خب از عنوان که معلومه قراره درباره چی بنویسم. الان که فصل گردو هست و بله! یک عالمه گردو کی حالش داره بشینه همه اونا رو بشکنه.! هیچی دیگه بهترین راه حل خرید دستگاه گردوشکن هست.! من هم که کلا تنبل بعد شکوندن 10 تا گردو برای نمونه و کیل گرفتن، غرغر زنان به پدرم گفتم این همه شغل، چرا ما باید کشاورز شیم.! البته بگم ناشکری نمی کنم ولی خب جوان است و بوقققققق.... بعد کلی صحبت و داد وبیداد پدرم بالاخره راضی شد که یک دستگاه گردوشکن خانگی و یا صنعتی بخریم. البته با این وضع دلار و قیمت ها سرمون سوتت کشید. اخه یکی نیست بگه 20 میلیون تومان برای یک مدل ساده تازه بدون گارانتی درست و حسابی، تازه معلوم هم نیست مغز گردو هارو سالم بده بیرون یانه. اصلا ارزش این همه هزینه رو داره؟! البته همینجا بگم اگه یک باغ گردو بزرگ داشته باشین یا قصد فروش و تجارت گردو رو داشته باشین قطعا به یکی از این دستگاه ها نیاز پیدا می کنین. اخه کدوم ادم عاقلی میشینه 20،30 تا گونی گردو رو با دست بشکونه. بگذریم.! برگردیم به داستان خودمون.! توی بازار همچنان گشت میزدیم به امید اینکه بتونیم بالاخره یک دستگاه کوچیک و جمع و جور و البته با قیمت مناسب تهیه کنیم ولی قیمت ها همچنان از بیست میلیون شروع می شد و پدرم هم با یک لبخند موذیانه می گفت پسرجان قیمت دستگاه گردوشکن کم تر از این نیس.! البته یکمی هم فکر کردم دیدم راست می گفت خود دستگاه نزدیک 200 کیلو بود! فقط هزینه آهناش میشد 4، 5 میلیون تومن.! اونموقع کل بودجه ای که من داشتم به 8 میلیون هم نمی رسید.! خیلی ناراحت بودم و البته پریشون! اخه از بخت خوب ما :) ما یک باغ بزرگ گردو داشتیم که خداروشکر 150 تا 200 گونی 4 خط (همون گونی بزرگ بزرگا!) به ما هر سال محصول می داد ولی خب از اونجایی که من تنها پسر خونواده بودم و پدر عزیزم که الهی قربونش بشم سنی ازش گذشته بود، من باید گردوها رو میشکوندم و به نوعی این وظیمه به من سپرده شده بود.! دیگه گیج گیج شده بودم و البته هر چی به ظهر نزدیک تر میشد من هم ناامید تر میشدم. دیگه داشتم کم کم به گزینه دومم فکر می کردم که سرکیسه رو شل کنم و بدم بیرون برام بشکونن. حساب کردم امسال خداروشکر نزدیک 6 تن محصول گردو داریم و اگه برای شکوندن هر کیلو گردو با دستگاه گردوشکن فقط از من 1000 تومن هم بگیره، میشه 6 میلیون تومان ناقابل!!!! سرم سوت کشید. بی اختیار وسط بازار گفتم 6 میلیون تومن! بابام برگشت گفت چته.! چرا داد و هوار راه می ندازی. هیچی نگفتم و سرم رو پایین انداختم. دیگه دم ظهر شده بود و باید بر می گشتیم. خرید دستگاه هم که یه جورایی کلا منتفی شده بود چون هزینه 20 میلیون برای ما یکم سنگین بود.! یه جورایی سنگین نبود ولی خب زور هم می گفت اینقدر برای این دستگاه پول بدیم تازه با این شغل وقیافه ای هم که داشتن مشخص بود دستگاه ها نازک نارنجی هستن و یکسال هم بیشتر کار نمی کنن.! سرتون رو درد نیارم دست خالی برگشتیم خونه. به محض رسیدن به خونه گلاب به روتون اینقدر راه رفته بودم که دستشوییم گرفته بود. شنیده بودم بیشتر مرکز تفکر دستشویی است وبیشتر دانشمندان جهان فکرهای فوق العاده ای در این مکان به ذهن مبارکشون خطور کرده است.!!! تصمیم گرفتم لامن هم کمی از این سلول های خاکستری داخل مغزم استفاده کنم! شاید مرادی حاصل شد. بعد چند ثانیه فکر بکری به ذهنم رسید.!
بعلللهههه! عجب فکری! چرا خودم یکدونه نسازم! بعد چند ثانیه؟ مگه تو بلدی که بسازی! اره خب من لیسانس مکانیک دارم، چندین سال هم هست که تراشکاری میکنم.! بعد کلی سوال و جواب از خودم بالاخره به این باور رسیدم که می تونم ولی خب قرار نبود دیگه من اون طرح های قبلی رو بسارم چون که قطعا در بهترین حالت همون هزینه 20 میلیونی برای من در پی داشت و عملا بی فایده بود! پس تصمیم گرفتم که برای ساخت دستگاه گردوشکن خانگی در وهله اول تلاش خودمو بکنم.! بعد کلی تحقیق داخل اینترنت با طرزکار دستگاه گردوشکن اشنا شدم . در نهایت تصمیم گرفتم طرح خودمو عملی کنم .! صبح فردا که رفتم کارگاه بسم الله رو گفتم و با یک یاعلی شروع به پیاده سازی ایده ای که تو ذهنم بود کردم . بعد یک هفته تلاش مداوم، بالاخره یک مدل کوچیک و جمع و جور از این دستگاه رو ساختم! باورم نمیشد، از اونچیزی که فکرش رو می کردم خیلی بهتر شده بود.!
باورم نمیشد، واقعا باورم نمی شد که تونسته بودم در همون تلاش اولم چنین دستگاه با کیفیتی را بسازم! ولی چیزی که بسیار من را خرسند کرده بود این بود که قیمت روز دستگاه مغز کن گردو در ابان ماه سال 99 حداقل 20 میلیون بود تازه برای یک مدل نازک نارنجی ! ولی من تونسته بودم این دستگاه رو فقط با 7 میلیون بسازم! یعنی نزدیک 7- درصد صرفه جویی در مقدار پولی که قرار بود برای اون دستگاه های داخل بازار بپردازم تو همین فکر ها بودم که به خودم گفتم پسررررر تعریف بسه نوبتی هم باشه نوبت امتحان کردن دستگاه هست. بدو بدو رفتم خونه و یکی از همون کیسه های چهارخط گردو رو برداشتم و دوباره به سمت کارگاهی راهی شدم.
بعد حدود بست دقیقه به کارگاه رسیدم، دستگاه رو روشن کردم و اول چند تا گردو برای تنظیم دستگاه داخل اون انداختم. با شکسته شدن پوست اولین گردو و البته مغز سالمی که از اون بیرون اومده بود بسیار خوشحال شده بودم.! بعد از تنظیم دستگاه با 10 تا 20 تا گردو . تصمیم گرفتم که گونی اول گردو را داخل دستگاه بریزم تا از صحت کارکرد دستگاه خیالم راحت شود. نتیجه نهایی شگفت انگیز بود گردو ها با هر نوع سایزی و با مغز سالم از دستگاه خارج میشدن.! از طرفی دستگاه سرعت باورنکردنی داشت و با صدای بسیار کمی کار خودش را به خوبی انجام میداد. با دیدن این صحنه بسیار خوشحال بودم و به خودم افتخار می کردم.!
پس از این موفقیت تصمیم گرفتم که کار ساخت و فروش این دستگاه را شروع کنم. پس با توکل به خدا کارم رو شروع کردم و با قیمت های بسیار پایین تر به دلیل سری کاری تونستم به دیگران اون رو بفروشم. از اینکه تونسته بودم طرح و ایده خودم رو به واقعیت تبدیل کنم و با قیمت بسیار پایین تری نسبت به مدل های در بازار و حتی نسبت به دستگاه گردشکن خارجی که قیمت های اون دیگه سر به فلک می کشید دستگاه خود رو بسازم احساس رضایت مندی داشتم. من تونسته بودم حالا به کسانی که مثل خودم دغدغه مالی داشتن کمک بسیار بزرگی بکنم و همه اونها رو با فقط 7 میلیون تومن صاحب یک دستگاه فوق العاده با کیفیت گردوشکن بکنم( قیمت دستگاه در ابان ماه 99 ).
یکی از بزرگ ترین مزیت هایی که دستگاه تولید شده توسط من داشت این بود که هر نوع هسته ای رو میشکوند! براش فرق نداشت بادوم بود! هسته زرد الو بود و یا گردو! این دستگاه به راحتی میتونست تو هرسایزی هسته ها رو با کم ترین دورریز و شکوندن مغز بشکونه. عکس هایی که در ادامه میبینین مربوط به دستگاه ساخته شده توسط من هست که با قیمت هفت میلیون تومان در حال فروشش هستم.(قیمت ابان ماه سال 99). دوستای گلم ممنونم که تا به حرف دلم گوش دادین.! دوستتون دارم.:)