مصطفی مردانی | روایتگر و مدرس نویسندگی
مصطفی مردانی | روایتگر و مدرس نویسندگی
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

در مورد کتاب قدرت عادت | راهنمای عادت نویسندگی

کتاب قدرت عادت را دوست داشته باشید
کتاب قدرت عادت را دوست داشته باشید

شاید از خودتان بپرسید که یک داستان نویس چرا باید کتاب قدرت عادت را بخواند؟ چنین کتابی چه کمکی به نوشتن کتاب و داستان می‌کند؟ آیا لازم است یک داستان نویس، کتابی غیر از رمان و ادبیات بخواند؟ یا چه دلیلی دارد که برای نوشتن، روی عادت‌های خودمان کار کنیم؟ جواب این همه سوال فقط در یک جمله خلاصه می‌شود:«عادت نوشتن، اولین قدم برای موفقیت در نویسندگی است». اگر تصور می‌کنید که نویسندگی بدون استمرار و حرکت در طول زمان امکان پذیر است، احتمالاً نویسندگی را درک نکرده اید. یا تصور می‌کنید که نویسنده‌ها، جان می‌کنند و یک رمان می‌نویسند. و بعد از آن می‌نشینند که کتابشان به فروش برود و بعد از آن دیگر کاری ندارند. در حالی که این بزرگترین اشتباه در نگاه به نویسندگی است.

یک پیشنهاد ویژه برای یادگیری مهارت ارتباطی در کنار نویسندگی:

خرید دوره افزایش دایره واژگان و مهارت ارتباطی 


با یک قصه شروع می‌شود

کتاب قدرت عادت با یک قصه ساده شروع می‌شود از کسی که حافظه کوتاه مدتش را از دست داده است. این زن بعد از تصادفی که داشته، دیگر نمی‌تواند فعالیت‌های روزمره جدیدی یاد بگیرد. و از این جا به بعد باید کارهای روزمره اش را به کمک شوهرش انجام بدهد، بدون این که بداند به این بلا دچار شده است. اتفاق دردناکی است.

قصه از زمانی شروع می‌شود که یک روز صبح دیرتر از معمول بیدار می‌شود، و می‌بیند که همسرش در خانه نیست. به مدت دو ساعت، تمام اطراف خانه را می‌گردد. به پلیس و بیمارستان‌ها سر می‌زند و اطلاعات می‌گیرد. و بعد از کلی استرس و فشار، وقتی به خانه برمی گردد، می‌بیند که همسرش روی مبل نشسته و تلویزیون نگاه می‌کند. یعنی چه اتفاقی افتاده؟

مرد برای درک موضوع، تا فردا صبر کرد. وقتی بیدار شد، دیگر به سراغ همسرش نرفت. و منتظر ماند تا ماجرای دیروز را ببیند. زن از جایش بلند شد، در همان مسیر هر روز شروع به دویدن کرد. خستگی اش را گرفت. آبش را نوشید. و از همان مسیر و در همان ساعت به خانه برگشت. بدون این که بداند چه طور این کارها را انجام داده است.

مشکل این قصه کجاست؟

وقتی قصه شروع شد، و مرد قصه همسرش را پیدا نکرد، یک سوال بزرگ به وجود آمد. سوال این جاست، که اگر زن این عادت را در خود ایجاد کرده بود، چه طور مرد نتوانسته بود این کار را بکند. و یک روز دیرتر از خواب بیدار شده بود؟ اگر این عادت بدون دخالت انسان و فقط با تکرار ایجاد می‌شود، چه طور در مرد داستان این عادت ایجاد نشده بود؟

و این سوالی است که در فصل‌های بعد جواب داده شد. این که چه طور عادت‌ها در بعضی از زمان‌ها کار نمی‌کنند و از کار می‌افتند.

قدرت ساختن عادت یا خراب کردنش؟

درست بعد از این داستان اول، به این فکر کردم که چه طور ممکن است عادت‌ها در یک فرد ایجاد بشوند و در فردی دیگر نه! و چه چیزهایی عادت‌ها را زیر سوال می‌برند؟

جواب این سوال تا حدی ساده است:«زمانی که دچار استرس و اضطراب شدیم، عادت‌ها به شکل قبلی خودشان برمی‌گردند.»

در جای جای کتاب در مورد این مشکل می‌گوید که استرس به چه صورتی دنیای عادت‌های ما را خراب می‌کند. اما راه حل جدی و درستی ارائه نمی‌کند. چون خیلی از عادت‌های ما در کودکی شکل گرفته اند، و نمی‌توانیم به همین راحتی آنها را برطرف کنیم. نیاز داریم که ریشه آنها را در بیاوریم و از بیخ و بن بیرون بکشیم. می‌گویم به همین سادگی، چون ساختن یک عادت جدید، خیلی رااحت تر از خراب کردن یک عادت قدیمی است. و به قول معروف:«ترک عادت، موجب مرض است!».

ادامه مطلب در سایت مصطفی مردانی




مصطفی مردانی

اینستاگرام تلگرام توییتر | لینکدین |



معرفی کتابکتاب قدرت عادتقدرت عادتکتاب قدرتمهارت ارتباطی
نویسنده داستان و روایت های داستانی /
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید