مصطفی مردانی | روایتگر و مدرس نویسندگی
مصطفی مردانی | روایتگر و مدرس نویسندگی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

زمانی برای مستی کار آزاد | نگاهی دوباره به فریلنسری

فضای کار اشتراکی زاویه پر از فریلسنرهایی است که کار خودشان را دارند. رشد فریلنسری در این سال‌ها، باعث شده که محل مناسبی برای تمرکز و کار کردن تبدیل به یک دغدغه بشود. کار کردن در خانه در نهایت به تداخل بین کار و زندگی می‌شود. معلوم نمی‌شود که زمان کار کردن و استراحت و تفریح چه طور قاطی می‌شوند. همین نکته‌های ریز و ساده باعث می‌شود که نیاز به یک فضای کار اشتراکی، بیشتر از قبل احساس بشود.

خرید دوره کلمات تاثیرگذار | دسترسی به جادوی کلمات

قبل از رونق گرفتن چنین فضاهایی، فریلنسرها مجبور بودند در خانه‌های خودشان کار کنند. اگر خانه برایشان محل مناسبی نبود، سراغ انتخاب‌هایی مثل کافه، کتابخانه یا رستوران می‌رفتند. انتخاب‌هایی که در طولانی مدت فشار مالی و گاهی احساسی زیادی می‌آوردند. تلاش برای هماهنگی در فضای کافه، به تنهایی انرژی زیادی می‌گیرد. حالا تصور کنید که میز بغلی یک تولد غافلگیرانه هم داشته باشد. حس حضور در چنین فضایی برای طولانی مدت، می‌تواند حسابی برای یک فریلنسر کلافه کننده باشد.


مطلب مرتبط:
فضای کار اشتراکی جای خوبی برای پر کردن تنهایی است
چالش تعطیلی یا تعطیل کاری در زاویه
تعادل کار و زندگی در زاویه


چرا فریلنسری؟

این سوالی است که نمی‌شود در موردش پاسخ‌های زیادی پیدا کرد. کارمندی برای کسی مناسب است که ایده ای توی سرش ندارد که خواب را ازش گرفته باشد. کسی که دوست دارد روی پای خودش بایستد و مستقل باشد، نمی‌تواند خودش را به حضور طولانی مدت در شرکت‌های دیگر راضی کند. قدم اول برای چنین کسی، فریلنسری است. درامد روزها و ماه‌های اول شاید راضی کننده هم نباشد. اما چیزی که یک کارمند آزاد را به جلو حرکت می‌دهد، امید به آینده است. نیروی محرکه چنین جوان‌هایی، ساختن پایگاهی محکم برای هدفی است که توی ذهنشان دارند.

افزایش مهارت‌ها و دانش

تا وقتی در یک شرکت مشغول به فعالیت هستید، حقوق آخر ماه اجازه نمی‌دهد که به پیشرفت فکر کنیم. تصور می‌کنیم که با همین مهارت‌ها و دانشی که داریم، می‌توانیم اموراتمان را بگذرانیم. یادگیری به مرور کیفیتش را در ذهنمان کمرنگ می‌کند و اجازه نمی‌دهد که مفید و موثر باقی بمانیم.

کار کردن با تیم‌های مختلف و دریافت مبلغ متغیر در ماه‌های متفاوت، باعث می‌شود که نیاز به افزایش مهارت در هر کسی احساس بشود. در حقیقت فریلنسری برای شرکت‌ها هم مناسب تر است. می‌توانند در صورت کم بودن مهارت و تعهد هر نیرویی، همکاری شان را قطع و با نیروی دیگری شروع کنند.

زمان کاری انعطاف پذیر

البته این انعطاف پذیری گاهی می‌تواند خودش یک چالش باشد. یک کارمند می‌داند که کارش را باید در طول ساعت کاری روزانه تمام کند. ساعت کاری از قبل مشخص شده و ذهن به مرور در این ساعت کاری فعال تر خواهد شد. کارمندها و مدیران متعهد معمولاً خیلی به این هشت ساعت متعهد هستند و تمام تلاششان را می‌کنند که کارمندانی چارچوب‌مند وارد مذاکره بشوند.

فریلنسرها باید این زمان کاری را خودشان برای خودشان بسازند. وظایفشان را باید خودشان تعیین کنند و تعهد کاری را خودشان باید بسنجند. بالا و پایین شدن مبلغ دریافتی در طول ماه و بالا رفتن هزینه‌های زندگی، هر کسی را مجبور می‌کند که ساعت کاری مشخصی برای خودش بگذارد.

در مقاله ای مرتبط با این موضوع به نام «بهترین ساعت کاری در زاویه» در وبلاگ زاویه، در مورد انعطاف پذیری ساعت کاری به تفصیل صحبت کرده ایم. اما به طور خلاصه، ساعت کاری ذهنی آدم‌ها با یکدیگر فرق می‌کند. هر کسی می‌تواند با توجه به ساعتی که ذهنش بیشترین فعالیت را دارد، ساعت کاری مشخصی برای خودش تعیین کند که با ساعت کاری کلی دیگران متفاوت باشد.

توانایی بروز خلاقیت

یکی از دلایلی که کارمندان با مدیران خود به مشکل می‌خورند، خلاقیت است. این یک بحث و جدل تمام نشدنی است. مدیران باید مسئولیت تصمیماتی که در شرکت گرفته می‌شوند را به عهده بگیرند. بنابراین در مورد هر چیزی که خلاقانه و گاهی ترسناک باشد، مقاومت می‌کنند. عجیب نیست که شرکت‌های زیادی، کارمندان خود را از دست می‌دهند، فقط به این دلیل که ریسک پذیری پایینی نسبت به دیگر مدیران دارند.

بعضی از مدیران هم هستند که ریسک خلاقیت را با توجه به هزینه ای که برمی دارد قبول می‌کنند. اما نبود مسئولیت پذیری کامل از سمت کارمندان باعث می‌شود که بعضی از این پروژه‌ها شکست بخورند.

یک فریلنسر ازاد است که خلاقیتش را بروز بدهد و مسئولیت شکست و پیروزی اش را به عهده بگیرد. همین مسئله باعث می‌شود که ریسک‌های بهتری بتواند انجام بدهد تا بتواند به موفقیت برسد.

اختیار عمل بالا

هر کسی می‌داند که فریلنسرها، آزادی و اختیار عمل زیادی دارند. هر زمانی که بخواهند در محل کار حاضر می‌شوند و هر زمان که بخواهند به خانه برمی گردند. هر پروژه ای که بخواهند قبول می‌کنند و هر کدام را نخواهند، به سمتش نمی‌روند. این چالشی است که در شرکت‌ها وجود دارد.


شرکت‌ها معمولاً تمام تلاششان را می‌کنند که کارها انجام بشود، حتی اگر کارمند از قبول کردن آن رضایت نداشته باشد. بنابراین اختیار عمل برای یک کارمند یا حتی یک مدیر میانی آن قدر زیاد نیست که بخواهد مسئولیتی را رد کند. در حالی که فریلنسرها به سادگی، پروژه‌هایی را رد می‌کنند که مطابق با مهارت و سلیقه شان نیست. اتفاقی که برای یک کارمند، آرزو به حساب می‌آید، برای یک فریلنسر عادی است.

تنوع کاری فریلنسری

اگر تا دیروز فقط پروژه‌های خاصی در شرکت بودند که باید انجام می‌شدند، فریلنسری پر از پروژه‌های عجیب و غریب است. پروژه ای که فردا پیشنهاد می‌شود، ممکن است زمین تا آسمان با پروژه قبلی فرق کند. در حالی که شرکت‌ها معمولاً پروژه‌های مرتبط و حدوداً یکسان دارند. کار در شرکت روتین می‌شود و گاهی پیش می‌آید که کاری در شرکت نیست.

در این جور موارد، مدیرانی هستند که کار می‌تراشند. مثلاً کارمندان را مجبور به انجام کارهای بیهوده می‌کنند تا سرگرم بمانند و شرکت را ترک نکنند. کارهایی مثل جابجایی فیزیکی، به روز کردن بایگانی، تغییر سمت‌ها در شرکت، گزارش گرفتن از کارمندان و… که هر کدام در دسته بندی کارهای بیهوده اند. این کارها صرفاً به دلیل نبود پروژه مهم در شرکت انجام می‌شوند و مدیرانی هم هستند که کارمندان را به این شیوه سرگرم نگه دارند.

مصطفی مردانی

وبلاگ زاویه



فریلنسریفضای کار اشتراکیزاویهفضای کار مشترک
نویسنده داستان و روایت های داستانی /
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید