? مرتضی هاشمی
?️ این روزها چند بحث آنلاین و به ظاهر بیربط به هم در گرفته که یک نکتهی مشترک دارند: عدم استفادهی درست از مفاهیم. سعی میکنم به صورت کوتاه این نکتهی، به گمان من، مهم در مورد نحوهی استفاده از مفاهیم را توضیح دهم.
?️ مسیح علینژاد در یک سخنرانی گفته که او را به اسلامهراسی متهم میکنند. در حالی که "آنچه هراس دارد قوانین اسلامی و شریعت هستند. پس من حق دارم اسلامهراس باشم" (نقل به مضمون). شبیه این استدلال را اخیراً از مهمانان بیبیسی فارسی هم زیاد میشنویم. اما مشکل این استدلال چیست؟ اسلامهراسی یا Islamophobia مفهومی متمایز از آن چیزی است که علینژاد میگوید. علینژاد بنابر توصیف خودش از قوانین اسلامی خوشش نیامده یا خاطرهی خوبی ندارد. این عدمعلاقه یا بیزاری یا Dislike و Hatred از قوانین اسلامی یا نحوهی اِعمال آن قوانین است. اما فوبیا در مفهومی مثل اسلاموفوبیا (یا اسلامهراسی یا بیزاری از اسلام) فرق دارد: فوبیا بنا به تعریف یعنی ترس بیماریگونه و هراس نامعقول و Irrational Fear. مثلاً کسی که جرموفوبیا یا Germophobia یا هراس از میکروب دارد، دچار نوعی اختلال روانی است که باعث اضطراب و نگرانی و حتی عصبانیت از برخورد با اجسامی میشود که کثیف پنداشته میشوند: مثل میلهی اتوبوس یا میز کتابخانهی عمومی و غیره. کسی که به تمیزی اهمیت میدهد جرموفوب نیست. کسی که اختلال روانی دارد و جرم را همه جا میبیند و از آن اجتناب میکند و دستانش را چندین بار در آب میشورد، جرموفوب است. به همین منوال، اگر کسی مثل مسیح علینژاد از اسلام یا قوانین اسلامی تبعیت نمیکند یا دوستشان ندارد، آزاد و مختار است. اما اسلامهراسی یک معضل و مشکل فردی و اجتماعی و سیاسی است. برای شناخت تبعات منفی اسلامهراسی و مبارزه با آن هم نیاز نیست حتماً مسلمان باشی. اسلامهراسی باعث تبعیض علیه بیگناهان و اتخاذ سیاستهای ضدمهاجرتی و ضدانسانی شده که هیچ دلیل واقعی و مبتنی بر شواهد اجتماعی ندارد. این هراس کمکی به حل مشکلات و پیشرفت نمیکند. تنها از بین مسلمانان قربانی میگیرد.
?️ مفاهیم معنا دارند. به معنا و تعریف آنها توجه کنیم و در بحثهای عمومی از آنها با مسئولیتپذیری بیشتری استفاده کنیم.