ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی ابیلی
مرتضی ابیلی
مرتضی ابیلی
مرتضی ابیلی
خواندن ۱ دقیقه·۸ روز پیش

جاده‌ی زیبای اسالم

#دنده عقب‌با‌‌‌‌‌اتوابزار

وای که چقدر خوش گذشت.

داستان از این قراره که توی جاده های پر پیچ وخم و‌‌ زیبای ومه الود اسالم بودیم، که ناگهان ماشین خاموش شد،من و خانواده ام تنها و بی کس وسط جاده بسیار خطرناک اسالم گیر افتادیم اصلا انگار وارد فیلم ترسناک شده بودیم،جاده لغزان ومه‌الودبود ،درختان‌ترسناک‌ بودند انگار میخواستند مارا در خود بکشند،صدای حیوانات وحشی و درنده هم از بالای جنگل می امد‌‌ و هوا درحال تاریک شدن بود،گوشی ها انتن نداشتند و ما بسیار ترسیده بودیم که ناگهان ماشین امدادکه درحال عبور از ان سمت جاده بودرا دیدیم،ما اورا میدیدیم ولی اواصلا هواسش به ما نبود و ما با چراغ های گوشی برای اون دست تکان دادیم او متوجه این کار شد و سریع خود رابه ما رساند ما برای او داستان رو تعریف کردیم و او بسیار ناراحت شد که چرا زودتر به داد ما نرسیده بود،او با ماشین خود مارا با خود برد وماشین را هم با خود میکشاند و بعد از عبور از از اونجا ما به شهر خلخال، شهری که به مهمان نوازی معروف هست رسیدیم.

ما از ماشین امداد تشکر کردیم و او رفت ماهم در خلخال که شهر خودمان هست ماندیم ما اهل روستای خمس هستیم روستایی که در شهر خلخال هست ما هرسال برای مسافرت به روستای خودمان میرویم ولی اون سال یه خاطره‌ی بسیار جذاب ترسناک برای ما اتفاق افتاد.

(ممنون از شما که وقت خود را صرف خواندن خاطره‌ی من کردید.)

باتشکر مرتضی ابیلی.

رسیدیم شهری که به مهمان نوازی معروف هسترسیدیم

ماشیندنده عقب با اتو ابزارجاده
۳
۰
مرتضی ابیلی
مرتضی ابیلی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید