ویرگول
ورودثبت نام
رادیو متروک
رادیو متروک
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

رادیو متروک - قسمت #27: خودآگاهی و فروید

داستان:

چندین سال پیش یکی از دوستام شکست عشقی خورد. آقا این اصلا به هم ریخت ها. یه جوری به هم ریخت که باورت نمیشه. اصلا 6 ماه معلوم نشد کجا رفته و چیکار میکنه. بعدش هم که به زندگی برگشت، شدیدا درگیر کار شد. از خروس خون تا بوق سگ کار میکرد. هر موقع هم که باهاش میرفتیم بیرون یک استرس و تنشی باهاش بود. هی گوشیش رو چک میکرد. خلاصه کلام اینکه این عملکرد نسبت به درد و رنج یک عملکرد مشابهی هست بین آدم ها. چه عملکردی؟ اینکه موقعی که با یک درد و رنجی سر و کله میزنیم، با یک سری ابزار دیگه این درد و رنج رو بپوشونیم تا ته نشین بشه. این از بچگی هم برای افراد رخ میده. مثلا اگر یک بچه ای رو دیدی که یهویی چاق شد و داره پر خوری مزمن میکنه، این احتمالا یک اتفاقی براش افتاده و یک تدبیری باید چید. توی این اپیزود در مورد رنج های قدیمی و خودآگاهی و ارتباطش با پروداکتیویتی حرف میزنم.

بحث:

راه های سرپوش گذاشتن رنج های قدیمی

اگر قرار باشه هر روز ما خودآگاه و ناخودآگاه درگیر این مساله باشیم که رنج های قدیمی مون رو با یک چیزی سرپوش بذاریم، دیگه اصلا تمرکز و انرژی برای اهداف آینده نمیمونه. قبل از اینکه وارد این بحث به شکل جزیی بشم، طبق برداشت خودم روش هایی که افراد استفاده میکنن برای سرپوش گذاشتن روی رنج ها و تلخی های گذشته رو میگم. مواد مخدر، الکل، و سیگار و اذیت و آزار دیگران که روش های عمده ای هستند و همه هم میشناسیم. خرید کردن مفرط، ورزش کردن مفرط، خوردن مفرط، لذت جنسی مفرط، سفر کردن مفرط، غرق شدن توی مطالعه و فیلم و سریال، کار کردن مفرط. اون چهار تای اول که زندگی رو کامل میتونه نابود کنه. بقیه موارد هم که شنونده حاذق این پادکست بهتر میدونه که موارد دیگه چطور میتونه زندگی رو تحت الشعاع قرار بده.

اما یک چیزی که شاید از دیده ها پنهان بمونه و در نگاه من یکی از جذاب ترین پارادایم های مغزی هست، اینه که آدم ها میان با استفاده از یک رنج کوچک روی رنج های قدیمی و بزرگتر رو میپوشونن. مثال بزنم. یک بچه رو فرض بکن که در بچگی مورد تعرض جنسی قرار گرفته. این موضوع توی ذهنش با همه جوانبش در طول ایام مونده، بخشی اش از بین رفته، بخشی اش توی ذهن ساخته شده و بخش هایی اش هم مونده. حالا چون تحمل و درک این مساله خیلی سخت هست و در توان یک بچه کوچک و حتی بزرگسالش نیست، اون فرد میاد و با استرس و ناراحتی های مزمن روی اون رنج سرپوش میذاره که به اون مساله اصلی فکر نکنه. این افرادی که خیلی استرسی هستند، این افرادی که تا موش میچسه ناراحت میشن و زندگی رو به کام خودشون و دور و اطرافیان شون تلخ میکنن، ممکنه، تاکید میکنم باز، ممکنه که رنج های قدیمی و حل نشده ای دارن.

چند راه برای افزایش خودآگاهی

مسیر خودآگاهی اینطوری نیست که من بیام یه سری فرمول بهت بدم و تو هم بذاری توی یه دستگاه معادلات و حل کنی تهش خودآگاهی حاصل بشه. خودآگاهی یک مسیر طولانی و درازمدت در طول سالیان سال هست و حتی شاید هیچوقت تا آخر عمر تموم نشه. یک فن و تمرین هست که باید به شکل مداوم توی زندگی برقرار باشه. اما خب یک سری نکته و مساله هست که اگر استفاده بکنیم، شاید این خودآگاهی کمی بیشتر بشه.

- نگاه از بیرون به رفتارهامون

در گام اول باید فرض بکنی که اگر مسئول یک شخصی باشی و اون شخص یک رفتاری میکنه، چی بهش میگی؟ یعنی مثلا با خودت جوری برخورد بکنی که انگار مسئول رفتار ها و عملکرد بچه ات هستی. فرض کن امروز توی خیابون با یکی دعوا کردی. حالا از خودت بپرسی که بچه ات اگر بود دوست داشتی چطور رفتار بکنه؟ یا چی شده که بچه ات به خاطر یک موضوع کوچکی درگیر دعوای مسلحانه توی خیابون شده. این نحوه نگاه از بیرون به خودمون باعث میشه که بیشتر در مورد خودمون بفهمیم و کمی مسئولانه تر عمل بکنیم.

- بررسی هر روزه رفتارها و کارها

یکی از پایه ای ترین و ساده ترین تمرین ها اینه که هر شب قبل از خواب به کارهایی که توی همون روز کردیم برگردیم و ببینیم کجا اشتباه کردیم، کجا میشد بهتر عمل کرد، کجا خوب عمل شد. بعد از اینکه پیدا کردیم کجا ها میشد بهتر عمل کرد، در گام اول به این فکر کنیم که چرا اونطوری رفتار کردیم و در گام بعدی اینکه چطوری میشد بهتر عمل کرد.

- نوشتن

نوشتن یک جورایی همون نگاه از بیرون به رفتارهامون هست ولی شاید هر روز جواب نده. نوشتن در مورد مسائل کمی بزرگتر باعث میشه که آدم شناختش نسبت به مساله بیشتر و دقیق تر بشه. ولی قبول دارم، نوشتن خیلی خیلی سخت هست. از آدم خیلی انرژی میگیره، ولی وقتی خوب بنویسی و فواید نوشتن رو ببینی، اون وقت به نوشتن معتاد میشی. دو اپیزود بعد کامل در مورد نوشتن صحبت خواهم کرد، ادامه بحث بماند برای اون اپیزود.

- مدیتیشن

مدیتیشن درست و حسابی، اینکه بشینی توی یک جای آروم و حدود نیم ساعتی به هیچ چیزی فکر نکنی، باعث میشه که یک سری از سیم پیچی های مغزی باز و بسته بشه و شکلش تغییر کنه. توی این مسیر باعث میشه آدم به یک سری از چیزهایی در مورد خودش به صورت ناخودآگاه برسه که حتی بعضا باورش هم سخته.

- پرسیدن از دوستان و اطرافیان

یکی دیگه از کارهایی که میتونیم انجام بدیم برای فهمیدن بیشتر در مورد خودمون، پرسیدن از دور و اطرافیان مون هست. مخصوصا از کسایی که آدم تازه باهاشون آشنا میشه. میتونیم از افراد بپرسیم که نقد مون بکنن، پیشنهاد بدن، در موردمون نظر بدن و قضاوت مون بکنن. شنیدن نظرات انتقادی افراد خیرخواه دور و بر اگرچه سخت هست، باعث میشه که بیشتر در مورد خودمون بفهمیم. هزینه این فهمیدن هم شنیدن نقد ها و ضعف ها و اشتباهات مون هست.

- مطالعه رمان

قبل از اینکه در مورد رمان صحبت بکنم، باید بگم مراد من از رمان رمان های نوشته شده توسط جوانان تازه به دوران رسیده همراه با احساسات ناشی از دوران نزدیک به بلوغ شون نیست. منظور از رمان، رمان های نویسنده های بزرگ تاریخ در سراسر جهان هست. توی این رمان ها وقتی می افتیم، زندگی رو میتونیم از یک نگاه دیگه ای ببینیم، به بررسی تصمیم ها و کارهایی که کاراکترهای داستان میکنن بشینیم و تفاوت ها و شباهت هامون رو پیدا بکنیم.

بخوام این اپیزود رو جمع بکنم این میشه که ما باید در مورد شرایط فعلی مون و گذشته مون به خودآگاهی برسیم. تمام سختی ها و رنج های گذشته مثل یک سری قلوه سنگ توی کوله مون هست که باعث میشه سرعت مون توی زندگی کم بشه و انرژی زیادی ازمون گرفته بشه. راه حلش هم اینه که یک گوشه بشینیم، کوله مون رو باز بکنیم، دونه دونه سنگ ها رو ببینیم، درشون بیاریم بندازیم دور تا بتونیم مسیر رو با سرعت و قدرت بیشتری ادامه بدیم.

تکلیف:

تکلیف این اپیزود خیلی واضح هست. خودآگاهی رو باید به شکل تمرین روزمره به زندگی مون اضافه بکنیم. کم کم و با استفاده از تکنیک هایی که گفتم کم کم شروع کن به خودآگاهی و پیدا کردن مسائل و حفره هایی که توی زندگی ات هست. توی اپیزود های بعد خیلی کوتاه در مورد راه ها و روش هایی که خودم استفاده میکنم برای مسائل و مشکلات خودم خواهم نوشت

خودآگاهیافزایش خودآگاهیرنجمشاورهرادیو متروک
رادیو متروک درباره پروداکتیویتی و مهارت های فردی برای زندگی بهینه صحبت میکند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید