مسلم شبان  ...
مسلم شبان ...
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

نامت

چیزی درون ذات بشر بودن هست که نیست ؟




دوباره اتفاق افتاده درون ،ماه وسال و لحظه و هیچ یک لحظه که گاهی تو باشی و گاهی کلمات و گاهی صدایی از متن موثق فعل هایی انجام شده در نشده های خیال انگیز بشری که من باشم و صدایی که تو ،باورت میشود آنقدر دچار سردرد و سکوت شدم که سال به ناکجا ی حالا رسید ، مرگ ها اتفاق افتادند ،بوسه ها نامی شدند بر پیشانی زنان فلبداهه گوی خیابان آ... ،کسی ندانست چرا چیستی ندارد وقتی موذن اذان می‌گوید ، کسی ندانست من نام تو را در شعر هایم تو مینامم در مینایی این پرگار و فصل شدن زمستان در شعر ی بلند به زمزمه بی پایان ..

آه کاش می دانستم چه میگویم چه میخواهم بگویم بر ای این روزهایی که عاشقانه هامان نامی برای نام شدن ندارند ...


یه خط شعر یعنی یه عمر زندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید