزنامه‌نگار مشهوری‌ست و از خانواده‌ای مذهبی آمده. با خونسردی وارد بحث شد. با اشاره به من گفت آرام باشم و رو به هم‌دانشکده‌ای مارکسیست کرد و گفت: "اینها به صورت دموکراتیک روی کار آمده‌اند و نماینده‌ی بچه‌ها هستند و نگارش عبارت يَا عَالِماً لا يُعَلَّم در اعلامیه‌ها هم مصوبه‌ی انجمن است." همین که مساله اینطوری صورتبندی شد، هم‌دانشکده‌ای سوسیالیست قانع شد. واقعا قانع و ساکت شد.

?️ بعدها زیاد در مورد همان لحظات کوتاه و رفتار خودم فکر کردم. برخی از نتایجی که گرفتم را اینجا می‌نویسم:

?️۱. مهم است که مشکل و مبحث را چطور صورتبندی می‌کنیم. صورتبندی و شناخت مساله نیمی از راه حل آن است‌. می‌توانیم یک دعوا را فقط با دیدن دو جبهه و دو نوع منافع و دو نوع ایدئولوژی ببینیم. آن‌وقت تنها کار حذف رقیب یا به حاشیه راندن دیگران است. همانطور که من و آن دوست دیگر داشتیم به فریاد زدن می‌رسیدیم. راه دیگر تلاش برای قرار دادن مساله در چارچوبی‌ست که رد کردنش برای هر دو طرف دشوار باشد. نوعی مصالحه که تا حدودی مشکل را رفع کند. لازم نیست همیشه به راه حل دائمی و ریشه‌کن کردن اختلافات بیاندیشیم.

?️۲. این نوع بازبینی صورتبندی مشکل نیاز به صبر و خویشتن‌داری و شنیدن دارد. ادعای آن هم‌دانشکده‌ای سوسیالیست حتما گزاف بود. اما من نباید با شنیدن سخنی گزاف به راحتی از کوره در می‌رفتم. صبر و بردباری و خویشتن‌داری کمک می‌کند که قوای اندیشه بیشتر به کار بیافتند و ابعاد دیگر داستان را ببینیم. صبر و خویشتن‌داری در زمانه‌ی بحران هم مهارتی‌ست که با ممارست و تمرین به دست می‌آید. کسب این آرامش خود بخشی از زندگی متمدنانه است؛ در برابر حالت طبیعی برافروختگی یا وادادگی در حین بحران. میزان بلوغ فردی و اجتماعی را هم می‌توان با همین سطح خویشتن‌داری در مباحثه در مورد موضوعات مورد مناقشه دریافت.

?️۳. یک امر را باید به عنوان واقعیت بپذیریم؛ وجود مناقشه و منافع متضاد جزوی از وضعیت و شرایط انسانی است. تا زمانی که انسان در این دنیا زندگی می‌کند، این اختلافات موجود خواهند بود. بارزترین حیطه‌ی اختلافات در سطح کلان هم امور مربوط به سیاستگذاری‌ست؛ سیاستگذاری در مورد حجاب، سیاستگذاری در مورد شبکه‌های اجتماعی، سیاستگذاری آموزشی و غیره. اگر بخواهیم به نوعی مصالحه در این زمینه‌ها برسیم و مسائلی که نیم‌قرن تنش‌زا بوده‌اند را تا حدودی رفع و رجوع کنیم، باید خویشتن‌داری را بیاموزیم. باید اجازه بدهیم که صورتبندی‌های جایگزین هم مطرح شوند. شاید تمام جنگ فرسایشی و دائمی ما به خاطر صورتبندی بد مشکل است. شاید خیلی از مشکلات ما ناشی از این توهم است که زمانی کار یکسره می‌شود و اختلافی نخواهد بود.

دانشگاه علامه طباطباییمصالحه اجتماعیخویشتن‌داریسیاستگذاری
تأملات جامعه‌شناسانه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید