ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی رویتوند
مرتضی رویتوند
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

موفقیت وجود ندارد!

آقای همتی همسایه دیوار به دیوار ما است و سال‌هاست تنها زندگی می کند. این آقای همتی روحیه انتقادی دارد و تقریبا به همه آدم‌ها و سبک زندگی‌ها انتقاد دارد. همین چند وقت پیش که در پارک نشسته بود بی‌مقدمه گفت: «این دکتر اصغرزاده بسیار آدم فرصت‌طلبی است!» من که دکتر اصغرزاده را می‌شناختم تعجب کردم چرا که دکتر اصغرزاده یکی از بهترین دکترهای شهر است. آقای همتی در توضیح ادعایش گفت: «دکتر اصغرزاده از بیماری مردم سو استفاده می‌کند!» نقد بعدی آقای همتی به «استیفن هافکینگ» بود که در مورد او گفت: «این هافکینگ اصلا کار خاصی نکرده ست! او محصول امپریالیسم غرب است!» تا آمدم ادعایش را بررسی کنم به خودم هجوم آورد و گفت: «تو هیچ نویسنده نیستی! حتما با رانت و پارتی کتاب چاپ کرده‌ای!» لبخندی تحویلش دادم که شاید بیخیال من شود اما او ادامه داد: «بهتر است با تلاش به جایی برسی!» ترجیح دادم سکوت کنم اما او به انتقادهایش ادامه داد. او گفت: «این مهندس رحمانی هم نبین موفق شده است و عضو هیئت مدیره نظام مهندسی است، من می‌دانم او مهره نظام است! اصلا به نظرم هر کسی مهندس می‌شود یک زد و بندی داشته است!» وقتی دیدم او دست‌بردار نیست تصمیم گرفتم بیشتر از نظراتش بهره‌مند شوم! برای همین گفتم: «نظر شما در مورد خانم نظری چیست که برای خودش یک شرکت درست و حسابی دارد؟» آقای همتی با صدای بلند خندید و در ادامه خنده‌اش گفت: «او را می‌گویی؟! او هر چه دارد از پول پدرش است!» در مورد دوستم حسین که در فرانسه در مقطع دکترا درس می‌خواند پرسیدم. آقای همتی دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «پسرم فریب آدم‌ها را نخور! شک نکن او هم چیزی از روحش را فروخته است که به آنجا رسیده است! بگذار خیالت را راحت کنم! به نظر من پروفسور سمیعی هم با تلاش موفق نشده است! حتما چیزهایی هست که ما نمی‌دانیم!»

دیگر هم‌کلام شدن با آقای همتی صلاح نبود. برای همین خداحافظی کرد و به خانه رفتم.

شاید برایتان جالب باشد که اقای همتی خودش چگونه زندگی می کند. عرض کنم خدمتتان که آقای همتی پنجاه و چند سال سن دارد. فقط چند کلاس درس خوانده و ترک تحصیل کرده است. چند ماهی در شرکت پدرش کار کرده است و خیلی زود استعفا داده است. پس از آن تا همین حالا با ارثی که پدر‌بزرگش برایش گذاشته زندگی کرده است...


مرتضی رویتوند

روزنامه ولایت

طنزموفقیتتلاشیادداشت طنزفکاهی
من؟ کمی نویسنده. کمی روزنامه‌نگار. کارشناس ارشد ادبیات فارسی. کتاب‌هام: «بی‌حوصلگی»، «صندلی شماره هفتصد و پنجاه و پنج»، «زرافه‌بودن یا زرافه‌نبودن؟»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید