در یکی دو ماه گذشته، هر روز باید چند متن را میخواندم و اشکالات آنها را به نویسندهها میگفتم تا اصلاح کنند. در این بین محتوانویس حرفهای و مسلط به سئو وجود داشت تا نویسنده تازهکار که قبل از آن زردجاتی مانند خبر ازدواج بازیگران را مینوشت. در بین همه آنها یک مشکل به چشم میخورد. تنها دو یا سه مطلب ابتدایی آنها جذاب بود و مطالب بعدی تکراری و خستهکننده میشدند. حتی در یک مطلب هم دو سه پاراگراف ابتدایی فقط جذاب بود.
کمی که در این موضوع عمیق شدم فهمیدم مشکل اصلی در تکراری شدن کلمات است. از جایی به بعد کفگیر ذهن نویسنده به ته دیگ دامنه لغاتش میخورد و موضوع متفاوتی برای نوشتن نداشت. همان کلمات قبلی و همان جملهبندیها. ده مطلب دارد و هر ده مطلب به یک شکل شروع میشود.
در ماه گذشته که وظیفه بررسی مقالهها را داشتم، کتاب جدید رضا امیرخانی، نیمدانگ پیونگیانگ، را هم خواندم. برایم جذاب بود که امیرخانی، با وجود اینکه نگاهش به اتفاقات و سوژهها تقریبا یک شکل است اما هر کتابش شیرینی خودش را دارد. حتی اگر بخواهیم در اصول ادبیات داستانی سختگیر باشیم، داستانهای امیرخانی چندان حرفهای نیست. با این وجود همیشه کتابهای امیرخانی برای من جذاب بودند چون زبان شیرینی دارد. هر صفحه از آن کلمات جدیدی دارد. هیچگاه محدود به زبان فارسی هم نیست و همیشه از زبان انگلیسی و عربی و ترکی و حتی سایر زبانها واژه یا عبارتی را در دل کتابش میآورد. همین ویژگی باعث میشود که سخت بشود کتاب امیرخانی را زمین گذاشت. از زمانی که کتاب نخست امیرخانی، ارمیا، چاپ شد تا الآن 25 سال میگذرد. همیشه کتابهایش با فروش بالا همراه بوده است و به طور مستمر هم مینویسد ولی هیچوقت تکراری نشده است. همین ویژگی باعث شد تا به قاعدهای برسم:
هرچه دایره واژگان شما گستردهتر باشد، عمر نویسندگی شما طولانیتر خواهد بود.
حالا این نویسنده میتواند داستاننویس باشد، فیلمنامه نویس باشد یا کانتنت مارکتر. در نهایت آن چیزی که میتواند نوشتههای شما را برای مخاطب جذاب نگه دارد و عمر حرفهای شما را تضمین کند خزانه لغت شماست. به قول شاهین کلانتری: «هر واژه یک ثروت است.»
چون هر کلمه نماد است. نمادی از یک مفهوم و نشاندهنده یک موقعیت. هر کلمه معنایی دارد و آشنایی با آن کلمه یعنی آشنایی با یک مفهوم و حتی اندیشه. وقتی شما با کلمه «بیت کوین» آشنایید یعنی با یک مفهوم آشنا شدید. یا وقتی کلمات مترادفی مانند «بلند»، «دراز» و «طویل» را در ذهن دارید و از هر کدام در جای خود استفاده میکنید یعنی موقعیتها را میشناسید و میدانید که هر موقعیت چه واژهای را میطلبد.
همه این موارد نشاندهنده آن است که شما دنیای بزرگی دارید. عمیق و گسترده فکر میکنید و عینک شما نزدیکبین نیست و فقط اطرافتان را نمیبینید. وقتی شما دایره واژگان گستردهای دارید یعنی مفاهیم و اندیشههای متنوعی را میشناسید. این ویژگی باعث میشود که ماده اولیه و متریال لازم برای نوشتن را داشته باشید. هر کتاب، یادداشت یا پست اینستاگرام شما موضوع جدیدی دارد و با کلمات جدید، مفاهیم جدیدی را مطرح میکنید که جذابیت شما را برای خواننده حفظ میکند و عمر نویسندگی شما را طولانیتر میکند.
در کنار دنیای بزرگتر، دایره واژگان امکان ساخت ترکیبهای تازه را هم میدهد. راه گسترش زبان فارسی ساخت کلمات جدید با ترکیب دو یا چند کلمه و پیشوند و پسوند است. هرچه تعداد کلمات بیشتری را بدانید بیشتر میتوانید ترکیب جدید بسازید، تازگی خود را نگه دارید و به گسترش زبان کمک کنید.
گرچه تمرکز من برای نوشتن این مطلب روی چرایی بود، اما برای تکمیل بحث دو مورد از تکنیکهایی که خواندم و موثر بود را معرفی میکنم. علاوه بر این دو مورد راههای متفاوتی وجود دارد. تنها لازم است که گوگل کنید.
قبل از معرفی لازم است که در مورد تقسیمبندی کلمات در دایره واژگان را بشناسیم. کلمات به سه دسته ناشناخته، منفعل و فعال تقسیم میشوند. کلمات ناشناخته آنهایی هستند که معنای آنها را نمیدانیم و برایمان تازگی دارد. کلمات منفعل، واژگانی هستند که آنها را شنیدهایم و معنیشان را میدانیم اما در مکالمات و نوشتهها استفاده نمیکنیم. خیلی راحت به ذهن نمیآیند و برای استفاده از آنها لازم است که فکر کنیم. کلمات فعال هم آنهایی هستند که به طور روزمره و عادی از آنها استفاده میکنیم. جالب است بدانید که کلمات منفعل نیز عضوی از خزانه لغات محسوب میشوند. تلاش ما برای گسترش دایره واژگان هم افزودن کلمات ناشناخته به دایره واژگان و هم استفاده از کلمات منفعل در نوشتههاست. اطلاعات بیشتر را هم میتوانید در سایت متمم ببیینید.
تکنیک اول «واژهدزدی» است که از یوسف فراهانی یاد گرفتم. در واژهدزدی لازم است که یک دفترچه همیشه به همراه داشته باشید و هر کلمهای که میشنوید و یا میخوانید که برای شما جدید است را در آن بنویسید، به آن سر بزنید و سعی کنید که آن کلمات را در مکالمه و نوشتههای خود استفاده کنید. کلمات منفعل را هم حتما در این دفترچه یادداشت کنید تا به تدریج وارد بخش فعال ذهن بشوند.
تکنیک بعدی پیشنهاد شاهین کلانتری یعنی «کلمهبرداری» است. کلمهبرداری بیشتر بر استفاده از واژگان کتابها تاکید دارد. البته وزن استفاده از عبارات در این تکنیک بیشتر است. عبارتهای جدید نسبت به واژگان جدید هم راحتتر در ذهن میمانند هم جذابیت متن را بیشتر میکند. اطلاعات بیشتر را میتوانید در این لینک و در سایت شاهین کلانتری ببینید.
اگر نوشتن بخشی از شغل شماست که گسترش دایره واژگان بخشی از نان شب محسوب میشود، اما تاثیر دامنه لغات صرفا در همین مورد نیست. دایره واژگان زیرمجموعهای از هوش کلامی محسوب میشود. بالا بودن هوش کلامی علاوه بر اعتماد به نفسی که به افراد میدهد باعث جذابیت و ماندگاری هم میشود. تمام شاعرانی که پس از قرنها هنوز آثارشان خواندنی است هوش کلامی بالایی داشتهاند که بخشی از آن به گسترده بودن دایره واژگان آنها برمیگردد.
«کلمه» میتواند شما را ثروتمند، ماندگار و متفاوت کند.