نگاهی از درون به دنیای ساخت سازهای موسیقی
من در میان صدای دلنشین سازها بزرگ شدهام و صدای سازها مسیر زندگیام را شکل داد. برای من سازگری صرفاً یک حرفه نیست؛ یک زبان و یک هنر است که علم و تجربه را در هم میآمیزد تا روح موسیقی را به جسم چوب و سیمها منتقل کند.
سازگری هنر دیرینهای است که با تاریخ تمدن بشری پیوند خورده است. انسانهای نخستین با ساختن سازهای ابتدایی، قدم در دنیایی گذاشتند که بعدها به موسیقی و فرهنگ تبدیل شد. در ایران، این هنر در طول قرنها تکامل پیدا کرد و سازهایی مثل تار، سهتار، کمانچه ، بربط و سنتور تبدیل به نمادهای ملی شدند. هر ساز داستانی از فرهنگ، تاریخ و موسیقی مردمان این سرزمین را بازگو میکند. موسیقی جزئی بزرگ از ریشهی ماست و شناخت ریشهها کمک میکند تا قدر میراثمان را بدانیم و آن را پاس بداریم.
من در کارگاه سازگری عاشق شدم و بعد از آن هم شاعر!
کارگاه سازسازی برای من فراتر از یک مکان کاری است؛ یک آزمایشگاه زنده که هر روز با آن خلق میکنم و یاد میگیرم. هر ساز برایم یک پروژه جدید است، یک چالش تازه که باید با صبر، دقت و عشق با آن روبهرو شوم.
تا چوب خشک شود برای سازگر یک عمر میگذرد و بعد چکشی که بر ته مغار میخورد تا کاسه تاری تراشیده شود یا قالبهای داغ کاسهسهتار در گرمای تابستان کارگاه که عرصه را تنگ میکند، همه مراحل طولانی و زمانبری هستند که گاهی هفتهها طول میکشند. اما وقتی صدای ساز در زیر سقف طنین میاندازد، تمام سختیها و خستگی ها از تنت رخت میبندند و میروند. حس خلق موجودی که روحش در صدای سیمهایش پنهان شده و با روح سازگر یکی میشود. این مسیر پر از آزمون و خطا، اما مملو از لذت و رضایت است.
در نگاه اول، شاید سازگری فقط یک هنر دستی به نظر برسد، اما پشت هر ساز یک دنیای علمی گسترده نهفته است. علم فیزیک صدا، خواص چوبها، متالورژی سیمها و حتی تاثیر رطوبت و دما، همه بخشی از معادله ساخت یک ساز با کیفیت هستند. چوبهایی مانند گردو، افرا و توت هر کدام ویژگیهای صوتی خاص خود را دارند که انتخاب صحیح آنها نتیجه نهایی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. تجربه شخصی من نشان داده است که حتی کوچکترین تغییر در ضخامت یا نحوه برش چوب، صدای ساز را کاملاً متفاوت میکند. اینجاست که هنر و دانش به هم میرسند و یک ساز زنده خلق میشود.
یکی از مهمترین عوامل موفقیت در سازگری، انتخاب مواد اولیه است. چوبهای مناسب مانند گردو، افرا و توت، هر کدام به نوعی در رنگ، حجم و طنین ساز تاثیر دارند. کیفیت چوب، سن درخت و نحوه خشک کردن آن از عوامل حیاتی هستند که باید با دقت فراوان انجام شود. علاوه بر چوب، نوع سیم، چسب و حتی پوششهای محافظتی نیز در کیفیت و دوام ساز نقش دارند. تجربه من نشان داده که بدون انتخاب صحیح مواد، نمیتوان به صدای دلخواه و دوام ساز رسید.
فرآیند ساخت ساز ترکیبی از هنر سنتی و دانش فنی است. امروزه استفاده از دستگاههای تراش پیشرفته ی برش و شکلدهی چوب از زحمت سازگر کاسته تا او بجای کار طاقت فرسای خشن تراشی ساز انرژی خود را صرف ظرافت و زیبای شکل و صدای ساز کند. من همیشه سعی کردهام تکنیکهای سنتی را با ابزارهای جدید و دانش روز ترکیب کنم تا کیفیت و دقت کار را افزایش دهم. هر ساز یک اثر منحصربهفرد است که در آن روح سازگر به گوش شنونده منتقل میشود.
ساخت ساز با چالشهای فراوانی همراه است. کمبود مواد اولیه با کیفیت، نوسانات قیمت و مشکلات اقتصادی، همه موانعی هستند که پیش روی سازگران قرار میگیرند. همچنین حفظ تعادل بین هنر و بازار، چالشی است که من بارها با آن مواجه شدهام. تجربه به من آموخته که نوآوری، آموزش مستمر و ارتباط نزدیک با نوازندگان، بهترین راهها برای عبور از این موانع است. هر چالشی فرصتی است برای یادگیری و رشد، و با اراده قوی میتوان بر سختیها غلبه کرد.
سازهای موسیقی چیزی بیشتر از ابزارهای صوتی اند؛ آنها حامل فرهنگ، هویت و تاریخ ملتها هستند. در ایران، سازها نقش کلیدی در مراسم، جشنها و زندگی روزمره دارند و سازگر نه تنها هنرمند، بلکه نگهبان این میراث گرانبهاست. به عنوان یک سازساز افتخار میکنم که در حفظ و ترویج این فرهنگ غنی سهیمم و از طریق سازهایم پیامهایی از عشق، درد و امید را منتقل میکنم.