علل بدخلقی و راه های درمان آن می تواند مقالات زیادی را به خود اختصاص دهد و می تواند بارها و بارها شما را به خود جذب کند زیرا این مورد را همگی ما تجربه کرده ایم مخصوصا صبح هایی که به قول معروف از دنده ی چپ بیدار می شویم اما نگران نباشید ما در اینحا راه حل هایی را داریم که ممکن است تا کنون جایی نخوانده باشید و برای تان مفید واقع شود اگر خوشتان آمد ما را به دوستان بد خلق خود معرفی کنید.
داشتن روحیه بد و بی حوصلگی می تواند کل انرژی ما را در طول روز بگیرد و باعث عدم تعادل در ما شود. اما چرا این اتفاق می افتد آیا می توانیم در مورد آن کاری انجام دهیم؟ این حس و حال می تواند از کوچکترین اتفاقات روزمره نشأت بگیرد مثلا دیر از خواب بیدار شده اید و برای رسیدن به سر کار عجله دارد در نتیجه نتوانسته اید صبحانه بخورید و سپس در ترافیک گیر افتاده اید و این اتفاقات همگی دست به دست هم داده اند تا حال شما را به هم بریزند. حال می خواهیم دلایل آن را از لحاظ علمی با هم مورد بررسی قرار دهیم.
در ادامه ابتدا علل بدخلقی و راه ای درمان آن و دلایل بروز آن و عواقب آن را بیان می کنیم و سپس راه های درمانی آن را نسز برای شما بیان می کنیم.
برخی محققان و روانشناسان معتقدن که این بی حس و حالی از کمبود اعتماد به نفس نشأت می گیرد. این تحقیقات نشان می دهند که وقتی مردم از قدرت اراده خود استفاده می کنند تا از وسوسه های روزمره خودداری کنند آن ها در حال تخلیه منابع شناختی هستند. در واقع اگر درگیر ممنوعیت های خاصی هستید؛ مثلا رژیم غذایی خاصی را باید رعایت کنید؛ ممکن است در یک رستوران سر کوچکترین کم کاری بر سر گارسون فریاد بکشید زیرا بی ارزش ترین چیزها می توانند خیلی سریع شما را تحریک کنند. در واقع هر چه انسان و خواسته هایش را محدودتر کنیم امکان تریک پذیری او را بیشتر می کنیم.
می توان این تحریک پذیری را نوعی آستانه تحمل نامید که وقتی از آن خط و آن حد بگذرد خود را به صورت عصبانیت، زودرنجی و یا بدبینی نشان دهد.
همه این عوامل باعث می شوند که فشار خون شما مدام در حال نوسان کردن باشد و سطح هورمون استس کرتیزول را افزایش دهند و همین امر تعادل شما را به هم ریخته و شما را متلاطم تر و آشفته تر می سازد. ما دلایل ایجاد این بدخلقی را به شما گفتیم اما باید بدانید که این حس و حال باعث افزایش ضزبان قلب شما، بالا رفتن فشار خون و کم کردن توانایی هضم غذا می شود و کمترین تاثیر آن این است که در انتهای روز احساس بی حوصلگی و خشکی و بد خلق بودن در شما بدتر می شود.
این بدخلقی حتی بر روی وسعت دید شما نسبت به جهان اطراف تأثیر می گذارد مثلا اگر حال تان خوب باشد میزان بیشتری از اتفاقات و زیبایی های اطراف خود را خواهید دید اما بدخلقی باعث کاهش وسعت دید شما می شود.
خوشبختانه بد خلقی یک حالت مداوم و پایداری از افسردگی نیست و هنوز می توانید راه حل هایی برای مقابله با آن پیدا کنید.
خوردن : از لحاظ تئوریکی کارهایی که شما را خوشحال می کند و برای شما لذت بخش هستند می توانند در بد خلقی شما و کاهش آن تاثیر داشته باشند؛ اما مواد غذایی به گونه ی دیگری عمل می کنند اگر بدخلق می شوید می تواند به این دلیل باشد که یک سری مواد غذایی به بدن شما نرسیده است و قند خون شما پایین است. وجود اسیدهای چرب در غذاها نیز می توانند بسیار مؤثر باشند و یا خوردن غذاهای تند می تواند همان کاری را با شما بکند که ورزش می کند یعنی ترشح اندروفین را افزایش می دهد اما نکته ای که در اینجا هست این است که باید بیش از حد از آن ها استفاده نکنید.
گاهی ببینید می خواهید در انی حس و حال بد چه کاری انجام دهید و چه چیزی برای تان لذت بخش است مثلا شکستن ظروف قدیمی، پاره کردن و مچاله کردن کاغذ، داد زدن، شکستن تخم مرغ و ... .
بهتر است گاهی آرام و ساکت بنشینید و به حرف ها و دردل های خودتان گوش کیند و با خود خلوت کنید و ببینید چه چیزی شما را این حال و روز انداخته و چه چیزی می تواند آن را تسکین دهد مثلا یک خواب طولانی مدت، مسافرت رفتن و یا کارهایی از این دست.
تحقیقات در طی 12 سال در دانشگاه هاروارد نشان داده است که سرسخت بودن می تواند به عنوان کلیدی باشد نه تنها برای حفظ بقا بلکه برای رشد و شکوفایی شخصیتی و سه صفتی که این سر سختی را ایجاد می کنند شامل :
چالش، تعهد و کنترل است.
چالش: توانایی یک فرد در مشاهده مشکلات یا عوامل استرس زا را به عنوان چالش ها و فرصت ها توصیف می کند. فرد سختکوش می پذیرد که تغییر و موانع بخشی از زندگی است و بنابراین ، با سختی هایی که پیش می آید ، سازگارتر است.
کنترل: شامل عدم دیدن خود به عنوان قربانی ناتوان یا در رحمت مشکلات است. این شامل کسی است که احساس قدرت خود را داشته باشد و این عقیده را داشته باشد که می تواند در روند زندگی خود تأثیر بگذارد. افراد سختکوش احساس می کنند می توانند اقداماتی انجام دهند که به آنها در رسیدن به اهداف کمک می کند. این باعث می شود آنها خوش بین تر ، تواناتر و امیدوارتر باشند.
تعهد: توصیف داشتن یک هدف و معنای در زندگی شخصی است. افراد دارای "تعهد" به جای اینکه فقط به دیگران وابسته شوند و "زنده بمانند" دارای هدف هستند.
به جای این که به ارزیابی و سرزنش خود بپردازیم یا خودمان را متمایز کنیم، به ما این امکان را می دهد تا خود را شایسته دانسته و رنج های خود را به عنوان بخشی از شرایط عادی بشری ببینیم.
ما در مبارزه مان تنها نیستیم و می توانیم با چالش هایی روبرو شویم. برخلاف برخی تصورات غلط، خود دلسوزی به معنای احساس تأسف برای خودمان یا قربانی بودن نیست. در عوض، مستلزم دیدن خودمان به عنوان یک انسان است. درست همانطور که ما قادر به خطا هستیم، ما قادر هستیم بدون این که خودمان متنفر باشیم، با این اشتباهات روبرو شویم و تلاش کنیم تا از ان ها درس بگیریم و خود را تغییر دهیم.
مهم نیست که چه چیزی باعث ایجاد روحیه بد و بد خلقی در ما شده است، مهم این است که عاشقانه خود را در آغوش بگیریم و خود را بپذیریم.
صدای درونی منتقد ما می تواند تمامی اتفاقات بد را در طول روز برای خود نشخوار کند و از آنجا که خلق و خوی بد می تواند در نتیجه ی همین نشخوار مسائل و مشکلات ریز و درشت روزانه و دادن احساس و فکر بد به ما باشد، باید راهی را برای جلوگیری از این نشخوار ذهنی پیدا کنیم.
با متد ذهن آگاهی و غلبه بر افکار منفی می توانیم به دور از هرگونه قضاوتی، چرخه افکار را در خود متوقف کنیم. بسیاری از تمرینات ذهن آگاهی شامل تمرکز بر روی تنفس هاست این روند به ما کمک می کند تا خود را در لحظه ی حال حس کنیم و تمرکز و آرامش بیشتری داشته باشیم.
در این حالت افکار زیادی ممکن است وارد ذهن و مغز ما شوند پس تنها به صوزت حباب هایی شناور آن ها را مشاهده می کنیم بدون این که با آن ها همرا شویم در واقع سرگردانی ذهن را با مشاهده آن و عدم قضاوت می توانیم آرام کنیم اینکه تنها شاهد این افکار باشیو و اهمیت ندهیم که از کجا و به چه خاطری آمده اند.
گاهی تنها اتفاقات بیرونی نیستند که حال ما را بد می کنند بلکه افکار ما در مورد اتفاقات احتمالی هم در حس و حال ما مؤثر هستند همه ما یک دشمن و منتقد دروین داریم که مدام در حال نشخوار افکار منفی در مورد ما و دیگران است. این دشمن داخلی مخرب در جریان ما قرار دارد که به ما می گوید:
? شما هیچ چیز نیستید.
? فقط تسلیم شوید مردم شما را دوست ندارند .
? هیچ کس به شما احترام نمی گذارد. فقط باید از آنها دوری کنید.
? هیچ کس نمی تواند شما را درک کند.
? شما نمی توانید این کار را انجام دهیدو هزاران افکار منفی دیگر.
افرادی که بر روی روند زندگی خود کنترل دارند نسبت به افرادی که این کنترل را ندارند شادتر هستند. اگر در وضعیت آزاردهنده ای هستید سعی کنید آن شرایط را تغییر دهید و عوامل آزاردهنده را کنترل کنید.