پیروان حق
پیروان حق
خواندن ۹ دقیقه·۳ سال پیش

اتباع امرالله 13 13- God's command followers

53ـ Pوَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَکُمْ لَا تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ لَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِيَارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ‌O. (84/بقرة)

And when We took a pledge from you:" You shall not shed your [own people's] blood, and you shall not expel your folks from your homes," you pledged, and you testify [to this pledge of your ancestors]. (84)

و (به ياد آريد) هنگامى كه از شما عهد گرفتيم كه خون يكديگر را نريزيد و يكديگر را از خانه و ديار خود نرانيد، پس بر آن عهد اقرار كرده و خود شما بر آن گواه مى‏ باشيد. (84 / بقره).

54ـ Pوَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَ قَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَO. (87/بقرة)

Certainly We gave Moses the Book, and followed him with the apostles, and We gave Jesus, the son of Mary, manifest proofs, and confirmed him with the Holy Spirit. Is it not that whenever an apostle brought you that which was not to your liking, you would act arrogantly; so you would impugn a part [of them], and slay [another] part?. (87)

و ما به موسى كتاب تورات عطا كرديم و از پى او پيغمبران فرستاديم و عيسى پسر مريم را به معجزات و ادلّه روشن، حجتها داديم و او را به واسطه روح القدس توانايى بخشيديم. آيا هر پيغمبرى كه از جانب خدا اوامرى بر خلاف هواى نفس شما آرد گردنفرازى و سرپيچى نموده و (از راه حسد) گروهى را تكذيب كرده و جمعى را به قتل مى‏رسانيد؟! (بقره / 87) .

55ـPقُلْ مَنْ کَانَ عَدُوّاً لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ‌O. (97/بقرة)

Say," Whoever is an enemy of Gabriel [should know that] it is he who has brought it down on your heart with the will of Allah, confirming what has been [revealed] before it, and as a guidance and good news to the faithful." (97)

(آنها مى‏گويند: «چون فرشته‏ اى كه وحى را بر تو نازل مى‏كند، جبرئيل است، و ما با جبرئيل دشمن هستيم، به تو ايمان نمى‏آوريم!») بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است؛ در حالى كه كتب آسمانى پيشين را تصديق مى ‏كند؛ و هدايت و بشارت است براى مؤمنان.» (97 / بقره).

56ـ Pمَنْ کَانَ عَدُوّاً لِلَّهِ وَ مَلَائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيکَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکَافِرِينَ‌O. (98/بقرة)

56- [Say,]" Whoever is an enemy of Allah, His angels and His apostles, and Gabriel and Michael, [let him know that] Allah is indeed the enemy of the faithless." (98)

كسى كه دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئيل و ميكائيل باشد (كافر است؛ و) خداوند دشمن كافران است. (98 / بقره).

57ـ اربعة ملائكة مقربين: عادة ما تدرج الكتب الإسلامية أربعة ملائكة مقربين من الله مثل جبرائيل، ميكائيل، إسرافيل، عزرائيل من بينهم، جبرئيل للجميع هو الأفضل، هؤلاء الملائكة هم وسطاء الله في الأعمال: جبريل، هو وسيط الوحي الإلهي، ميكائيل هو وسيط رزق المخلوقات وسبل عيشها، إسرافيل، هو وسيط قيامة الأموات عند القيامة، و عزرائيل هو وسيط لأخذ الروح.

57- Four near (favorite) angels: Islamic books usually four close angels of God as Gabriel, Michael, Israfil, and Azrael. Among them, Gabriel of all is the best. These angels are the mediators of God in works: Gabriel, is the mediator of divine revelation; Michael, is the mediator of the sustenance and livelihood of the creatures; Israfil is the mediator of the resurrectional of the dead at the resurrection, And Azrael is a mediator of the receipt of the soul.

57ـ چهار فرشته مقرب: کتب اسلامی معمولاً چهار فرشته مقرب خدا را جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل شمرده­ اند که از میان آنها جبرئیل از همه برتر است. این فرشتگان واسطه ­های خداوند در کارها هستند: جبرئیل، واسطه وحی الهی؛ میکائیل واسطه رزق و روزی مخلوقات؛ اسرافیل واسطه زنده کردن مردگان در قیامت و عزرائیل، واسطه قبض روح است.

58ـ Pرَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَ تُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ‌O. (128/بقرة)

"Our Lord, make us submissive to You, and [raise] from our progeny a nation submissive to You, and show us our rites [of worship], and turn to us clemently. Indeed You are the All-clement, the All-merciful. (128)

58ـ پروردگارا، دل ما را تسليم فرمان خود گردان و فرزندان ما را نيز امتى تسليم و رضاى خود بدار، و راه پرستش و طاعت را به ما بنما و بر ما (وظيفه بندگى را) سهل و آسان‏ گير، كه تويى توبه‏ پذير و مهربان. (128 / بقره).

59ـ Pإِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ‌O. (131 / بقرة)

When his Lord said to him," Submit," he said," I submit to the Lord of all the worlds." (131)

آنگاه (برگزيده شد) كه خدا به او فرمود: اى ابراهيم سر به فرمان خدا فرود آر، عرض كرد: پروردگار عالميان را مطيع فرمانم. (131 / بقره).

60ـ Pوَ وَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَکُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‌O. (132/ بقرة)

Abraham enjoined this [creed] upon his children, and [so did] Jacob, [saying], "My children! Allah has indeed chosen this religion for you; so never die except as Muslims." (132)

و ابراهيم و يعقوب بدين گونه به فرزندان خود سفارش و توصيه نمودند كه اى فرزندان من، خدا براى شما آيين پاک برگزيد، پس (پيروى كنيد و) تا گاه جان سپردن الّا تسليم رضاى خدا نباشيد. (132/ بقره)

61ـ Pأَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلٰهَكَ وَ إِلٰهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ إِلٰهاً وَاحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَO. (133/بقرة)

Were you witnesses when death approached Jacob, when he said to his children," What will you worship after me?" They said," We will worship your God, and the God of your fathers, Abraham, Ishmael, and Isaac, the One God, and to Him do we submit." (133)

شما كى و كجا حاضر بوديد هنگامى كه مرگ يعقوب در رسيد و به فرزندان خود گفت كه شما پس از مرگ من كه را مى‏ پرستيد؟ گفتند: خداى تو را و خداى پدران تو ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه معبود يگانه است و ما مطيع فرمان اوييم. (133 / بقره).

62ـ طقوس الناس الذین کبروا: العقل الناضج و السلیم یأمر الانسان بالسعادة و التنمیة و ذکر القرآن، أنّ السبیل الوحید للسعادة هو التوحید الصادق و الخضوع للّه و هو حق طقوس ابراهیم فالحكيم بفكره بعد معرفة ابراهيم و طقوسه، إنه يعرف السعادة فی اتباع مثل هذا الشخص و من یبتعد عن دین ابراهیم عناداً و تعصباً، في الحقیقة، هو لم ینمو فكرياً، و هو احمق.

62- The rituals of the people who have grown: A mature has grown and healthy, intellect commands man to happiness and development and the Qur’an has stated that the only way to happiness is sincere monotheism and submission to God which is the truth of Abraham rituals. the wise man by his intellect after knowing Abraham, and his ritual, knows happiness in following such a person and one who turns away from the religion of Abraham out of stubbornness and prejudice he has not grown intellectually and is an idiot.

62ـ آئین افراد رشد یافته: عقل رشد یافته و سالم، انسان را به راه سعادت و تکامل امر می­کند و قرآن، تنها راه سعادت را توحید خالصانه و تسلیم بودن در برابر خداوند که حقیقت آئین ابراهیم است ـ بیان فرموده است. پس انسان عاقل بواسطه عقلش پس از شناخت ابراهیم و آئین او، سعادت را در پیروی از چنین انسانی می­داند و کسی که از روی لجاجت و تعصب از آئین ابراهیم روی بگرداند در حقیقت از نظر عقلی رشد نکرده و سفیه است.

63ـ معني الإسلام و درجاته: إن الإسلام والخضوع يعنيان أن أحداً شیئاً یخضعان لآخر و لا یعصیان ابداً. في هذه الآية و مثلها، الإسلام يعني الخضوع المطلق للأوامر الإلهية، و ما جاء من الله. أن یکون الاستسلام لله في تنفیذ القواعد والأوامر الإلهية، بدرجات متفاوتة. إن اولی مراحل الإسلام، هو الإعتراف اللغوي بأنه وحدانية الله و من المعارف الهية أخری التي نسميها الاستشهاد. مما لا شك فيه، أن الغرض من فضل الإسلام ابراهيم النبي (ع) في هذه الآيات، ليس من درجة من الإسلام؛ بل الخضوع لله هو مثل العبد، لا تعرف الذات صاحب أي شيء، والله هو المالك الحقيقي لكل الأشیاء بما یعمله الوجود الذات، في هذه الحالة تكون ارادة الله مطلبه، و تكون كل جهوده لرضا الله.

63- Meaning and degrees of Islam: Islam and submission Both mean that someone and something is obedient to another and never disobeys. in this verse and like it، Islam means absolute submission to divine commands and what has come from God. To be Surrender to God in the implementation of the rules and divine orders has different degrees. The earliest stage, of Islam, is the linguistic confession to be oneness God’s and it is other divine knowledge that we call the Martyrdoms. Undoubtedly, the purpose of Islam excellency Abraham (AS) in these verses, is not a degree of Islam; Rather submission to God is such that the servant, does not know self as the owner of anything and God is the true owner of all things and including self-existence know. In this case, God’s will be his request, and all his efforts to obtain the satisfaction of God will be.

63ـ معنا و درجات اسلام: اسلام و تسلیم هر دو بدین معنا هستند که کسی و چیزی مطیع دیگری باشد و هرگز نافرمانی نکند. در این آیه و مانند آن، اسلام یعنی تسلیم مطلق بودن در برابر دستورات الهی و آنچه از خدا رسیده است. تسلیم خدا بودن در اجرای مقررات و دستورهای الهی، درجات متفاوتی دارد. پائین ­ترین درجه اسلام، اقرار زبانی به یگانگی خداوند و دیگر معارف الهی است که آن را شهادتین می­نامیم. بی شک مقصود از اسلام حضرت ابراهیم (ع) در چنین آیاتی، این مرتبه از اسلام نیست: بلکه تسلیم بودن در برابر خدا بدین صورت است که بنده، خود را مالک هیچ چیزی نداند و خدا را مالک حقیقی همه اشیاء و از جمله وجود خود شناسد. در این صورت، خواست خدا، خواست او خواهد شد و تمام تلاشش برای بدست آوردن رضایت خداوند می­شود.

چهار فرشته مقربأئیین افراد رشد یافتهمعنا ودرجات اسلامgodهو وسیط
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید