ویرگول
ورودثبت نام
مصطفی مردانی | روایتگر و مدرس نویسندگی
مصطفی مردانی | روایتگر و مدرس نویسندگی
خواندن ۲ دقیقه·۷ ماه پیش

درباره کتاب اصل گرایی: بچسب به اصل ماجرا

اگر وسط کلی درخواست و فشار از سمت دیگران هستید، کتاب اصل گرایی برای شماست. کمک کردن به دیگران حس خوبی دارد، به این شرط که دیگران نخواهند ما را تحت فشار بگذارند و از اصل ماجرا دور بمانیم. اصل ماجرا کجاست و چرا این قدر اهمیت دارد؟ مگر بعضی از درخواست‌ها چه قدر کار دارند که به خاطرشان به دیگران نه بگوییم؟ و اگر نه گفتن این قدر ساده است، چرا از دهانمان بیرون نمی‌آید؟

با نه گفتن شروع کنیم

باهوش و پرکار و متخصص بودن، دلیل نمی‌شود که آدم موفقی هم باشیم. زیادی باهوش بودن و کمک کردن به دیگران، در نهایت باعث می‌شود که انرژی زیادی از دست بدهیم، بدون این که به جایی برسیم. و جالب اینجاست هوشمندانه کار کردن، به معنای کمتر کار کردن نیست. هوشمندانه بودن یعنی اصل گرایی؛ چسبیدن به اصل ماجرایی که نتیجه‌اش خیلی قوی تر از تصور ماست.

مطلب پیشنهادی: چه‌طور منتقد درونی را ساکت کنیم؟

گرگ مک کیون در کتاب اصل گرایی، ماجرا را با توضیح فرع گرایی محض شروع می‌کند. جایی که هوش زیادی باعث می‌شود که دیگران، بیشتر از ما کمک بخواهند. این طبیعی است که در تخصص‌ها از دیگران بهتر باشیم. تمام تلاش هر کسی در زندگی روی متخصص تر شدن تمرکز دارد. اما اگر نتوانیم از تخصصی که داریم برای خودمان استفاده کنیم، عملاً با تخصص نداشتن فرقی ندارد.

کار بیشتر یا هوشمندانه تر؟

پرکار بودن به تنهایی کافی نیست، پرکاری باید به دلیلی انجام بشود. اگر این کارها و تلاش‌ها به اثرگذاری نرسد، باید فکری به حال اولویت‌بندی زندگی‌مان بکنیم. دلیل شکست خیلی از افراد و شرکت‌های موفق، گیر کردن در حاشیه‌ها و مسائل فرعی است. مسائلی که انگار تمامی ندارند و تا جایی که بتوانند انرژی حیاتی برای ادامه کارهایمان را می‌گیرند.

هوشمندانه تر کار کردن، زمان فعالیت ما را کم نمی‌کند، اثرگذاری را بالاتر می‌برد. پس قدم اول این است که روی کارهایی که باید انجام بدهیم، موازنه کنیم تا به نتیجه برسیم. خروجی کارهایمان را هر روز بررسی کنیم تا برای رسیدن به نتیجه، قوی تر باشیم.


ادامه مطلب در معرفی کتاب اصل گرایی


اصل گراییکتاب اصل گراییمعرفی کتابکتابکتاب اصل
نویسنده داستان و روایت های داستانی /
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید