پیروان حق
پیروان حق
خواندن ۲۲ دقیقه·۳ سال پیش

اتباع امرالله 49 49-God's command followers

427ـ Pفَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ‌O. (35/احقاف)

So be patient just as the resolute among the apostles were patient, and do not seek to hasten [the punishment] for them. The day when they see what they are promised, [it will be] as though they had remained only an hour of a day. This is a proclamation. So shall anyone be destroyed except the transgressing lot? (35)

پس صبر كن آنگونه كه پيامبران «اولو العزم» صبر كردند، و براى (عذاب) آنان شتاب مكن! هنگامى كه وعده‏ هايى را كه به آنها داده مى‏ شود ببينند، احساس مى‏ كنند كه گويى فقط ساعتى از يک روز (در دنيا) توقّف داشتند؛ اين ابلاغى است براى همگان؛ آيا جز قوم فاسق هلاک مى‏ شوند؟! (35 / احقاف)

428ـ انبياء أولوالعزم (أو أصحاب القرار) : من هم انبياء النبي (الرجال العازمين)، هناك الكثير من الحديث بين المعلقين. كلمة "عزم" تعني إرادة ثابتة. أولا وقبل كل شيئ، العزم يعني أولئك الذين لديهم إرادة قوية. بالنظر إلي أن الأنبياء لديهم شريعة جديدة و دين جديد، كانوا يواجهون المزيد من المشاكل و علي النقيض من ذلك، كانوا بحاجة إلي تصميم أقوي، هذه الفئة من الأنبياء تسمي اولوالعزم و هذه الآية تشير أيضاً إلي هذا المعني. أنبياء اولوالعزم هم: النبي نوح (عليه السلام)، النبي ابراهيم (عليه السلام)، النبي موسي (عليه السلام)، النبي عيسي (عليه السلام)، و النبي محمد (صلی الله عليه و آله). نقرأ في رواية الإمام الصادق (ع): هناك خمسة انبياء و رسل عظماء، وهم أنبياء اولوالعزم و أسيا النبوة والرسالة التي تدور حول وجودهم المحوري: " هم نوح و ابراهيم و موسی و عيسی و محمد (صلی الله عليه و آله). سيرة هؤلاء الأنبياء ـ و خاصة نبي الإسلام ـ يعبرون عن مقاومتهم اللامحدودة، فهو مخوف بالحوادث و العواصف الشديدة، و بالنظر إلي أن الطريق الصحيح يعاني دائماً من مثل هذه المشاكل، يجب أن يلهمهم دليل المسار الصحيح علی طول هذا الطريق. نحن عادة من النقطة المضيئة في التاريخ الإسلامي إذا نظرنا إلي الوراء إلي الأيام المظلمة و مع الموقف الذي يتعلق بالماضي، ننظر إلي الحقيقة بشكل مختلف. علينا أن نتخيل أنفسنا في ذلك اليوم كان النبي عزباء و حتي أقاربه كانوا في طليعة الصراع معه و وضعوه في جسده و روحه؛ في حصار اجتماعي و اقتصادي و سياسي تم إغلاق جميع الطريق أمامه و أتباعه. تجويع البعض حتي الموت و توفي البعض بسبب المرض. عذب صديقاتها و أساء إلي جسدها و روحها؛ طالماتم قتل الخصر، خاطبه الساحر والشاعر المجنون و فعلوا كل شيئ لتدمير الإسلام؛ ولكن في كل هذا استمر، النبي صلی الله عليه و آله في صبره و مثابرة و ذاق مثل الفاكهة الحلوة في نهاية و دينه ليس فقط في جزيرة السعودية، التي شملت الشرق والغرب واليوم بنك أذان هو صرخة انتصاره، يمكن سماعها من جميع أنحاء العالم و في جميع القارات الخمس؛ هذا هو معني " فاصبر كما صبر اولوالعزم من الرسل " التحلي بالصبر هو أول صبر الرسل.

428- The prophets of olualeazm (or resolute men): Who are the prophets of resolute men، there is much talk among commentators. The word “ resolute “means firm will. First of all, intention means those who have strong wills. Given that the prophets have a new law and a new religion, they were faced with more problems, and to contrast with it, they needed a stronger determination, this category of prophets is called olualeazm and this verse also refers to this meaning. The prophets of olualeazm are prophet Noah (as), Prophet Abraham (as), Prophet Moses (as), Prophet Jesus (as), and prophet Muhammad (PBUH)


). In the narration of Imam Sadiq (AS) we read: There are five great prophets and apostles, and they are prophets of olualeazm and Asia prophecy and the mission that revolves around axial their existence are: “ They are Noah and Abraham and Moses and Jesus and Muhammad (PBUH) “ The lives of these prophets - especially the prophet of Islam - Expressing their boundless resistance it is fraught with severe overwhelming accidents and storms and given that the right path always has such problems, the right path guide should inspire them along this path. We are usually of the bright spot of Islamic history looking back on the dark days and with the attitude that comes to the past, it looks at the facts differently. We have to imagine ourselves on that day the prophet was single and even his close relatives were at the forefront of the struggle with him and they put him under such a social, economical, and political siege that all roads were closed in front of him and his few followers. some starved to death, and Some died of disease. He tortured his friends and insulted his body and soul; as long as the waist is killed, Until when they closed the waist to kill him, the sorcerer, the poet, and the madman have addressed him and they have done everything to destroy Islam; But in all this, the prophet continued his patience and perseverance and he tasted like sweet fruit at the end and his religion not only in the island of Saudi Arabia, which encompassed the east and the west and today Azan Bank is the cry of his victory, can be heard from all four corners of the globe and on all five continents; This is the meaning “ fasbir kma sabir ulu al- Azzim min alrasul “ Being patient is the first patient of the apostles.

428ـ پیامبران اولوالعزم: در این که منظور از پیامبران اولوالعزم چه کسانی هستند. در میان مفسران گفتگو بسیار است. کلمه «عزم» به معنای اراده محکم و استوار است. پس اولوالعزم، صاحبان اراده­ های محکم و استوار معنی می­دهد. با توجه به این که پیامبران صاحب شریعت جدید و آئین تازه، با مشکلات و گرفتاری­های بیشتری روبرو بودند و برای مقابله با آن، عزم و ارادۀ محکم تری لازم داشتند، به این دسته از پیامبران اولوالعزم اطلاق شده و این آیه نیز اشاره به همین معنا است. از آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) استفاده می­شود که پیامبران اولوالعزم عبارتند از: حضرت نوح (ع)، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت موسی (ع)، حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد (ص). در حدیثی از امام صادق (ع) می­خوانیم: «بزرگ انبیاء و رسولان پنج نفرند و آنها پیامبران اولوالعزم هستند و آسیای نبوت و رسالت بر محور وجود آنها دور می­زند. آنها نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (علیهم السلام) هستند». زندگی این پیامبران ـ به ویژه پیامبر اسلام ـ بیانگر مقاومت بی حد و حصر آنها در برابر حوادث و طوفان­های شدید و مشکلات طاقت­ فرسا است و با توجه به این که مسیر حق همیشه دارای چنین مشکلاتی است، رهروان راه حق باید از آنها در این مسیر الهام بگیرند. ما معمولاً از نقطه روشن تاریخ اسلام به روزهای تاریک پیشین می­ نگریم و این نگرش که از آینده به گذشته است، واقعیت­ها را طور دیگری می­نماید. باید خود را در آن روز تصور کنیم که پیامبر تک وتنها بود و حتی خویشاوندان نزدیکش در صف اول مبارزه با او قرار داشتند و چنان او را در محاصرۀ اجتماعی و اقتصادی و سیاسی قرار دادند که تمام راه­ها به روی او و پیروان اندکش بسته شد. بعضی از گرسنگی تلف شدند و بعضی را بیماری از پای در آورد. یاران اندکش را شکنجه می دادند و جسم و جان مبارکش را می­ آزردند؛ تا آنجا که کمر به قتلش بستند، ساحر و شاعر و دیوانه خطابش کرده از هیچ کاری برای نابودی اسلام دریغ نکردند؛ اما با تمام این احوال، پیامبر همچنان به شکیبائی و استقامت ادامه داد و سرانجام میوه شیرین این درخت را چشید و آئینش نه تنها جزیرۀ عربستان، که شرق و غرب عالم را در برگرفت و امروز بانک اذان که فریاد پیروزی اوست، از چهار گوشه دنیا و در تمام پنج قاره زمین به گوش می­رسد؛ این است معنای «فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل». صبور بودن به عنوان شکیبائی اول از رسولان است.

429ـ Pوَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَO. (46/زخرف)

Certainly We sent Moses with Our signs to Pharaoh and his elite. He said," I am indeed an apostle of the Lord of all the worlds." (46)

و ما موسى را با آيات و معجزاتى كه به او داديم به سوى فرعون و اشراف قومش (به رسالت) فرستاديم، او به آنها گفت: من رسول ربّ العالمينم. (46 / زخرف)

430ـ Pالَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَ کَانُوا مُسْلِمِينَ‌O. (69/زخرف)

Those who believed in Our signs and had been Muslims. (69)

آنان كه به آيات ما ايمان آوردند و تسليم امر ما شدند. (69/زخرف)

431ـ Pوَ لَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِO. (63/زخرف)

When Jesus brought them manifest proofs, he said," I have certainly brought you wisdom, and[ I have come ]to make clear to you some of the things that you differ about. So be wary of Allah and obey me. (63)

و چون عيسى با ادلّه و معجزات (براى هدايت خلق) آمد گفت: من آمده‏ ام با حكمت و برهان (و كتاب انجيل آسمانى تا شما را هدايت كنم) و تا بعض احكامى كه در آن اختلاف مى‏ كنيد (از تورات) بيان سازم، پس خدا ترس و پرهيزكار شويد و مرا اطاعت كنيد. (63 / زخرف)

432ـ Pإِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ‌O. (64/زخرف)

Indeed Allah is my Lord and your Lord; so worship Him. This is a straight path." (64)

همانا خداى يكتا پروردگار من و شماست، تنها پرستش او كنيد كه اين راه راست است. (64 / زخرف)

433ـ Pوَ لَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هٰذَا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ کَافِرُونَO. (30/محمد)

If We wish, We will show them to you so that you recognize them by their mark. Yet you will recognize them by their tone of speech, and Allah knows your deeds. (30)

اگر ما مى ‏خواستيم حقيقت آنها را (به وحى) بر تو آشكار مى ‏ساختيم تا به باطن آنها از سيماى ظاهرشان پى برده و در طىّ سخن كاملا آنها را بشناسى. و (اى منافقان و اى مؤمنان) خدا به همه كارهاى شما آگاه است. (30 / محمد)

434ـ Pإِنَّ الَّذِينَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ‌O. (32/محمد)

Indeed those who are faithless and bar from the way of Allah and defy the Apostle after guidance has become clear to them, will not hurt Allah in the least, and He shall make their works fail. (32)

آنان كه كافر شدند و راه خدا را (به روى خلق) بستند و با رسول او پس از آنكه راه هدايت بر آنها روشن شد باز مخالفت كردند به خدا ضررى نمى‏ رسانند (و زيان مخالفت بر خود آنهاست) و اعمال آنها را خدا البته بى اثر و محو و نابود مى‏گرداند. (32/محمد)

435ـ Pإِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا يَنْکُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماًO. (10/فتح)

Indeed those who swear allegiance to you, swear allegiance only to Allah: the hand of Allah is above their hands. So whosoever breaks his oath, breaks it only to his own detriment, and whoever fulfills the covenant he has made with Allah, He will give him a great reward. ( 10 )

همانا مؤمنانى كه (در حديبيه) با تو بيعت مى‏ كنند به حقيقت با خدا بيعت مى‏ كنند (چون تو خليفه خدايى و همانا دست تو) دست خداست بالاى دست آنها، پس از آن هر كه نقض بيعت كند بر زيان و هلاک خويش به حقيقت اقدام كرده و هر كه به عهدى كه با خدا بسته است وفا كند به زودى خدا به او پاداش بزرگ عطا خواهد كرد. (10/فتح)

436ـ Pسُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاًO. (23/فتح)

( [ It is ]Allah's precedent that has passed before, and you will never find in Allah's precedent any change. (23)

سنّت الهى (و قانون نظام ربّانى) بر اين بوده (كه حق بر باطل غالب شود) و ابدا در سنّت خدا تغييرى نخواهى يافت. (23 / فتح)

437ـ Pهُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ کُلِّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِيداًO. (28/فتح)

It is He who has sent His Apostle with guidance and the true religion, that He may make it prevail over all religions, and Allah suffices as witness. (28)

او خدايى است كه رسول خود را با هدايت (قرآن) و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان دنيا غالب گرداند و (بر حقيقت اين سخن) گواهى خدا كافى است. (28/فتح)

438ـ Pمُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماًO. (29/فتح)

Muhammad, the Apostle of Allah, and those who are with him are hard against the faithless and merciful amongst themselves. You see them bowing and prostrating[ in worship ], seeking Allah's grace and[ His ]pleasure. Their mark is[ visible ]on their faces, from the effect of prostration. Such is their description in the Torah and their description in the Evangel. Like a tillage that sends out its shoots and builds them up, and they grow stout and settle on their stalks, impressing the sowers, so that He may enrage the faithless by them. Allah has promised those of them who have faith and do righteous deeds forgiveness and a great reward. (29)

محمد (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) فرستاده خداست و ياران و همراهانش بر كافران بسيار قويدل و سخت و با يكديگر بسيار مشفق و مهربانند، آنان را در حال ركوع و سجود نماز بسيار بنگرى كه فضل و رحمت خدا و خشنودى او را مى‏ طلبند، بر رخسارشان از اثر سجده نشانه‏ هاى نورانيّت پديدار است. اين وصف حال آنها در كتاب تورات و انجيل مكتوب است كه (مثل حال آن رسول) به دانه‏ اى ماند كه چون نخست سر از خاک برآورد جوانه و شاخه‏اى نازک و ضعيف باشد بعد از آن قوّت يابد تا آنكه ستبر و قوى گردد و بر ساق خود راست و محكم بايستد كه دهقانان را (در تماشاى خود) حيران كند (همچنين محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و اصحابش از ضعف به قوّت رسند) تا كافران عالم را (از قدرت و قوّت خود) به خشم آرند. خدا وعده فرموده كه هر كس از آنها ثابت ايمان و نيكوكار شود گناهانش ببخشد و اجر عظيم عطا كند. (29/فتح)

439ـ وصف لأصحاب النبي (صلي الله عليه والسلام): صحابه الرسول هم بشر ذو و صفات عالية لايتوقفو من حركة للحظة و دائما ينبتون و تنبت البراعم و تنمو و تخصب. إنهم ينشرون الإسلام دائماً بخطبهم و أفعالهم التي تنشر في العالم وسرب الحداثة يوماً بعد يوم يضيقون إلي المجتمع الإسلامي، إنهم لا يجلسون مكتوفي الأيدي و يتقدمون باستمرار بنوايا صافية يجب عليهم التحرك. في مواجهة أعداءِ الحق هم مظهر غضب الله و ضد الأصدقاءِ المناسبين، مؤثرة علي نعمته.

439- A description of the companions of the prophet (PBUH): The companions of the prophet are by man beings of high qualities who do not stop moving for a moment and they always sprout and buds are grown and become fertile. They always Islam with their speeches and actions publish in the world and newness swarm day to day they adding to the Islamic society. They do not sit down idly by and constantly move forward with pure intentions. In the face of the enemies of the truth, they are the manifestation of the wrath of God and against the right friends, an indicator of his Grace.

439ـ توصیفی از همراهان پیامبر (ص) : همراهان پیامبر انسانهائی با صفات والا هستند که لحظه ­ای از حرکت باز نمی­ ایستند همواره جوانه می­زنند و جوانه­­ ها پرورش می­یابد و بارور می­شود. آنان همواره اسلام را با گفتار و اعمال خود در جهان نشر می­دهند و روز به روز خیل تازه ­ای بر جامعه اسلامی می ­افزایند. آنها هرگز از پای نمی­ نشینند و پیوسته با نیات پاک حرکت رو به جلو دارند. در برابر دشمنان حق مظهر خشم خدایند و در برابر دوستان حق، نمایانگر لطف و رحمت او.

440ـ Pوَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِO. (16/ق)

Certainly We have created man and We know to what his soul tempts him, and We are nearer to him than his jugular vein. (16)

ما انسان را آفريديم و وسوسه‏ هاى نفس او را مى ‏دانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم! (16 /ق).

441ـ أقرب وريد القلب: تعتمد صحتنا الجسدية علي الأوردة التي تنقل الدم إلي القلب بانتظام و تزيلة ترسلة إلي جميع الأعضاءِ، و إذا حدث انقطاع في هذا الإجراء موقتاً، يأتي الموت فورياً لاستفسار الإنسان. الله اقرب إلينا عبر عروق قلوبنا، هذا أعلم أنه (علی غرارما ورد في الآية 24 من سورة الأنفال؛ اعلم أن الله هو الحارس بين الإنسان و قلبه). بالطبع، كل هذا مشابه و قرب الله اكثر من هذا المهم؛ و مع ذلك، لا يمكن العثور علي المزيد من الأمثلة علي ذلك في المحسوس. مع هذا التطويق العلمي لله و بهذه القوة، فإن مهمتنا واضحة. لا افعالنا و أقوالنا من عندالله مخفية و ليست افكار و نوايا و حتي الإغراءات تخرج من قلوبنا. الأنتباه إلی هذا لواقع، يوقظ الإنسان و مسئوليته الجسمية في محكمة العدل الإلهي يصبح رجلاً مألوفاً و غير مبال، و سيجري الجرد الذي يقوم به.

441- Of the heart vein closer: Our physical health is dependent on the veins which bring the blood to the heart regularly and remove it and they will send them to all members and if there is a break in this action momentarily, immediately death come to inquire man. God is closer to us through the veins of our heart, this knows that (similar to that in verse 24 Anfal surah says ( God is the guarding between man and his heart) of course, all of this is likening and God's closeness is even more than this important, however, no more example of this can be found in the perceptible. With this scientific encirclement of God and being in his power, our assignment is clear. Not verbs and our speeches from God is hidden and not thoughts and intentions and even temptations that pass from our hearts. Attention to this reality awakens man and with his heavy responsibility in the court of divine justice he becomes acquainted and of indifferent man, inventory who undertakes will be made.

441ـ از رگ قلب نزدیک تر : حیات جسمانی ما وابسته به رگهائی است که خون را به طور مرتب به قلب وارد واز آن خارج می­کند و به تمام اعضاء می­رسانند و اگر لحظه­ ای در این عمل وقفه رخ دهد، فورا مرگ به سراغ انسان می­آید. خداوند از رگ قلب ما نیز به ما نزدیک­تر است، این شبیه همان تعبیری است که در آیه 24 سوره انفال میفرماید «بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می­شود» البته همه اینها تشبیه است و نزدیکی خداوند از این هم برتر و بالاتر است، هر چند مثالی از اینها رساتر در محسوسات پیدا نمی­شود. با این احاطه علمی خداوند و بودن در قبضه قدرت او، تکلیف ما روشن است. نه افعال و گفتار ما از او پنهان است و نه اندیشه و نیت­ها و حتی
وسوسه­ هائی که از قلب ما می­گذرد. توجه به این واقعیت، انسان را بیدار می­کند و او را با مسئولیت سنگین خود در دادگاه عدل الهی آشنا می­کند و از انسان بی تفاوت، موجودی متعهد می­سازد.

442ـ Pوَ جَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذٰلِكَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُO. (19/ق)

Then the agony of death brings the truth:" This is what you used to shun!"(19)

و (به هوش آييد كه) هنگام بيهوشى و سختى مرگ به حق و حقيقت فرا رسيد، آرى همان مرگى كه از آن دورى مى‏ جستى. (19 /ق)

443ـ Pأَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لَا يَکُونُوا کَالَّذِينَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَO (16/حدید)

Is it not time yet for those who have faith that their hearts should be humbled for Allah's remembrance and to the truth which has come down [to them] , and to be not like those who were given the Book before? Time took its toll on them and so their hearts were hardened, and many of them are transgressors. (16)

آيا نوبت آن نرسيد كه گرويدگان (ظاهرى از باطن به خدا بگروند و) دلهاشان به ياد خدا خاشع گردد و به آنچه از حق نازل شد بذل توجه كنند و مانند كسانى كه پيش از اين برايشان كتاب آسمانى آمد (يعنى يهود و نصارى) نباشند كه دوره طولانى (زمان فترت) بر آنها گذشت و دلهاشان زنگ قساوت گرفت و بسيارى فاسق و نابكار شدند؟ (16 /حدید)

444ـ Pلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌO (25/حدید)

Certainly We sent Our apostles with manifest proofs, and We sent down with them the Book and the Balance, so that mankind may maintain justice; and We sent down iron, in which there is great might and uses for mankind, and so that Allah may know those who help Him and His apostles in[ their ]absence. Indeed Allah is all-strong, all-mighty. (25)

همانا ما پيمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستاديم و با ايشان كتاب و ميزان عدل نازل كرديم تا مردم به راستى و عدالت گرايند، و آهن (و ديگر فلزات) را كه در آن هم سختى (جنگ و كارزار) و هم منافع بسيار بر مردم است (نيز براى حفظ عدالت) آفريديم، و تا معلوم شود كه خدا و رسلش را با ايمان قلبى كه يارى خواهد كرد؟ (هر چند) كه خدا بسيار قوى و مقتدر (و از يارى خلق بى‏ نياز) است. (25/حدید)

445ـ Pوَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً وَ إِبْرَاهِيمَ وَ جَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ کَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَO (26/حدید)

Certainly We sent Noah and Abraham and We ordained among their descendants prophethood and the Book. Some of them are [rightly] guided, and many of them are transgressors. (26)

و البته ما نوح و ابراهيم را فرستاديم و در ميان فرزندانشان نبوت و كتاب آسمانى قرار داديم، پس آنها برخى به راه حق هدايت يافتند و بسيارى به فسق و بدكارى شتافتند. (26/حدید)

446ـ Pثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَ قَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ آتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَ جَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَO. (27/حدید)

Then We followed them up with Our apostles and We followed[ them ]with Jesus son of Mary, and We gave him the Evangel, and We put in the hearts of those who followed him kindness and mercy. But as for monasticism, they innovated it We had not prescribed it for them only seeking Allah's pleasure. Yet they did not observe it with due observance. So We gave to the faithful among them their [due] reward, but many of them are transgressors. (27)

سپس در پى آنان رسولان ديگر خود را فرستاديم، و بعد از آنان عيسى بن مريم را مبعوث كرديم و به او انجيل عطا كرديم، و در دل كسانى كه از او پيروى كردند رأفت و رحمت قرار داديم؛ و رهبانيّتى را كه ابداع كرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بوديم؛ گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حقّ آن را رعايت نكردند؛ از اين رو ما به كسانى از آنها كه ايمان آوردند پاداششان را داديم؛ و بسيارى از آنها فاسقند! (27/حدید)

447ـ Pيَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِکُمْ کِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌O. (28/حدید)

O you who have faith! Be wary of Allah and have faith in His Apostle. He will grant you a double share of His mercy and give you a light to walk by, and forgive you, and Allah is all-forgiving, all-merciful; (28)

اى كسانى كه به حق گرويديد، اينک خداترس و متّقى شويد و به رسولش (محمّد مصطفى صلّى اللَّه عليه و آله) نيز ايمان آريد تا خدا شما را از رحمتش دو بهره نصيب گرداند (يكى بر ايمان به رسولان پيشين و يكى بر ايمان به دين رسول ختمى مرتبت) و نورى شما را عطا كند كه بدان نور راه (بهشت ابد) پيماييد و از گناه شما درگذرد، و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است. (28/حدید)

448ـ Pلِئَلَّا يَعْلَمَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْ‌ءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ‌O. (29/حدید)

so that the People of the Book may know that they have no power over anything of Allah's grace and that all grace is in Allah's hand. (29)

تا آنان كه اسلام نياوردند از اهل كتاب بدانند كه آنها هيچ به رحمت و فضل الهى دستى ندارند و هر فضلى و رحمتى به دست خداست، كه او به هر كه خواهد مى ‏بخشد و خدا داراى فضل و رحمت بزرگ و بى‏ انتها است. (29/حدید)

449ـ Pأَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُمْ مِنْکُمْ وَ لَا مِنْهُمْ وَ يَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَ هُمْ يَعْلَمُونَO. (14/مجادله)

Have you not regarded those who befriend a people at whom Allah is wrathful? They neither belong to you, nor to them, and they swear false oaths[ that they are with you ]and they know. (14)

آيا آن (منافق) مردمى را نديدى كه با (يهود) قومى كه خدا بر آنها غضب كرده است دوستى كردند؟ آنها به حقيقت نه از شما مسلمين و نه از فرقه يهودند و به دروغ قسم ياد مى‏ كنند (كه ما اهل ايمانيم) در صورتى كه خود مى‏ دانند. (14/مجادله)

450ـ Pأَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَاباً شَدِيداً إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا يَعْمَلُونَO. (15/مجادله)

Allah has prepared a severe punishment for them. Evil indeed is what they used to do. (15)

خدا بر آنها عذابى سخت مهيّا كرده، زيرا بسيار زشت كردارند. (15 / مجادله)

451ـ Pاتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌO. (16/مجادله)

They make a shield of their oaths and bar [people] from the way of Allah; so there is a humiliating punishment for them. (16)

آن مردم منافق سوگند و قسمهاى خود را سپر قرار دادند پس (خلق را) از راه خدا بازداشتند، پس بر آنها كيفر عذاب ذلّت و خوارى خواهد بود. (16/مجادله)

452ـ Pلَا يُقَاتِلُونَکُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ‌O. (14/حشر)

They will not fight against you in a body except in fortified townships or from behind walls. Their might is great among themselves. You suppose them to be a body, but their hearts are disunited. That is because they are a lot who do not apply reason, (14)

(يهودان از ترس) بر جنگ با شما جمع نمى ‏شوند مگر در قريه‏ هاى محكم حصار يا از پس ديوار (دشمنى مكر و حيله و جاسوسى)، كارزار بين خودشان سخت است، شما آنها را جمع و متّفق مى‏ پنداريد در صورتى كه دلهاشان سخت متفرق است، زيرا آن قوم داراى فهم و عقل نيستند. (14/حشر)

453ـ Pکَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَO. (16/حشر)

[Or] like Satan, when he prompts man to renounce faith, then, when he renounces faith, he says," Indeed I am absolved of you. Indeed I fear Allah, the Lord of all the worlds." (16)

(اين منافقان) در مثل مانند شيطانند كه انسان را گفت: به خدا كافر شو، پس از آنكه آدمى كافر شد بدو گويد: از تو بيزارم، كه من از (عقاب) پروردگار عالميان سخت مى ‏ترسم. (16 /حشر)

پیامبران اولوالعزمتوصیفی از همراهان پیامبر صاز رگ قلب نزدیک تر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید