مروارید زندیچی
مروارید زندیچی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

به خاطر چند قطره خون

هفته‌ی گذشته دیدن سریال دراپ‌اوت* (دانشجوی انصرافی) را تمام کردم که به نقل ماجرای جنجالی شرکت ترانوس* و بنیان‌گذار خبرسازش الیزابت هولمز می‌پردازد؛ زن جوانی که سال‌ها موفقیت چشمگیرش نقل محافل بود و موفق شده بود به لیست بیلیونرهای زیر ۳۰ سال راه پیدا کند و برای مردم آمریکا و دنیا رویایی بسازد از دستگاهی که با کمترین هزینه و تنها با چند قطره خون می‌تواند بیش از ۱۰۰ آزمایش انجام دهد و امیدی باشد برای اینکه آدم‌ها از ترس هزینه و سختی آزمایش دادن چک کردن سلامتی‌شان را به تعویق نیندازند. رویایی که در نهایت به کابوس تکراری دروغ و کلاه‌برداری ختم شد.

این قصه زوایای زیادی برای پرداختن دارد مثل اینکه چطور ممکن است کسی دروغ به این بزرگی را اینهمه سال کش بدهد و در نهایت شجاعت چند افشاگر* و پیگیری یک خبرنگار این دروغ را برملا کند؟ و اینکه چند شرکت و محصول دیگر با شرایط مشابه وجود دارد که ما از وجودشان بی‌خبریم؟

تمام مدتی که سریال را می‌دیدم به این فکر می‌کردم که علاوه بر متقلب و دروغ‌گو بودن خود الیزابت هولمز و دوست‌پسر مخفی‌اش که مدیر اجرایی شرکت هم بوده به بستری که برای فروختن چنین دروغی فراهم بوده هم باید توجه کرد. سودای فروختن تصویر رویای آمریکایی که در آن مطلقاً «هر» چیزی امکان‌پذیر تعریف شده است به چنین ماجرایی میدان داده است. دختری که به واسطه‌ی ارتباطات پدرش از روزنه‌ای به حلقه‌ی پولدارهای بانفوذ وارد می‌شود و برای محصولی که وجود خارجی ندارد میلیاردها دلار سرمایه‌گذار جذب می‌کند.

کار به جایی می‌رسد که زنده نگه داشتن این رویای تقلبی که حالا از جلد مجله‌های مختلف و رسانه‌های خبری و سخنرانی تد و مصاحبه با کلینتون سر در‌آورده به اندازه‌ای مهم می‌شود که هیچ‌کس زحمت راستی‌آزمایی این محصول و ادعای حیرت‌انگیزش را به خود نمی‌دهد. چه بسا اگر پای نوه‌ی وزیر امور خارجه‌ی دولت ریگان به عنوان کارآموز به این شرکت باز نمی‌شد هنوز خانم هولمز و دوست‌پسر مخفی‌اش مشغول پول روی پول گذاشتن بودند.

این قصه برای من تماشای سرمستی از قدرت بود. چیزی که در این زن هنوز هم وجود دارد. وقتی خبر می‌رسد جان کوری‌رو خبرنگار وال‌استریت ژورنال قرار است گزارشش را منتشر کند الیزابت هولمز به دیدن روپرت مرداک که یکی از سرمایه‌گذاران ترانوس است می‌رود برای اینکه بتواند او را متقاعد کند که از نفوذش برای سرپوش گذاشتن استفاده کند و مرداک موافقت نمی‌کند چون اینقدر مارخورده و افعی‌شده هست که بداند وقتی چنین چیزی درز کرده دیگر پنهان کردنش محال است. ولی همین خانم هولمز آنقدر به پول و نفوذ و قدرتی که سال‌ها در آن غوطه‌ور بوده خو گرفته که تازه بعد از این رسوایی با مردی ثروتمند ازدواج می‌کند و در دوران انتظار برای برگزاری دادگاه و آمدن حکم بچه‌دار می‌شود، آن هم دو بار. عده‌ی زیادی معتقدند دلیل این بارداری‌ها بهانه برای به تعویق انداختن دادگاه و امید به تخفیف گرفتن در حکم بوده است ولی من فکر می‌کنم فقط این نیست؛ چه عامل دیگری به جز خودخواهی و اطمینان خاطر از اینکه قرار نیست مدت زیادی در زندان بمانی انگیزه می‌شود که دو بچه‌ی بی‌گناه را آن‌ هم در میانه‌ی همه‌گیری کرونا به دنیا بیاوری؟

الیزابت هولمز همین یکی دو ماه پیش خودش را برای اجرای حکم ۱۱ ساله‌اش به زندان معرفی کرد ولی من واقعاً کنجکاوم بدانم چه مدتی را واقعاً در زندان می‌گذراند قبل از اینکه آزاد شود و به زندگی مرفهش در خانه‌ی چند میلیون دلاری شوهرش برگردد درحالیکه هنوز میلیون‌ها نفر در آمریکا و سراسر جهان به خاطر ترس از هزینه‌های درمان درد را تحمل می‌کنند. لابد عدالتی هم در این دنیا وجود دارد گرچه ما ندیده‌ایم.


*The Dropout

*Theranos

*Whistleblower

الیزابت هولمزیادداشتی بر سریالمعرفی سریال
تو کتاب‌ها دنبال خودم می‌گردم. آدرس بلاگ: pearlsofperception.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید