در مقاله قبل در مورد قانون جذب از لحاظ علمی بحث کردیم و مواردی را بیان کردیم در این مقاله می خواهیم رابطه قوانین مختلف را با موفقیت بدانیم و اینکه انسان تا چه اندازه مختار بوده و می تواند بر روی سرنوشت خود تأثیر گذار باشد و آن را تغییر دهد. در این مقاله به مبحث افکار و نقش آن ها در تغییر سرنوشت می پردازیم.
در واقع ما در مقاله قبل با قدرت تفکر خود آشنا شدیم و اینکه قوانینی که بر جهان حاکم هستند خیلی به صورت علمی و کاملا براساس نظم و قاعده ی خاصی پیش می روند. اگر شما بتوانید به قدرت ذهن و فکر خود پی ببرید دیگر هیچ گاه نخواهید گفت که شوهرم مرا وادار کرد، مدیرم مجبورم کرد یا دولت چنین خواسته.
درست است که دیگران می توانند شما را مجبور به انجام کارهای کنند اما نمی توانند شما را مجبور کنند که تفکر خود را تغییر دهید. هیچ کسی نمی تواند وارد ذهن شما شود و شما را به فکر کردن در مورد آنچه آن ها می خواهند مجبور کند. شما با تفکری که دارید؛ به عنوان یک موجود آزاد شناخته می شوید. وقتی بدانید که تمرکز و تفکر شما تا چه اندازه بر آینده ی شما تاثیر می گذارد می توانید خود را فردی آزاد بدانید و به آنچه که می خواهید با فکر کردن برسید.
پس تا اینجا فهمیدیم که این افکار ما است که زندگی ما را می سازد. باید بدانید که توجه همان انرژی است پس بر روی هر چیزی که تمرکز و توجه داشته باشید؛ به آن نیرو می بخشید و به آن خواهید رسید. می توانید از این قدرت شگرف استفاده کنید و فقط به احساسات مثبت خود بپردازید به طوری که وقتی برای فکر کردن به مشکلات خود نداشته باشید یا حتی اگر به آن ها فکر کردید تنها با هدف پیدا کردن راه حل باشد نه چیز دیگری. مهم نیست دیگران چه می گویند و یا شما چی چیزهایی میبینید؛ مهم این است که تمرکز خود را بر روی خواسته هایتان متمرکز کنید. این تنها کلید رسیدن شما به موفقیت است.
این که شما روی چه چیزی تمرکز کنید کاملا در اختیار شماست و کسی نمی تواند شما را مجبور به تمرکز روی چیز دیگری کنید به طور مثال فکر کنید در خانه نشسته اید و از درد زانوی خود رنج می کشید؛ شما دو راه دارید یا اینکه روی درد زانو متمرکز شوید یا اینکه روی % ۹۹ بقیه بدن خود که سالم است تمرکز کنید. این کار به شما انرژی داده و مانع از آن می شود که درد زانو را به یاد آوردید و چون تمرکز همان انرژی است؛ با تمرکز بر روی سلامتی بقیه اعضای بدن خود می توانید به راحتی درد زانو را هم کاهش و حتی بهبود بخشید. بیایید با این راه کارها افکار و در نتیجه سرنوشت خود را تغییر دهید.
ممکن است سؤال شما این باشد که چگونه می توانیم مشکلاتی که در جامعه هست را با ذهن خود کنترل کنیم؟
در حالی که هیچ کدام از آن در دست ما نیست و نمی توانیم روی آن ها کنترلی داشته باشیم؛ در اینجا هم شما دو راه دارید می توانید بر روی بیماری کرونا، افزایش جمعیت و آلودگی و … تمرکز کنید و خود را با موج جامعه همراه کنید و مانند آن ها رنج بکشید؛ یا می توانید توجه خود را بر روی پیشرفت های هر روزه بشری متمرکز کنید و به عنوان یک انسان کاری انجام دهید که به اندازه سهم خود زمین را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنید.
از آنجا که تفکر، خلاق است؛ هر تصوری که از جهان داشته باشید؛ همان نمودی است که جهان برای شما دارد.
باید بدانید چیزی که امروز آن را زندگی می نامید؛ دقیقاً دستاورد تمامی افکار شما است. ایده ها و عقاید و باور ما است که زندگی ما را می سازد و شالوده اصلی ماهیت حقیقت را مشخص می کند. مطمئنا می دانید که فلاسفه معتقدند که حقیقت در نزد هر کسی شکل و معنای خاصی دارد؛ این امر به این دلیل است که هر شخصی کاملا برداشتی شخصی و نسبی از حقیقت دارد و این برداشت او براساس خاطرات و اتفاقات و افکار اوست که شکل می گیرد.
برای اینکه منظور این مقاله را از افکار پشتیبان به درستی متوجه شوید چند مثال برای شما آورده ایم:
حشره : این دیدگاه، یک دیدگاه غالب است و می توان گفت مربوط به افرادی است که تصور آن ها از حقیقت دقیقا همان چیزی است که با حواس فیزیکی خود، حس و درک می کنند. در نظر آنان زندگی هیچ قالب و قاعده ای ندارد و آن را کاملا تصادفی می دانند. آن ها معتقدند زندگی بسیار ناعادلانه است به طوری که از روی شانس یک عده عمری طولانی می کنند و یک عده زیر دست و پا له می شوند؛ دقیقا مانند زندگی یک حشره .
رنجبر: این عده همیشه زندگی را دارای یک ماهیت دوگانه می دانند؛ مثلا عشق و نفرت، خوشی و ناخوشی، رنج و خوشبختی و انسان بین این دو دائما در حال نوسان است و معقتدند خیلی ها رنجی که می کشند؛ جزای کارهایشان است که خدا نصیب آن ها کرده است.
عابد: این افراد الگوهای پشتیبان خود را افرادی در خارج از خود می پندارند مثلا تحصیلات، وراثت، جنسیت، سن و … این افراد تصمیم می گیرند که از نیروهای خارجی برای به تعادل رساندن خود استفاده کنند. مثلا از قرص، یک معلم، یک راونشناس، یک مربی و یا افرادی از این قبیل.
کوهنورد: دیدگاه این دسته به این شکل است که افراد باید در زندگی موفق شوند؛ زیرا زندگی خوب است و انسان توانایی ساختن یک زندگی خوب را دارد. انسان همیشه باید به بهترین ها دست پیدا کند و این باور بیشتر به باور افراد موفق جهان نزدیک است.
مؤمن : این افراد برای زندگی نوعی معنا قائل هستند و معتقدند که انسان در یک سیر رو به جلو و در حال تکامل است. در واقع این افراد اعتقاد به نیرویی بزرگتر دارند.
در این میان افرادی که باورهای مشترک دارند و در هر دسته از دسته بندی های بالا قرار می گیرند؛ با هم همنوا می شوند و یک اجتماع را با هم تشکیل می دهند.
همانطور که قبلا هم ذکر شد؛ از آنجا که تفکر، خلاق است افراد به هر طریقی که به دنیای خود بنگرند به همان اندازه نیز از جهان خود دریافت و درک خواهند داشت. جهانی که در آن به سر می برید ماحصل افکار پشتیبان شماست.
در فیزیک کوانتوم به ما آموخته می شود که دنیا سراسر انرژی است و تمامی موجودات چه جاندار و چه غیر جاندار همگی از انرژی ساخته شده اند. تمامی چیزهایی که اطراف ما هستند افراد و انسان ها و کامپیوتر، خانه، اتومبیل و هر چیزی که فکرش را بکنید؛ اگر شکافته شوند؛ از ذرات ریزی به نام اتم ساخته شده اند و باز می توان همان ها را به ذرات کوچکتری هم تقسیم بندی کرد به نام دون اتم ها که خود این ها نیز امواجی از انرژی هستند.
در کلام آخر بگویم اگر جهانی که در آن زندگی می کنید؛ باب میل شما نیست میتوانید با تغییر دادن افکارتان آن را تغییر دهید. به همین سادگی…
