سندروم مونشهاوزن یکی از اختلالات شخصیتی است که در نوع حاد دسته بندی می شود. فردی که به این بیماری مبتلا است سعی در خود زنی یا بیمار نشان دادن خود دارد. این اختلال ممکن است در رنج خاصی از اغراق جزئی تا شدید قرار بگیرد.
نکته مهمی که در این جا قرار دارد این است که این اختلال همان تلاش برای بیمار نشان دادن خود در راستای نرفتن به مدرسه یا سر کار و غیره نیست و از این ها فراتر است. نکته ای که وجود دارد بعضی افراد مبتلا به سندروم مونشهاوزن در بسیاری اوقات از دلیل رفتار خود خبر ندارند و حتی مشکل خود را عجیب و جدی در نظر نگیرند.
انواع این بیماری به دو دسته سندروم مونشهاوزن و مونشهاوزن پروکسی تقسیم می شود. فرد خود را به عنوان بیمار جا میزند. اما حالت دوم زمانی روی میدهد که بیمار از شخص دیگری مثل یک کودک یا بزرگسال دیگر و یا حیوان خانگی خود به عنوان قربانی استفاده میکند.
علائم رایج این بیماری معوملا در تقلید یا نشان دادن وجود بیماری یا آسیب و یا اغراق در این ها می باشد. این افراد در پنهان کردن علائم تقلیدشان بسیار ماهر هستند بنابراین تشخیص این بیماری ممکن است روندی طولانی و سخت داشته باشد.
علائم کلی این بیماری عبارتند از:
ابراز علائمی که شناسایی آن دشوار است مثلا تشنج و سرگیجه و...
انجام کاری که برای بیمار مضر است مانند نوشیدن ماده ای مضر
جعل مدارک و اسناد پزشکی در جهت بیمار نشان دادن فرد.
وارد کردن صدمه جسمی به خود
شرایطی بیماری که بدون دلیل در حال بدتر شدن است.
اگر کودک در سنین پایین انزوا و طرد شدن و رها شدگی را تجربه کنند می توانید باعث ایجاد این مشکل شود زیرا کودک نیاز دارد که احساس مهم بودن کند و در غیر این صورت احسا داشتن لیاقت داشتن را ندارد و تمایل دارد توجه دیگران را به خود جلب کند.
اگر کودکان مجبور شده باشند که در سنین پایین مدام در بیمارستان باشند و به ین واسطه توجه زیادی دریافت کرده باشدسعی خواهد کرد که با بازگشت به وضعیت قبلی توجه قبلی را نیز دریافت نماید.
ین اختلال ممکن است از نیاز دورنی فرد به بیمار یا آسیب دیده بودن شکل بگیرد. این امر میتواند به دلیل احساس ناامنی هم روی دهد. این بیماران گاهی تمایل دارند که اقدامات سخت و خطرناکی انجام دهند. مثلا از یک آزمایش دردناک یا جراحی پر خطر برای جلب همدردی و توجه ویژه دیگران به خود استفاده کنند.
میتوان با استفاده از مشاوره تخصصی با روانشناس و روانپزشک و استفاده از روشهای روان درمانی شناختی، خانواده درمانی و مصرف داروهای خاص در صورت وجود افسردگی و اضطراب در بیماران، به درمان این اختلال پرداخت.