فتگو و نویسندگی تاثیرگذار نیاز به کلمه و دایره واژگان دارد. کلمه های خاص و جادویی زیادی هستند که هر کسی میتواند آنها را یاد بگیرد و برای این کار نیاز به نویسندگی نیست. اما همه چیز در مورد کلمات جادویی نیستند. در دوره دایره واژگان درباره کلماتی صحبت میکنم که همین الان در گفتگوها و متن های خودتان دارید، اما نمی دانید چه طور ترکیبشان کنید.
قبل از این که نویسنده بشوم، یکی از بزرگترین مشکلات خانواده با من، کم حرفی بود! یعنی از دیوار صدا در میآمد، اما از من نه! طوری شده بود که برای صحبت کردن من خوشحال میشدند، انگار که مثلاً معجزهای چیزی شده. آن روزها اعتقاد داشتم که عادت نوشتن با عادت صحبت کردن هیچ ارتباطی ندارند.
با گذشت زمان و بالا رفتن مهارتم در نوشتن داستان و فیلم نامه و مقاله و یادداشت، کم کم صدای من هم باز شد. بیشتر حرف میزدم، بیشتر شوخی میکردم و دوستانم حال بهتری با من داشتند. خوب یادم هست که حتی وقتی حالم خیلی بد بود، خانواده از من میخواست توی مسافرت همراهشان باشم، چون بدون من به آنها خوش نمیگذشت.
البته که این ویژگی در من نبود. باز هم یادم هست که مادرم سالهای اخر دبیرستان به من گفت:«خودت خجالتی هستی، دوستهای خجالتی هم دور خودت جمع میکنی.» کل کلاس حرف میزدند و من ساکت میماندم. همیشه از کنفرانس دادن میترسیدم و کاری برایش نمیکردم.
امروز که دارید این متن را از من میخوانید، من به راحتی حرف میزنم، سر بحث را با دیگران باز میکنم، با دیگران شوخیهای امن میکنم و با من به آنها خوش میگذرد. تمام اینها به خاطر بالا رفتن دایره واژگان من ایجاد شده و به جایی رسیدم که میتوانم حاضر جوابی کنم.
اینجا داستان | مصطفی مردانی